در ادبیات مدیریت، تعاریف متعددی برای این مفهوم ارائه شده است. با این حال به طور ساده می توان گفت که مدیریت، تخصیص منابع یک سازمان اعم از سرمایه انسانی، مالی، تجهیزات و … به کارهای متفاوت جهت رسیدن به اهداف است.
برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل، از وظایف اصلی مدیریت در ادبیات علمی بیان می شوند که عمده صاحب نظران این حوزه روی آن اتفاق نظر دارند.
با این تعاریف و وظایف مدیریت، اقتصاد نیز از بعد کلان نیازمند مدیریت است؛ به این معنا که منابع اقتصادی اعم از پولی و غیرپولی و به ویژه سرمایه های انسانی، به مهمترین کارها تخصیص یافته تا اهداف نظام مدنظر برآورده شود. در واقع برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل اقتصاد، وظایفی هستند که در مدیریت اقتصادی مطرح می باشد و باید به آن پرداخت.
این که اطلاعات به چه شکل تامین شود، سازماندهی فعالان اقتصادی کلان و خرد چگونه انجام شود، ارتباطات با داخل و خارج نظام اقتصادی چگونه باشد و خروجی های این نظام با چه شاخصی سنجیده شود، از مسائلی است که در این حوزه مدنظر است.
در منابع اصلی اقتصاد مقاومتی عبارت از ۵ اصل درونزایی، برونگرایی، مردم محوری، دانش بنیانی و عدالت محوری، ۲۴ ماده سیاست های کلی و ۱۰ اقدام عملی بیان شده توسط رهبر انقلاب در ابتدای سال ۹۵، می توان ۴ مورد مرتبط با مدیریت اقتصادی استخراج نمود که اجرای آنها، به ایجاد نظام مدیریت اقتصادی مدنظر در اقتصاد مقاومتی منجر خواهد شد.
این چهار مورد عبارتند از شفافیت اطلاعات، مدیریت یکپارچه، سازمان های بین المللی و شاخص های اقتصادی؛ که در ادامه توضیح داده خواهد شد:
۱- شفافیت اطلاعات: دسترسی به اطلاعات شفاف جهت برنامه ریزی در اقتصاد و مدیریت آن، هم نیاز دولت است و هم نیاز بنگاه ها. لذا ضروری است در بخش های مختلف اقتصاد، اطلاعات به صورت شفاف تولید شده و در اختیار عموم قرار گیرد. این امر موجب جلوگیری از فسادهای ناشی از عدم شفافیت نیز خواهد شد. در مواد ۱۹ و ۲۳ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. راه اندازی سازوکارهای شفافیت زا و سامانه های اطلاعاتی در حوزه های مختلف که زمینه برنامه ریزی و کاهش فساد در اقتصاد را فراهم می آورد، در این حوزه مدنظر است.
۲- مدیریت یکپارچه: جلوگیری از تعدد نهادی در تصمیم گیری های اقتصادی و ایجاد یک فرماندهی اقتصادی واحد جهت یکپارچه سازی تصمیمات و رویکرد اقتصادی کشور، از موارد مهم در مدیریت اقتصادی است که در ماده ۲۲ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. مدیریت یکپارچه اقتصادی به منظور رصد وضعیت کشور، برنامه ریزی برای واکنش نسبت به مخاطرات احتمالی داخلی و خارجی و تصمیم گیری در خصوص آنها، در این حوزه مدنظر است.
۳- سازمان های بین المللی: نحوه تعامل با سازمان های خارجی در حوزه اقتصاد و طراحی نوع تعاملات و ارسال و دریافت اطلاعات و دیگر منابع از آنها، موضوعی حائز اهمیت در مدیریت اقتصادی است که عدم توجه به آن، موجب می شود تا کشور در معرض مخاطرات مختلف قرار گیرد. در ماده ۱۲ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. استفاده از ظرفیت های دیپلماسی و سازمان های بین المللی و منطقه ای به منظور کاهش آسیب پذیری و افزایش قدرت اقتصادی، در این حوزه تاکید شده است.
۴- شاخص های اقتصادی: به منظور کنترل و ارزیابی حرکت اقتصادی کشور، ضروری است شاخص هایی متناسب با اهداف ملی تدوین گردد. این مهم در اصل ۵ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. بررسی وضعیت اقتصادی کشور و میزان تحقق اقتصاد مقاومتی با استفاده از شاخص های مختلف اقتصادی که مبتنی بر چشم اندازهای کشور است، مانند شاخص عدالت، علاوه بر رصد شاخص های متعارف مثل رشد اقتصادی، در این حوزه مدنظر است.