به گزارش مسیر اقتصاد بهبود معیشت، گسترش رفاه یا ریشهکن کردن فقر، اهدافی بلندپروازانه است که راهحلهای متفاوتی برای آنها ارائه شده است. پرسش اما این است که آیا میتوان فقر را ریشهکن کرد؟ و چگونه میتوان به فقرا کمک کرد تا از چرخۀ فقر بیرون روند؟
این پرسشها سالهاست که در جوامع مختلف ذهن بسیاری از اقتصاددانان و سیاستگذاران را به خود مشغول کرده است، مدتهاست که در بسیاری از کشورهای دنیا سیاستگذاران به این نتیجه رسیدهاند شیوههای کمکِ خیریهای به فقرا نمیتواند به کاهش تعداد فقرا و خروج آنها از چرخۀ فقر کمک کند؛ در واقع این کمکها نقش یک مسکن را ایفا میکنند که از التهاب درد میکاهند، اما لزومأ به بهبودی کامل منجر نمیشوند و همین باز ماندن سر زخم است که موجب شده در بسیاری از جوامع و ازجمله در جوامع فقیر و جوامع در حال توسعه، مسألۀ فقر به یکی از بحرانهای لاینحل اجتماعی تبدیل شود.
پیچیدگی مسألۀ فقر اما موجب نشد که اقتصاددانان دست روی دست بگذارند؛ در بسیاری از کشورهای جهان، راههای متعددی برای مبارزه با فقر آزموده شده که هر یک هم با کامیابیها و شکستهایی همراه بودهاند؛ یکی از این راهحلها، راهحل «محمد یونس» و «گرامین بانک» بنگلادش است.
توسعۀ روستایی با اعتبارات خُرد
همزمان با رشد بیرویۀ شهرنشینی در جوامع و تضعیف اقتصاد روستایی، روستاییان جزء گروههای آسیبپذیری بهشمار میروند که سالبهسال قدرت اقتصادیشان را بیش از گذشته از دست میدهند و فقیرتر هم میشوند.
تضعیف اقتصاد روستایی و بیتوجهی به توسعۀ روستایی، یکی از نشانههای عقبماندگی جوامع است؛ چنانکه به نوشتۀ «فرشاد مؤمنی»، اقتصاددان، در ادبیات توسعه، حداقل از ۹ گروه آسیبهای عمیق بر اثر غفلت از توسعۀ روستایی یاد شده که گسترش و تعمیق بحران محیطزیست، بحران اشتغال، نابرابری، ناموزونی و ازهمگسیختگی ازجملۀ این آسیبهاست.
اما برای متوقف کردن این چرخۀ بحرانزا چه باید کرد؟ تجربۀ بسیاری از کشورها نشان میدهد تأمین مالی از طریق اعطای اعتبارات خُرد به روستاییان، یکی از راههای مبارزه با فقر بوده که در نزدیک به سه دهۀ اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
این شیوه چنان با اقبال روبهرو شد که بانک جهانی سال ۲۰۰۵ میلادی را سال «اعتبارات خُرد» نامید؛ نامگذاریای که با هدف ترغیب کشورهای در حال توسعه برای الگوبرداری از این شیوه در کشورهایشان انجام شد.
اما وقتی از اعتبارات خُرد حرف میزنیم، از چه چیزی حرف میزنیم؛ «اعتباردهی خُرد» به گسترش پرداخت وامهای بسیار کوچک به وامگیرندگانی که بهطور معمول فاقد وثیقه، اشتغال پایدار و سابقۀ اعتباری قابل اثبات هستند، گفته میشود.
این وام نهتنها برای حمایت از کارآفرینی و فقرزدایی طراحی شده است؛ بلکه در بسیاری از موارد برای توانمندسازی زنان استفاده میشود. در سال ۲۰۰۹ حدود ۷۴ میلیون مرد و زن (ارزشی بالغ بر ۳۸ میلیارد دلار) از این نوع وام استفاده کردهاند.
بانکداری ضد فقرا
بانکها معمولأ به فقرا وام نمیدهند؛ زیرا فقرا نمیتوانند شرایط دریافت وام را فراهم کنند؛ آنها داراییهای مناسب و بادوام ندارند که بهعنوان وثیقه به بانک معرفی کنند، بیسوادی یکی دیگر از محدودیتهای بسیاری از فقراست که مواجهه آنها را با سیستم نوین بانکداری دشوار کرده و بیشتر آنها سابقۀ دریافت پول و بازپرداخت به بانک را هم ندارند و در نتیجه، بانک از توانایی مالی چنین مشتریانی اطمینان پیدا نمیکند؛ علاوه بر اینها، مشکلات دیگری هم دستبهدست هم دادهاند تا فقرا عملأ نتوانند به بانکهای موجود چشم امید داشته باشند.
زنان فقیر شرایط به مراتب دشوارتری هم دارند؛ زیرا هم از نظر درآمدی و هم از نظر ثبات شغلی، نسبت به مردان در وضعیت نامتعادلتری قرار دارند؛ در چنین شرایطی فقط یک راه برای نیازمندان باقی میماند تا بتوانند برای ادامۀ کسبوکارشان تأمین مالی انجام دهند و این راه رجوع متقاضیان به شبکۀ غیررسمی است؛ یعنی همان وامدهندگانی که بهدلیل دریافت سودهای کلان، عملأ فقرا را در شرایط دشوارتری گرفتار میکنند و سود حاصل از فعالیتهای آنان هم، به توسعۀ اقتصادی جوامع ضربه میزند.
پیشتر اشاره کردیم که در سال ۲۰۰۹ حدود ۷۴ میلیون مرد و زن موفق شدهاند به جای رجوع به شبکۀ غیررسمیِ اعطای وام، برای فعالیتهایشان از اعتبارات خُرد استفاده کنند، اما یکی از موفقترین تجربههای اعطای اعتبارات خُرد، به کشور بنگلادش اختصاص دارد؛ جایی که «گرامین بانک» سالهاست نام این کشور و خالق بانک یعنی «محمد یونس» را بر سر زبانها انداخته است.
گرامین بانک، در واقع «شرکت خدمات مالی و بانکداری بنگلادش» است که در حوزۀ بانکداری خُرد، سرمایهگذاری خُرد، بانکداری سرمایهگذاری، مدیریت سرمایهگذاری و وام خدمات میدهد.
محمد یونس کیست؟
محمد یونس، اقتصاددان بنگلادشی و برندۀ جایزه صلح نوبل، در سال ۱۹۸۳ با تأسیس یک بنیاد خیریۀ غیردولتی به نام «گرامین بانک» توانست جهش بزرگی در فقرزدایی در بنگلادش ایجاد کند.
«گرامین» در زبان بنگلادشی، به معنای کشاورز است و یونس، این عنوان را از آن جهت برگزید که گروههای هدف او در اعطای وامهای خُرد و تقریبأ بدون بهره، عمدتأ در روستاها و حاشیههای شهرها زندگی میکنند.
فعالیت گرامین بانک، بر خلاف باور رایج در سیستمهای بانکداری موجود، بر مبنای اعطای وام و نیز سایر خدمات بانکی بدون وثیقه به فقرا قرار دارد؛ به این ترتیب گرامین بانک که اولین بانک تخصصی ویژۀ فقرا محسوب میشود، توانسته بیش از پنج میلیون فقیر بنگلادشی را تحت پوشش قرار دهد که بالغ بر ۹۰ درصد آنان را زنان سرپرست خانوار تشکیل میدهند.
مکانیسم حمایتی مورد استفادۀ «گرامین بانک»، برپایۀ پرداخت وامهای خُرد Micro Credit برای راهاندازی کسبوکارهای کوچک و خودکفایی مالی تدریجی قرار داشته است. موفقیت چشمگیر گرامین بانک در بنگلادش، موجب شده که این بنیاد خیریه، هماکنون شعبههایی در بیش از ۵۰ کشور دنیا برپا کند.
محمد یونس، در سخنرانی خود هنگام دریافت جایزۀ نوبل اقتصاد به تاریخ ۱۰ دسامبر ۲۰۰۶ در اسلو، اینگونه سخن میگوید: «بیشتر پیامهای تبریکی که به مناسبت بردن جایزۀ نوبل به سوی من روانه شده، از سوی وامگیرندگان بنگلادشی است که از نقاط دور این کشور حس غرور و افتخار خود از دریافت این جایزه را به من اعلام کردهاند.
امروز ۹ نماینده از سوی ۷ میلیون خانوادۀ روستاییِ وامگیرنده از بانک گرامین، در این مراسم حضور دارند که همگی آنها زنان ساکن روستاهای دور بنگلادش هستند. دریافت این جایزه آنقدر امیدبخش و شادیآفرین است که تقریبأ همۀ مشتریان بانک ما در بنگلادش، به گرد نزدیکترین تلویزیون موجود در روستایشان جمع شدهاند تا این مراسم را بهطور مستقیم تماشا کنند؛ چراکه این جایزه، افتخار و اعتبار بسیار بزرگی برای تمام زنان بنگلادشی محسوب میشود که هر روزه با مشکلات زیادی در کلنجارند تا زندگی بهتری برای فرزندان خود فراهم آورند و اطمینان دارم لحظۀ گرفتن جایزۀ نوبل از سوی من، لحظهای تاریخی برای همۀ آنها بهشمار میرود.»
او در بخش دیگری از این سخنرانی میگوید: «کاری که ما در «بانک گرامین» بهعنوان بانک ویژۀ خانوادههای کمدرآمد انجام دادیم، این بوده که در طول ۳۰ سال گذشته به اکثریت مردم بنگلادش که همان فقرا هستند، خدمترسانی کردهایم. کاری که من در رابطه با مسألۀ فقر انجام دادهام، از جایگاه یک سیاستگذار یا محقق نبوده است؛ دلیل اصلی کار من این بوده که فقر در اطرافم وجود داشته و راه گریزی از آن برایم نبود. در سال ۱۹۷۴، هیجانی که بهعنوان استاد دانشگاه در تدریس دروس و تئوریهای شیک اقتصادی به دانشجویانم داشتم، رفتهرفته رنگ باخت و این حسوحال، همزمان با قحطی شدید در بنگلادش اتفاق افتاد. واقعیت این بود که تئوریهای اقتصادی که من در دانشگاه تدریس میکردم، هیچ راهحل عملی و محسوسی برای درمان فقر و گرسنگی در کشورم ارائه نمیداد. هدف من، کمک فوری به مردمم بود.»
او می گوید: «اینگونه بود که تصمیم گرفتم فعالیتی در ارتباط نزدیک با فقیرترین اقشار جامعه برای خود تعریف کنم؛ افرادی که در جستوجوی اندکی پول بودند تا به سطح حداقلی از معیشت دست یابند.
زمانی در روستایی دورافتاده، زنی را دیدم که در شرایط نیاز شدید به پول و در شرایطی که بانکها حاضر نبودند به او وام دهند، از یک رباخوار محلی، کمتر از یک دلار قرض گرفت؛ با این شرط که رباخوار حق داشت محصولات مزرعۀ او را پس از رسیدن فصل برداشت، به هر قیمتی که میخواهد، بخرد که این موضوع برای من شوکآور و مصداق بردهداری نوین بود؛ بنابراین، با دیدن این حقیقت تلخ، تصمیم گرفتم تا فهرست قربانیان رباخواری روستای نزدیک دانشگاهم را دربیاورم. لیست نهایی، نام ۴۲ نفر را نشان میداد که در مجموع مبلغ ۲۷ دلار از رباخواران قرض گرفته بودند؛ بنابراین، از جیب خودم، مبلغ ۲۷ دلار به این ۴۲ نفر پرداخت کردم تا آنها را از چنگال رباخواران نجات دهم. لذت این عمل خیرخواهانه، مرا به عرصۀ وسیعتری سوق داد و ایده تأسیس بانک گرامین، از همینجا در ذهن من شکل گرفت.»
گرامین بانک چه کرد؟
مایکل تودارو، در مقالهای مدل گرامین بانک را تشریح کرده است. به اعتقاد او برای دهقانان فقیر روستایی، دسترسی به اعتبارات میتواند به معنای شانس خرید احشام و لوازم مورد نیاز و نیز در اختیار داشتن کالای سرمایهای محدود باشد که آنها را قادر میسازد تا حد زیادی بهرهوری خود را بهبود بخشند، محصولات زراعی خود را متنوع سازند و از طریق تولید غلات نقدشدنی برای بازار، به سمت کشاورزی تجاری و سرانجام از یک دهقان حاشیهای به یک مزرعهدار تجاری تبدیل شوند.
برای کارگران فاقد زمین فقیر روستایی، دسترسی به اعتبارات میتواند به معنای شانسی برای یادگیری مهارتها و خرید مواد اولیه (مانند پارچه) و ابزار (مانند چرخ خیاطی) باشد که سرانجام به بازرگانی موفق تبدیل شوند.
در یک تله فقر سرمایه در گردش، یک کارآفرین خُرد مقدار بسیار کمی ذخیرۀ انبار دارد تا بتواند در فروش بسیار مولد باشد؛ برای مثال، وی طرحها و اندازههای مختلفی را که مشتریان خواستار آن هستند را در اختیار ندارد، اما این به معنای آن است که وی درآمد خالص بسیار کمی دارد که بتواند منابع مورد نیاز برای ذخیرۀ بیشتر انبار را در آینده به آن اختصاص دهد و بانک گرامین بنگلادش، یک نمونۀ بسیار موفق از اعطای اعتبارات بانکی به فقراست.
چهار ویژگی بانک گرامین
بررسیها نشان میدهد که درصد بسیار بالایی از وامگیرندگان گرامین، برای بازپرداخت وامها به تعهداتشان پایبند بودهاند، این اتفاق چگونه روی داده است؟ به نوشتۀ متیو روبن، قرض دادن پول به گروههای کوچک به جای افراد، هدفگذاری برای پرداخت بخش عمدۀ وامها به زنان، پیشنهاد اعطای وام در سطوح مختلف و پیشنهاد نرخ بهرهای بالاتر از نرخ بهرۀ رایج، مهمترین دلایل موفقیت بانک گرامین است. در این بانک تنها به گروههای متشکل از ۱۰ تا ۲۰ عضو وام پرداخت میشود و بنگاه اقتصادی کوچک این گروه، براساس مدل خاصی اداره میشود که اگر یک یا چند نفر به تعهداتشان عمل نکنند، تعهد جمعی بهعنوان ضامن برای بانک عمل میکند. افزایش حس تعلق خاطر به گروه و تلاش برای موفقیتهای کار گروهی از نتایج چنین رویکردی است؛ همچنین اعضای این گروهها بهدلیل تعهد گروهی به بانک، بر رفتار یکدیگر نظارت درونی دارند که احتمال موفقیت طرح را بالا میبرد.
وام دادن به زنان، یکی دیگر از تجربههای موفق این بانک است، دقت نظر و نظم زنان در مراقبت از منابع مالی، یکی از دلایلی است که موجب شده آنان نزد بانک گرامین، مورد اعتمادتر باشند، یکی دیگر از شیوههای بانک گرامین، این است که مکانیزم اعطای وام پلهای اعمال میشود؛ اگر وامگیرنده منظم و دقیق باشد، بانک در مراحل بعدی وامهای کلانتری به وامگیرنده میدهد.
به نوشتۀ «دنیای اقتصاد» ارزیابیای که به وسیلۀ مارک پیت و شهیدار خندکر، انجام شده، نشان میدهد که در بنگلادش اعطای اعتبارات خُرد به زنان، در مقایسه با مردان، اثر بسیاری بر رفتار خانوادههای فقیر داشته است. آنان براساس یافتۀ دیگری نتیجه گرفتند که هزینههای مصرفی سالانۀ خانوار برای هر ۱۰۰ تاکای اضافی (هر تاکا حدودأ معادل ۱۴۰ ریال است) که توسط زنان قرض گرفته شده، ۱۸ تاکا افزایش یافته که در مقایسه با مردان، این رقم ۱۱ تاکا در مقابل ۱۰۰ تاکای دریافتی بوده است؛ علاوه بر این، دسترسی به اعتبارات خُرد، به خانوادهها کمک کرده تا بتوانند مصرف خود را در طول زمان هموار کرده و در نتیجه در دوران کمبود، رنج کمتری متحمل شوند.
چهارمین ویژگی این بانک، به موضوع نرخ بهره مربوط است؛ در مدل بانک گرامین، نرخ بهره حدود ۲۰ درصد معین شده که شاید این درصد نرخ بهره در نظر وامگیرنده سنگین باشد، اما این نرخ بهره، متضمن پایداری بانک خواهد بود.
گرامین بانک و نقدها
در کنار کسانی که شیوۀ پرداخت اعتبارات خُرد به فقرا را میپسندند و تبلیغ هم میکنند، کسانی هم بودهاند که این راهبرد را به نقد بکشند. میلفورد بیتمن، اقتصاددانی که ادبیاتش به جریان چپ نزدیک است، ایده پرداخت وام به روستاییان را شکستخورده میداند.
به نوشتۀ «ترجمان»، او معتقد است که صنعت اعطای وامهای خُرد به جز فشار اقتصادی و گرفتاری برای فقرا، نتیجهای نداشته است: «جای تعجب نیست که برای بانک جهانی با گرایشات نیولیبرالی و همچنین «نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعۀ بینالمللی»، مسألۀ ایدئولوژیک اعتبارات خُرد جذاب و قانعکننده بود. صنعت اعتبارات خُرد، آن هم به سبک گرامین بانک، که به شدت بر پایۀ یارانه بود، مسلمأ نمیتوانست تحت پارادایم نئولیبرالی «خودکفایی» باقی بماند.
بانک جهانی و «نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعۀ بینالمللی»، اعتبارات خُرد را به سمتی هدایت کردند که در نتیجۀ آن، اعتبارات خُرد جنبۀ تجاری پیدا کرد، به بخش خصوصی واگذار و همچنین لیبرالیزه شد، سودمحوری نیز جزء شاخصههای آن شد و در واقع اعتبارات خُرد به تجارت تبدیل شد، تجارتی که از هدف اجتماعی مهمی در جامعه الهام گرفته بود: کاهش فقر.
گرامین بانک و چالشها
گرامین بانک، خوب کار میکند؛ این را میتوان از روی تمجیدها به خوبی درک کرد، اما اینکه در آینده چه سرنوشتی پیدا میکند هم پرسش مهمی است.
برای درک مخاطرات گرامین بانک، باید مخاطرات بنگلادش را شناخت؛ تکانههای زیستمحیطی یکی از این ویژگیهاست، چالشهای فرهنگی نیز اهمیت دارند؛ چراکه در فرهنگ محافظهکارانۀ اسلامی روستاهای بنگلادش، افزایش درآمد زنان، احترام به نفس و فضای تجاری، سبب برخی واکنشها میشود که انتظار میرود زنان از فعالیتهای اجتماعی جدا باشند، اما این انتقادها مانع از آن نشده که مدل گرامین بانک، کنار گذاشته شود؛ بلکه در بسیاری از کشورها این مدل نمونهبرداری هم شده تا بلکه راهی باشد برای جلوگیری از گسترش فقر.
به نوشتۀ فصلنامۀ «تازههای اقتصادی»، مبنای فکری گرامین بانک، آن است که فقرا نیز مهارتهایی دارند که پرورش نیافته است.
رهیافت اعتبار مبتنی بر گروه که در این بانک در پیش گرفته شده، یکی از بهترین مدلهای تضمین بازپرداخت وام است و گرامین، بر این باور است که بنیادهای «خیریه» پاسخ مناسبی به معضل «فقر» نیستند؛ چراکه با افزایش وابستگی و سرکوب قوۀ ابتکار فقرا، آنان را در چرخۀ معیوب فقر گرفتار میکنند و بدین ترتیب، فقر در جامعه تداوم مییابد؛ درحالیکه وام به افراد فرصت میدهد تا ابتکارات و قریحۀ خود را در تجارت یا کشاورزی بهکار گیرند، درآمدزایی کنند و بهواسطۀ آن، بدهیهای خود را بپردازند.
منتقدان معمولأ سعی میکنند دربارۀ عملکرد گرامین بانک، ضمن احترام به کوششهای محمد یونس، نقدهای جدیای هم مطرح کنند. آنها نگاه محمد یونس، به شیوۀ بنگاهداری را قبول ندارند؛ در واقع به عقیدۀ آنها گرامین بانک، بیش از آنکه یک بانک با سازوکارهای بانکی باشد، یک خیریه است.
به نوشتۀ تجارت فردا، بهزعم این گروه از منتقدان، اعانهای که یونس، تحت عنوان وام کمبهره و خُرد، به مشتریان تهیدست گرامین بانک میدهد، نوعی دستکاری در نظم بازار و مختل کردن فرآیندهای بازار در تعیین نرخ بهره است.
منتقدان سوسیالیست یونس هم، از منظر دیگری به او خرده میگیرند؛ به اعتقاد این گروه از منتقدان، محمد یونس، با وامهای حمایتیاش، تهیدستان را به توهم ثروت و رونق دچار میکند و آنان را از تکاپو برای اصلاح اجتماعی و دستیابی به حقوق واقعی باز میدارد.»
سخنرانی محمد یونس، در سال ۲۰۰۶ در مراسم دریافت جایزۀ صلح نوبل، بهنوعی پاسخگویی به منتقدان هم بود؛ آنجا که گفت: «معتقدم ساختن جهانی بدون فقر، قطعأ امکانپذیر خواهد بود؛ زیرا فقر توسط خود فقرا ایجاد نمیشود؛ بلکه فقر عمدتأ معلول سیاستهای نادرستی است که برای ادارۀ جوامع بهکار گرفته میشود… به این ترتیب تصور میکنم میتوان به روزی امید داشت که فقر را فقط در «موزههای ویژۀ فقر» ببینیم.»
کوششهای محمد یونس، و ایدۀ جهانیشدۀ او، حالا پیشِ روی بسیاری از کشورهاست؛ در بسیاری از کشورها کوشش میشود که از ایدۀ اعطای اعتبارات خُرد به فرودستان، برای توانمندسازی آنان استفاده شود و ارائۀ آموزشهای فنی و هنری در کنار اعطای وام، یکی از راهکارهایی است که برای توانمندسازی اقشار آسیبپذیر در نظر گرفته میشود. نکتۀ اساسی اما این است که هر جامعهای بنا به ویژگیهایش، باید مدلی متناسب با خودش را تجربه کند و نه لزومأ کاریکاتوری از مدل محمد یونس، در بنگلادش را.
برای آنکه بتوان فقر را به موزه فرستاد، هنوز راهی طولانی در پیش است، اما بایستی کسانی باشند که همچون یونس، بخواهند این راه پُرسنگلاخ را بپیمایند.
منبع: تابآوری، نشریه اقتصاد مقاومتی شرکت مس