به گزارش مسیر اقتصاد این جمله که «درخت جادویی پول وجود ندارد» به این معنی که پول مانند میوه نیست که روی درخت بروید، جملهای است که مردم برای فرزندان خود مطرح میکنند تا به آنها نشان دهند که برای به دست آوردن پول باید تلاش کنند و نباید منتظر یک معجزه باشند.
اما با توجه به واقعیتهای حاکم بر نظام پولی جدید نمیتوان این جمله را در پاسخ به سیاستمدارانی گفت که معتقد به خلق نقدینگی برای تأمین مالی اجرای پروژههای اجتماعی هستند؛ چراکه در نظام پولی رایج دنیا تمامی پول خلق شده در واقع از هیچ و بدون هیچ پشتوانهای خلق میشود. در حالت معمول بخش عمده نقدینگی از طریق بانکهای تجاری خلق میشود و از طریق پرداخت تسهیلات به دست مردم میرسد.
برخی اقتصاددانان معتقدند مشکلات ساختاری نظام پولی است که یکی از دلایل اصلی بحرانهای مالی دنیاست. بحرانهای مالی اخیر اغلب از بخش مسکن شروع شدهاند اما در این زمینه نیز شیوه تخصیص اعتبار و پرداخت تسهیلات از سوی بانکها بوده که نقطه شروع بحران بوده است.
ایجاد بحرانهای مالی نشان از آن دارد که نظام پولی رایج دنیا از درخت جادویی پول مسئولانه استفاده نمیکند و این تصور که نظام پولی رایج در کشورهای پیشرفته یک نظام پولی با برنامه و با مدیریت دقیق است که محدودیتهای کمی ایجاد میکند و اهداف بلندمدت را محقق مینماید و تنها برخی از افراد نادان به آن ایراد میگیرند، تصور نادرستی است.
اما در شرایط خاص و غیرمعمول نظام پولی، که تقریبا تمامی کشورها از زمان بحران مالی سال ۲۰۰۸ در این حالت به سر میبرند، بانکهای مرکزی عملا نقشی غیر از درخت جادویی پول ندارند. بانکهای مرکزی اغلب کشورهای دنیا در چنین شرایطی برای جلوگیری از تعمیق بحران اقدام به اجرای برنامههای تسهیل مقداری مینمایند که بر اساس آن مقادیر قابل توجهی نقدینگی در اختیار دولت، بانکهای تجاری و یا بخش خصوصی قرار میدهند.
به طور مثال در سالهای اخیر بانک مرکزی انگلستان بیش از ۳۷۵ میلیارد پوند از این طریق خلق نقدینگی کرده است؛ فدرال رزرو(بانک مرکزی) آمریکا بیش از ۱۲۰۰ میلیارد دلار تنها در مرحله اول برنامه تسهیل مقداری خود نقدینگی خلق کرد؛ بانک مرکزی اتحادیه اروپا همواره بر اصل عدم خلق پول تأکید داشته اما گویا این مسئله تنها برای مبالغ پایین صادق است و خلق پول گسترده از طریق برنامه تسهیل مقداری مشکلی با اصول بانک مرکزی اتحادیه اروپا ندارد؛ بانکهای مرکزی دیگر تقاط دنیا همچون کرهجنوبی، چین و ژاپن نیز از همین الگو پیروی کردهاند.
حامیان نظام پولی رایج دنیا معتقدند خلق پول توسط بانک مرکزی از طریق برنامههای تسهیل مقداری اقدامی «مقطعی»، «ناخواسته» و «به دلیل شرایط بحرانی» است و بعد از برگشتن شرایط به حالت عادی خاتمه خواهد یافت. اما باید توجه داشت که در هر صورت نمیتوان ادعا کرد که خلق پول بانکهای مرکزی با پشتوانه و بر اساس پس انداز انجام میگیرد. در واقع بانکهای مرکزی دقیقا همان درختهای جادویی پول هستند.
با این وجود هر زمان که سیاستمداری برخلاف رویه رایج این پیشنهاد را بدهد که میتوان با استفاده از خلق پول بانک مرکزی، اقدام به تأمین مالی برخی پروژههای اولویت دار کرد، مدافعین وضع موجود آشفته میشوند و فورا هشدار میدهند که در این صورت شاهد تورم بسیار بالا خواهیم بود.
برنامههای تسهیل مقداری درحال حاضر در بسیاری از کشورهای دنیا درحال اجرا هستند و در برخی کشورها نیز در ابعاد گسترده اجرا شدهاند، به طوریکه میتوان گفت اقتصاد جهانی عملا تحت سلطه برنامههای تسهیل مقداری قرار دارد. با اینحال تنها زمانی سخن یک سیاستمدار در مورد اجرای سیاست تسهیل مقداری و خلق نقدینگی مورد پذیرش مدافعان وضع موجود نظام پولی قرار میگیرد که با ادبیات آنها سازگاری داشته باشد. اما زمانی که از این ایده برای استفاده در دیگر طرحهای اولویت دار اجتماعی سخن به میان بیاید، از دیدگاه مدافعین وضع موجود بد ترین راهکار خواهد بود.
روش موجود منافع تسهیل مقداری را به سمت عده خاصی از سرمایهدارای سوق میدهد؛ بنابراین زمینه استفاده از برنامههای تسهیل مقداری و خلق نقدینگی به روشهای دیگر هرنوع شیوه ابداعی و نبوغی از ابتدا مورد هجوم قرار میگیرد. در چنین شرایطی افرادی که ایدههای جدید مطرح کنند به اتهاماتی همچون ندانستن مفهوم خلق پول و نقدینگی و اصول حاکم بر نظام پولی و مالی محکوم میشوند.
مدافعین وضع موجود نظام پولی در پاسخ به افرادی که معتقد به استفاده از خلق پول برای تأمین مالی پروژههای اولویت دار اجتماعی هستند اینگونه استدلال میکنند که «درخت جادویی پول وجود ندارد و اگر خلق پول بدون پشتوانه انجام دهیم، تورم بالا را درپی خواهد داشت». این استدلال مانند آن است که به فردی گرسنه بگوییم «اگر زیاد از حد غذا بخوری دچار بیماریهای متعددی خواهی شد.»
علاوه بر این یک اصل دیگر در ذهن مدافعین نظام پولی رایج در رابطه با خلق پول از طریق برنامههای تسهیل مقداری وجود دارد که به هیچ عنوان قابل دفاع نیست. آنها معتقدند اگر برنامههای تسهیل مقداری در جهت منافع ثروتمندان و بانکداران باشد، نشان از «استقلال» بانک مرکزی از دولت دارد؛ اما اگر دولت در برنامههای تسهیل مقداری دخالت کند و اهداف برنامههای تسهیل مقداری را با مشخص کردن محل پرداخت نقدینگی خلق شده، تعیین نماید، به معنی از دست رفتن استقلال بانک مرکزی خواهد بود.
با اینحال خلق نقدینگی برای تأمین مالی پروژههای اولویت دار اجتماعی نیز باید با رعایت قواعدی انجام بگیرد و به طور قطع خلق بدون برنامه نقدینگی از سوی بانک مرکزی نیز عواقب بدی درپی خواهد داشت. به هرحال آنچه مسلم است درحال حاضر نظام پولی رایج دنیا از درخت جادویی خلق پول به درستی استفاده نمیکند و لازم است اصلاحات ساختاری صورت گیرد تا عموم مردم و اقتصاد بیشتری بهره را از خلق پول ببرند.
منبع: گاردین