در یادداشت قبل پیرامون این موضوع بحث شد که کشورمان در کمربند خشک جهانی قرار دارد و بحران کمبود آب دومین بحران بالقوه پیش روی جوامع بشری است. از طرفی صرفه جویی در مصرف آب مربوط به بخش کشاورزی با توجه سهم بالای مصرفی این بخش از آب کشور می تواند در اولویت قرار گیرد.
سپس بحث شد که صرفه جویی شامل حذف کشاورزی از اقتصاد کشور نیست، بلکه اقلیم شناسی محصولات می تواند نقش بسزایی در این مهم داشته باشد. محصولی مانند چغندر در یادداشت قبل بررسی شد و این نتیجه حاصل شد که این محصول نباید در مناطق کم باران کشور مانند استان اصفهان کشت شود و باید در این رابطه اقلیم شناسی لازم برای صرفه جویی در مصرف آبهای زیر زمینی کشور صورت بگیرد.
در این یادداشت محصولات از منظر تناسب اقلیمی در سه دسته بحث می شود: دسته اول محصولاتی که به تغییر اقلیم برای کشت نیاز دارند، دسته دوم محصولاتی که اقلیم کشت آنها می تواند الگو باشد برای سایر محصولات و دسته سوم محصولاتی است که نیاز به تغییر رویکرد جدی نسبت به کشت آنها در نظام کشاورزی کشور باید اعمال شود.
محصولات نیازمند به تغییر اقلیم کشت
یک آسیب مهم در کشاورزی کشور، استفاده بیش از حد متوسط جهانی از آبهای آبی یا آبهای زیرزمینی است. بعنوان مثال برای تولید هر تن لیمو ترش میزان مصرف آب در ایران با متوسط مصرف آب در جهان به هم نزدیک است، اما آسیب مهم این است که ۶۷ درصد آب مصرفی این محصول در ایران از محل آبهای آبی (زیرزمینی) تامین میشود.
همین درصد برای پرتقال و نارنگی هم صادق است، علی رغم اینکه در مصرف کلی آب به میانگین جهانی نزدیک هستیم اما ۶۶ درصد آب مصرفی این محصولات از محل آبهای آبی است. در محصولی مانند سیب درختی هم ۷۱ درصد آب مصرفی از محل آبهای آبی تامین میشود. بنابراین این محصولات و محصولات مشابه را میتوان با اقلیم شناسی صحیح کشت به نحوی تولید کرد که نسلهای آینده کشور هم حق استفاده از آب را داشته باشند.
اما در سیفیجات وضع کمی بغرنجتر و راهحل کمی سادهتر است. بعنوان مثال در محصولی مانند گوجه فرنگی ۸۲ درصد آب مصرفی از آبهای آبی مصرف میشود هر چند که بطور کلی این محصول در ایران ۱٫۶ برابر متوسط جهانی آب مصرف میکند و در مقایسه با کشورهایی مانند کویت و اردن، این محصول ۳ برابر بیشتر در کشورمان آب مصرف میکند؛ محصولات دیگری مانند پیاز، لوبیا ، سیب زمینی و هندوانه هم از اوضاع مشابهی برخوردارند. این درحالی است که مسئله مصرف بالای آب سیفیجات را با ترویج بیشتر کشت گلخانهای در موازات با تغییر اقلیم کشت، میتوان کنترل کرد.
اقلیم کشت الگو
انگور یکی از مناسب ترین محصولاتی است که در ایران کشت میشود؛ هم از نظر میزان مصرف آب و هم از نظر تناسب با اقلیم کشت. زیرا که اولاً کشت این محصول در ایران تنها ۶۸ درصد متوسط مصرف جهانی آب مصرف میکند و همچنین بیش از ۸۰ درصد آب مصرفی این محصول از محل آب سبز یا نزولات آسمانی تامین میشود. بنابراین این محصول از هر دو جهت می تواند الگوی مناسبی برای کشت محصولات کشاورزی در ایران باشد.
تغییر رویکرد جدی
اما در مورد کشت برخی از محصولات قطعاً به صورت جدی باید تجدید نظر کرد. به عنوان مثال محصولی مانند چای در ازای هر تن ۱۰٫۶ هزار مترمکعب آب مصرف میکند که به نسبت ترکیه کشور همسایه که ۳٫۳ هزار مترمکعب آب در ازای هر تن چای مصرف میکند، یک فاجعه بحساب میآید. فاجعه دیگر آنجاست که ۶۸ درصد مصرف این آب در ایران از محل آبهای آبی است اما ترکیه با اینکه یک سوم ایران آب برای تولید چای مصرف میکند، ۷۳ درصد همین آب هم توسط آبهای سبز یا نزولات آسمانی تامین می شود.
بنابراین در مورد این محصول که محصول استراتژیکی هم نیست و جانشین های فراوانی هم دارد، می تواند تجدید نظری جدی صورت بگیرد. تغییر کاربری اراضی محل کشت چای می تواند چاره مناسبی باشد. بعنوان مثال کشت برنج با اینکه محصولی اساسی و آبدوست هست ولی در ایران یک سوم مصرف چای آب مصرف میکند.
در نتیجه مسئولان کشاورزی کشور باید فارغ از مسائل اقتصاد سیاسی پشت کشت چای بدون اینکه کشاورزان آسیب ببینند، اراضی آنها را با حمایتهای ویژه و مشاوره های صحیح تغییر کاربری داده و از منابع آب زیر زمینی کشور صیانت لازم را به عمل آورند.
مخلص کلام در مورد چای اینکه نگارنده واردات چای را با اصول اقتصاد مقاومتی در تعارض نمی بیند، زیرا بدین وسیله از محصول بی نظیری مانند آب صیانت کرده ایم که خطر کمبود آن دومین مخاطره پیش روی همه جوامع بشری است.
جمعبندی
جمع بندی این یادداشت و یادداشت قبل بدین شرح است که در ایران استفاده از آبهای زیر زمینی با گشاده دستی صورت میگیرد و آبهای جاری و برگشتی بهرهوری پایینی دارند. نکته دیگر اینکه اغلب کشورها که در سیاستگذاری هوشمند هستند، محصولات تولیدی خود را متناسب با اقلیم خود انتخاب میکنند؛ بنابراین تدوین سند بلندمدت آب و الگوی مصرف آن در بخشهای مصرف کننده به همراه تعیین الگوی کشت و گسترش استفاده از ابزارهای نوین مانند گلخانه و … میتواند خطرناک ترین بحران بالقوه پیش روی تحقق اقتصاد مقاومتی را مدیریت کند.