به گزارش مسیر اقتصاد خلق پول بانکهای تجاری به موضوعی مناقشه انگیز در بین اقتصاددانان و اندیشمندان دینی تبدیل شده است.
در گزارش قبل، نظرات اقتصاددانان درباره خلق پول بانک ها بررسی شد و در این گزارش، دیدگاه های اندیشمندان مسلمان و مسیحی درباره این پدیده مورد بررسی قرار می گیرد.
خلق پول بانک ها در نگاه اندیشمندان مسیحی
تقریبا همه اندیشمندان دینی در غرب معتقدند که بانکداری ذخیره جزئی با ارزش های پذیرفته شده مسیحیت سازگار نیست. اصطلاح پرتکرار در ادبیات این گروه «پول صادقانه»[۱] است که ایده ای کلی در خصوص وضعیت نظام پولی سازگار با ارزش های دینی و دربرگیرنده این کنایه است که نظام پولی فعلی دارای چنین صفتی نیست.
کوگلین[۲] (۱۹۳۶) پول را بنیادی ترین مشکلی می داند که برای برقراری عدالت اجتماعی باید حل و فصل شود. به گمان او، تنها دولت به عنوان نماینده تمامی مردم باید از اختیار خلق پول برخوردار باشد؛ همان طور که قانون اساسی آمریکا نیز قدرت نشر پول را به حاکمیت سپرده است، اما این قانون در دامنه ای محدود اعمال می شود.
فاهی[۳] (۱۹۴۴) با اشاره به این که انتشار پول جدید به وسیله بانک ها نتیجه پیش بینی نشده چک های مدرن به عنوان جایگزین پول ملی (اسکناس) است، استفاده از این ابزار را تنها به شکلی موجه می داند که حق ویژه مردم در خلق پول را به آنها بازگرداند. وی معتقد است که خلق و نابودی پول به وسیله قرض دهندگان سلاحی است که می تواند فقر را در عین فراوانی، پایدار کرده و افراد جامعه را در دفاع از منافع خود ناتوان سازد.
محور طرح پیشنهادی او، خارج ساختن قدرت خلق پول از اختیار عاملان خصوصی و اختصاص آن به حاکمیت است. البته وی بین توان خلق پول و وام دهی آن تمایز قائل شده و معتقد است که پس از نشر پول توسط دولت، وام دهی آن نباید در اختیار دولت باشد.
خلق پول بانک ها در ادبیات اقتصاد اسلامی
در ادبیات اقتصاد اسلامی، اندیشمندانی چون چپرا و محسن خان پیشگام توجه به موضوع خلق پول بانکی بوده اند که البته ورود آنها غیر تفصیلی و گذرا بوده است.
به نظر چپرا، متولی تنظیم و سیاست گذاری حجم پول، دولت اسلامی است. او اقتصاد اسلامی را در رویارویی با واقعیت خلق پول بانکی با دو گزینه روبرو می داند: نخست، اعمال ذخایر ۱۰۰ درصدی بر بانک های تجاری که به بانک مرکزی اجازه می دهد تا به صورت مستقل بر اساس صلاحدید خود به انتشار پول مورد نیاز بپردازد و دوم، اجازه دادن به بانک های تجاری برای خلق پول. با توجه به پافشاری اسلام بر عدالت در بازتوزیع، در صورت انتخاب گزینه دوم لازم است که بانک های تجاری، ملی شده و یا خالص درآمد حاصل از سپرده های مشتقه پس از کسر سهم بانک ها، به عنوان مالیات ستانده شود. (Mangla & Uppal,1990)
محسن خان (۱۹۸۶) نیز با ایده ای مشابه، منابع مالی تجهیز شده در بانک های اسلامی را به سپرده های دیداری و سرمایه گذاری تقسیم کرده و برای نوع اول، ذخایر ۱۰۰ درصدی در نظر می گیرد؛ اما از آنجا که سپرده های سرمایه گذاری در فعالیت های دارای ریسک مورد استفاده قرار می گیرد، هیچ لزومی به نگهداری ذخایر در مورد آنها وجود ندارد.
دیدگاهی متفاوت در بین اندیشمندان مسلمان
اما زبیر حسن (۲۰۰۸ و ۲۰۱۱) در دو مقاله تفصیلی با رویکردی متفاوت به موضوع خلق پول بانکهای تجاری پرداخته است. او از دریچه لزوم ارتباط بین بخش حقیقی و بخش اعتباری به موضوع وارد می شود. به نظر وی حجم مبادلات، میزان نیاز به پول و رشد آن را مشخص می سازد؛ اما این نیاز یک رابطه خطی و ثابت طی زمان نیست، بلکه الگویی ادواری دارد.
این در حالی است که تغییر در حجم پول نقد (پول دولت یا بانک مرکزی) مقید به تشریفات قانونی فراوان بوده و نمی تواند به سرعت برای برآوردن نیازهای کوتاه مدت تعدیل شود. در مقابل، وجه امتیاز پول بانکی بر پول حکومت، انعطاف پذیری است و همین ویژگی باعث اهمیت بانک ها در اقتصادهای امروزی شده است.
زبیر حسن امکان خلق پول را لازمه رقابت بانکهای اسلامی با بانکهای متعارف دانسته و بر خلاف دیگر صاحب نظران اسلامی، خلق مضاعف اعتبار را دارای اشکال شرعی خاصی ندیده است. به عقیده وی، وقتی بانک و مشتری وضعیت برداشت از حساب را بر حسب توافق بین خود معلوم کرده و از منابع حاصله در موارد مشروع استفاده می شود، اصرار بر لزوم نگهداری ذخایر ۱۰۰ درصدی بی معنا است. وی معتقد است که موضوع اصلی، نه خلق اعتبار بلکه این است که پول خلق شده چگونه و در چه محلی استفاده می شود.
پینوشت:
[۱] honest money
[۲] Coughlin
[۳] Fahey
منبع:
مقاله ارزیابی توجیه پذیری خلق پول به وسیله سیستم بانکی در نظام بانکداری اسلامی؛ حسن سبحانی و حسین درودیان
انتهای پیام/ نظام مالی