مسیر اقتصاد/ در یادداشتهای قبل شرایط توجیهپذیری استقراض خارجی، مدلهای مختلف تأمین مالی بینالمللی و الگوی وامدهی IMF و بانک جهانی مورد بررسی قرار گرفت. از آغاز تأسیس IMF و بانک جهانی کشورهای مختلفی اقدام به استقراض از این دو نهاد کردهاند. یکی از مهمترین سؤالهایی که در این زمینه مطرح میشود، این است که دولتها تحت چه شرایطی و با چه انگیزهای اقدام به استقراض خارجی کردهاند؟ به عبارت بهتر چه مشکلاتی باعث استقراض خارجی شده است؟
بر اساس آنچه در یادداشت اول از این سلسله یادداشت بیان شد، اگرچه نیاز واقعی به منابع خارجی ملاک توجیهپذیری استقراض خارجی است، اما این اصل در عمل تا حد زیادی رعایت نمیشود و دولتها بنا به انگیزههای مختلفی اقدام به استقراض خارجی مینمایند. در این یادداشت به جهت اهمیت بیشتر انگیزههای اقتصادی در حرکت دولتها به سمت استقراض خارجی، به بررسی دلایل اقتصادی این مسئله پرداخته شده است (برای مطالعه سایر انگیزهها به این یادداشت مراجعه نمایید).
جبران کسری تراز پرداختها انگیزه اصلی استقراض خارجی
مهمترین انگیزه دولتها برای استقراض خارجی، جبران کسری تراز پرداختها بوده است. این مسئله بهویژه در کشورهای درحالتوسعه نمود بیشتری داشته است. اقتصاد این کشورها تا پیش از دهه ۱۹۳۰ عمدتاً دارای ساختار سنتی و متکی بر صادرات محصولات کشاورزی و مواد خام معدنی ازجمله نفت خام –با ارزشافزوده پایین- بوده است. همچنین درآمد حاصل از صادارت صرف واردات کالاهای نهایی صنعتی و مصرفی -با ارزشافزوده بالا- شده است. ازآنجاکه ارزش کالاهای وارداتی بیشتر از ارزش کالاهای صادراتی بوده است، این کشورها عمدتاً با مشکل کسری تراز پرداختها مواجه بودهاند.
عامل دیگری که موجب منفی شدن تراز پرداختها شد، شوکهای نفتی دهه ۱۹۷۰ بود که منجر به افزایش تقاضای کشورهای درحالتوسعه برای منابع مالی خارجی شد؛ زیرا افزایش قیمت نفت به معنای افزایش قیمت تمامشده کالاهای تولیدی کشورهای صنعتی و افزایش قیمت کالاهای وارداتی کشورهای صادرکننده نفت بود. از سوی دیگر کاهش رشد اقتصادی در کشورهای صنعتی و پیدا شدن جایگزین های مصنوعی برای موادخام، تقاضا برای واردات این مواد از کشورهای درحالتوسعه را کاهش داد که به معنای کاهش درآمد ارزی این کشورها بود. مجموعه این مسائل کشورهای درحالتوسعه را دچار بحران بدهی کرد و نیاز به دریافت وامهای خارجی را در این کشورها افزایش داد.
جبران کسری بودجه دلیل خوبی برای استقراض خارجی است؟
یکی دیگر از عوامل مؤثر در اقدام برای استقراض خارجی توسط کشورهای درحالتوسعه، کسری بودجه دولتهاست. در شرایطی که دولتها نتوانند منابع درآمدی لازم برای پوشش دادن هزینههای خود را تأمین نماید، از روشهای جایگزین-از جمله استقراض خارجی- استفاده مینمایند. اما همانطور که قبلاً بیان شد، سازوکار استفاده از منابع خارجی بسته به محل مصرف آن -مصارف خارجی و پرداخت به ارز داخلی- متفاوت است. بر همین اساس، دولتها گاهی برای جبران کسری بودجه جاری و گاهی برای تأمین بودجه عمرانی و تأمین مالی پروژههای بزرگ ملی اقدام به استقراض خارجی مینمایند.
این عامل بیشتر در کشورهایی متداول است که درآمد دولت در آنها متکی بر فروش مواد خام معدنی -بهویژه نفت خام- است. قیمت نفت خام در بازارهای بینالمللی تحت تأثیر عوامل مختلفی تعیین میشود. بنابراین کاهش قیمت نفت خام در بازههای زمانی مختلف موجب کاهش درآمد نفتی کشورهای صادرکننده و بهتبع ایجاد کسری بودجه شده است. بنابراین در کشورهایی با پدیده وابستگی بودجه دولت به درآمدهای نفتی روبرو هستند، کاهش درآمد نفتی به انگیزهای برای استقراض خارجی برای جبران کسری بودجه دولت تبدیلشده است.
تأمین مالی احداث پروژهها از مسیر استقراض
مشکل تأمین مالی همواره یکی از مهمترین مشکلات موجود بر سر راه پروژههای بزرگ در کشورهای مختلف بوده است. این مسئله بهطور خاص در کشورهای درحالتوسعه ظهور و بروز بیشتری داشته است. سهم عمده در رشد اقتصادی و صادرات کشورهای مذکور بیشتر ناشی از رشد درآمد فروش مواد خام معدنی یا محصولات کشاورزی بوده است. این بدان معناست که دیگر بخشهای اقتصادی -مانند بخشهای صنعتی- چندان رشد یافته نبودهاند که بتوانند از مازاد درآمد خود برای گسترش خط تولید استفاده نمایند. از سوی دیگر دریافت وام از برخی مراکز نیازمند اعطای ضمانتهای حاکمیتی و انجام شروطی از جانب دولت بود. بنابراین دولتها بهمنظور تأمین مالی پروژههای خود اقدام به استقراض خارجی مینمایند.
کمک به مدیریت بحرانها
در هنگام وقوع بحرانها، جنگها و حوادث غیرمترقبه، بسیاری از کشورها با کمبود منابع مالی برای جبران خسارتها و بازسازی روبرو هستند. بنابراین دولتها برای تأمین منابع مالی لازم در آن شرایط، اقدام به استقراض مینمایند. وامهایی که هماکنون دولتها برای مقابله با ویروس کرونا از IMF اخذ میکند، نمونهای ازاینگونه وامهاست.
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل