مسیر اقتصاد/ آمریکا یکی از کشورهایی است که سیستم نظارتی بر نظام بانکی آن، بر اساس ساختار نهادی این کشور طراحی شده و ۳ نهاد نظارتی در آن فعال هستند.
بر این اساس، در آمریکا هر بانک میتواند تحت نظارت دولت فدرال یا ایالت باشد. در نتیجه هریک از بانکها مطابق با ملی یا ایالتی بودن و شرایط دیگر، تحت نظارت یكی از نهادهای اداره مميزی پولی، هيئت مدیره فدرال رزرو و شرکت ضمانت سپرده فدرال (FDIC) قرار میگيرند. هزینههای نظارتی هریک از سه نهاد نامبرده از طریق دریافت حقالزحمههایی که از مؤسسات تحت نظارت دریافت میگردد، پوشش داده میشود.
ساختار و ماموریت نهادهای نظارتی در آمریکا
اداره ممیزی پولی یک سازمان مستقل از خزانهداری است که وظيفه نظارت بر بانکهای ملی و مؤسسات پسانداز فدرال و همينطور شعب بانکهای خارجی را برعهده دارد. رئيس این سازمان هر پنج سال توسط رئيسجمهور و با مشورت و تأیيد سنا انتخاب میشود.
سیستم نظارتی فدرال رزرو (هیئت مدیره) نیز نهاد دیگر نظارتی بر شبکه بانکی آمریکاست که شامل هيئت مدیره فدرال رزرو و ۱۲ بانک ایالتی فدرال رزرو میباشد. هيئت مدیره فدرال رزرو بخشی از بدنه فدرال رزرو است که اعضای آن را رئيس جمهور و با تأیيد سنا انتخاب میکند. این هيئت، وظيفه نظارت بر شرکتهای هلدینگ بانكی و بانکهای ایالتی عضو فدرال رزرو را برعهده دارد. در ساختار اداری فدرال رزرو، بخش مقررات و نظارت و بخش ثبات مالی زیر نظر هيئت مدیره فدرال رزرو مسئوليت نظارت بر مؤسسات مالی مربوطه را برعهده دارند.
شرکت ضمانت سپرده فدرال، دیگر نهاد نظارتی و یک سازمان مستقل زیر نظر دولت فدرال است که علاوه بر بيمه کردن سپردههای بانكی، وظيفه نظارت بر بانکهای ایالتی غيرعضو فدرال رزرو و مؤسسات پسانداز ایالتی را برعهده دارد. این سازمان توسط یک هيئتمدیره پنج نفری اداره میشود که اعضای آن توسط رئيس جمهور و با تأیيد سنا انتخاب میشوند.
هماهنگی میان نهادهای نظارتی چگونه ایجاد میشود؟
طبق قانون داد-فرانک مصوب سال ۲۰۱۰، شورای نظارت بر ثبات مالی (FSOC) برای ایجاد هماهنگی ميان نهادهای نامبرده برای مواجهه با تهدیدات پيش روی سيستم مالی ایجاد گردید.
این شورا دارای مسئوليتهایی نظير شناسایی و کنترل ریسکهای به وجود آمده در کل سيستم مالی، تشخيص شكافهای مقرراتی بالقوه و هماهنگی ميان سازمانها در مواجهه با ریسکهای بالقوه سيستمی میباشد.
مزایای چارچوب نظارت بانکی در آمریکا
ویژگی مهم برنامههای نظارتی در آمریكا این است که این برنامهها براساس مقررات و دستورالعملهای دقيق و جزئی انجام میشود و برنامه آن به صورت دقيق توسط نهادهای نظارتی تعيين میگردد.
انتخاب نوع و چگونگی نظارت حضوری و بازرسیهای محلی با توجه به نتایج نظارت خارج از محل و با توجه به نوع فعاليتهای بانک و ریسکهایی که متوجه آن است، تعيين شده و این بازرسیها توسط تيمهای تخصصی انجام میشود.
به عنوان نکته دیگر طبق قوانین آمریکا، نظارت نباید بر رشد اقتصادی اثر منفی داشته باشد. بر اساس قانون داد – فرانک رئيس شورای نظارت بر ثبات مالی موظف است حداقل هر پنج سال یک بار مطالعهای در مورد تأثير اقتصادی محدودیتهای نظارتی بر ارائه خدمات مالی انجام دهد. این مطالعه باید شامل توصيههایی در مورد ساختار بهينه محدودیتهای نظارتی که حداکثرکننده کارآیی و حداقلکننده تأثير اقتصادی آنهاست، باشد.
منابع:
۱- Overview and Structure of Financial Supervision and Regulation in the US, Mirari Uriarte, Karine Gaufillet, 2015.
۲- United States, Detailed Assessment of Observance, Basel Core Principles for Effective Banking Supervision, 2015.
۳-مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، بررسی سیستم نظارت بانکی در کشورهای منتخب
انتهای پیام/ اصلاح بانک مرکزی