مسیر اقتصاد/ روز جمعه ۲۴ آبان ماه سال گذشته و در اقدامی غیر منتظره شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران در اطلاعیهای از سهمیهبندی و افزایش قیمت بنزین برای همه وسایل نقلیه بنزین سوز خبر داد. در آن زمان تأکید کارشناسان دولتی و برخی از اقتصاددانان این بود که افزایش قیمت بنزین با هدف کاهش «یارانه پنهان انرژی» امری ضروری برای جبران کسری بودجه در شرایط تحریم فروش نفت است.
دو ابهام در اصلاح شیوه توزیع یارانه پنهان انرژی
درحال حاضر نحوه پرداخت یارانههای انرژی از سوی دولت با اشکالات متعددی همچون عدم تحقق عدالت و انحراف منابع همراه است. از این رو چه در سال گذشته و چه در حال حاضر بسیاری از کارشناسان بر لزوم تغییر در شیوه قیمتگذاری حاملهای انرژی به نحوی که از قاچاق جلوگیری کند، به کاهش مصرف کمک نماید و در عین حال فشاری بر اقشار کم درآمد وارد نکند، تأکید دارند.
اما در این زمینه دو ابهام اساسی وجود دارد: نخست اینکه آیا اجرای طرحهای این چنینی در زمانیکه مردم تحت شدیدترین فشارهای تورمی قرار دارند، کار صحیحی است؟ و دوم اینکه یارانه پنهان انرژی اساسا چگونه محاسبه میشود؟
محاسبه یارانه پنهان انرژی با نرخ اسمی دلار منطقی نیست
برخی از اقتصاددانان برای محاسبه یارانه پنهان انرژی و به طور خاص یارانه ناشی از پایین بودن قیمت بنزین، قیمت دلاری بنزین صادراتی را معیار قرار میدهند. بر اساس این تحلیل از آنجا که قیمت صادراتی هر لیتر بنزین درحدود ۰.۴ تا ۰.۵ دلار است، اگر قیمت بنزین در داخل کمتر از این میزان باشد، به عنوان پرداخت یارانه به مردم به حساب میآید.
به این ترتیب برای حذف کامل یارانه بنزین در زمان حاضر، باید قیمت آن به لیتری بیش از ۱۰ هزار تومان افزایش پیدا کند؛ درحالیکه سال گذشته و در زمان اجرای طرح، قیمت ۶ هزار تومان برای به صفر رساندن یارانه مطرح شده بود و در طول یکسال اخیر به دلیل افزایش قیمت ارز و با وجود کاهش قیمت جهانی بنزین، این نرخ ۴ هزار تومان دیگر افزایش یافته است. به طوریکه درحال حاضر میزان یارانه پنهان بنزین با احتساب قیمت اسمی دلار، به مراتب بیشتر از زمان پیش از اجرای طرح افزایش قیمت بنزین در آبان سال گذشته است.
بنابراین آنچه مسلم است اینکه چنانچه نرخ اسمی دلار برای محاسبه یارانه بنزین و دیگر حاملهای انرژی مورد استفاده قرار بگیرد، هیچگاه میزان یارانه به صفر نخواهد رسید و سیاستگذاران با این استدلال هرسال باید نرخ بنزین را متناسب با افزایش نرخ ارز اصلاح نمایند؛ درحالیکه قدرت خرید مردم سال به سال درحال کاهش است.
پایین بودن قیمت بنزین یا افت ارزش پول ملی؛ مشکل اصلی کدام است؟
این درحالیست که افزایش قیمت بنزین و دیگر حاملهای انرژی باید متناسب با افزایش قدرت خرید مردم در دستورکار قرار بگیرد و در غیر اینصورت اعتراضاتی از جنس موارد آبان ماه سال گذشته اجتناب ناپذیر خواهد بود.
درنتیجه پیش از اتخاذ هر تصمیمی درخصوص افزایش قیمت بنزین، ابتدا باید شرایط برای جلوگیری از نوسانات گسترده نرخ ارز فراهم شود. به عقیده کارشناسان در طول سالهای اخیر نوسانات نرخ ارز دلیل اصلی تورمهای یکباره و فراتر از نرخ میانگین بلندمدت اقتصاد ایران بوده است. بنابراین جلوگیری از نوسانات نرخ ارز، به خودی خود بخش قابل توجهی از مشکل بالا بودن یارانه انرژی را مرتفع خواهد نمود.
به عنوان مثال چنانچه با جلوگیری از افت ارزش پول ملی در طول ۲ سال اخیر، نرخ دلار اکنون درحدود ۱۰ هزار تومان تثبیت شده بود، قیمت بنزین صادراتی نیز درحدود ۴ هزار تومان در هر لیتر بود و عملا بخش قابل توجهی از یارانه پنهان ادعایی مسئولین دولتی و برخی اقتصاددانان نیز ایجاد نشده بود.
انتهای پیام/ نفت و انرژی