به گزارش مسیر اقتصاد به لطف بحران بانکی و مالی ۲۰۰۸، مباحث مهمی در مورد اینکه بانک چیست و چگونه عمل میکند، شکل گرفت. یکی از مسائلی که تا قبل از این مورد توجه قرار نمیگرفت این حقیقت بود که بانکها ۹۷ درصد خلق پول و عرضه آن را انجام میدهند.
سه نظریه در مورد بانک در سده گذشته
در طول سده گذشته سه تئوری در مورد بانک مورد بحث واقع شده است؛ واسطه مالی، نظام ذخیره جزیی و تئوری خلق اعتبار. بیشتر مدلهای اقتصادی در مقالات و کتابهای مختلف براساس نظریه واسطهگری مالی نوشته شده است. براین اساس بانکها نه به صورت فردی و نه به صورت جمعی نمیتوانند خلق پول کنند.
دادههای تجربی کدام یک از نظریات بانکی را تایید میکند؟
اما دو اتفاق نظریه واسطهگری مالی بانکها را به چالش کشید؛ ۱- حمایت بانک مرکزی انگلستان از نظریه خلق پول بانکها ۲- بررسی تجربی سه نظریه که توسط ورنر در ۲۰۱۴ اتفاق افتاد. این بررسی و تست تجربی نشان داد که دو نظریه واسطهگری مالی و نظام ذخیره جزیی توسط دادههای تجربی حمایت نمیشوند. در واقع این بررسی نشان داد که فرآیند وامدهی بانکها برخلاف تصور نظریه واسطهگری مالی، بدین صورت نیست که بانکها سپردهها را جمع آوری کنند و سپس آنها را وام دهند.
همچنین بانکها برخلاف نظریه ذخیره جزیی، برای وام دادن، سپردههای خود نزد بانک مرکزی را بیرون نمیآورند. نتایج بررسیهای تجربی تنها نظریه خلق پول بانکی را نتیجه میدهد. براساس این نظریه، بانکها میتوانند به صورت فردی «از هیچ» خلق پول و اعتبار کنند و این کار را زمانی انجام میدهند که اعتبارات خود را گسترش دهند. وقتی وامی توسط بانک اعطا میشود، قرارداد وامی را میخرد که منعکس کننده افزایش داراییها به وسیله وام جدید است. قرضگیرنده، زمانی که بانک وام جدید را میپردازد، پول دریافت میکند و ترازنامه گسترش مییابد. در فرآیند خلق پول، ۹۷ درصد از عرضه پول به وسیله نظام بانکی به وجود میآید.
هیچ قانونی صریحا در مورد خلق پول بانکها بیان نشده است
یکی از دلایل فراموش کردن جزئیات عمل و ساختار بانکها در مقالات مختلف در دهههای پیشین، این حقیقت بوده است که هیچ قانون یا قاعده بانکی به صورت صریح به بانکها حق خلق و تخصیص عرضه پول را بیان نکرده است. بر همین اساس بسیاری از اقتصاددانان، محققان مالی، حقوقدانان، حسابداران و حتی متخصصان بانکی، آگاه از نقش بانکها به عنوان خالق پول نبودهاند.
اما چه چیزی این قدرت را به بانکها میدهد که به صورت فردی و از هیچ خلق پول کنند؟ آیا نهادها و موسسات مالی دیگر که در عرصه اقتصادی فعال هستند نمیتوانند چنین کاری (خلق پول از هیچ) را انجام دهند؟ آیا ویژگی خاصی در بانکها وجود دارد که به آنها قدرت خلق پول را میدهد و یا اینکه این ادعای مینسکی[۱] که هر کس میتواند پول منتشر کنند، این امکان را به بانکها داده است؟
جواب این سوالات را باید در ترازنامه بانکها و نسبت بانکها با بانک مرکزی و همچنین نسبت بانکها با مردم پیدا کرد. بررسی ترازنامه بانکها این حقیقت را نشان میدهد که بانکها در فرایند وام دادن پول جدید خلق میکنند. تفصیل این فرآیند در گزارشهای بعدی خواهد آمد.
پینوشت:
[۱] Minsky
منبع: بخشی از مقاله «چطور بانکها خلق پول میکنند» ورنر yon.ir/DXkBi
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل