به گزارش مسیر اقتصاد محمد امینی رعیا مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی، در برنامه گفتگوی اقتصادی شبکه خبر درخصوص تقابل اقتصادی ایران با آمریکا و اسرائیل نکاتی را مطرح کرد. وی ابتدا درخصوص اینکه ایران مسیر دیپلماسی را ترک نکرد گفت: ما مذاکرات با طرف آمریکایی را به صورت غیرمستقیم شروع کردیم و بخشی از مردم و مسئولین انتظار داشتند با این مذاکرات تنشها را کاهش دهند و ثبات ایجاد کنند؛ اما طرف آمریکایی از شش ماه قبل از مذاکرات، یعنی از زمان اواخر دولت بایدن تا دوره ترامپ، بیش از ۱۰۰ شرکت، نفتکش و افرادی مرتبط با ایران را تحریم کرد که نتیجه آن افزایش هزینه فروش نفت و دشوار شدن مسیرهای آن بود؛ یعنی آمریکاییها همزمان که داشتند با ما مذاکره میکردند، فشار رو هم افزایش میدادند و به نظر میرسد این اقدام با برنامه بود هدفش این بود که با فشارهای میدانی بتواند در میز مذاکره امتیاز بیشتری بگیرد یا اینکه دست کم اقتصاد ایران رو تضعیف کند و از این طریق به اهدافش برسد.
وی افزود: اندیشکده اقتصاد مقاومتی پیش از شروع جنگ نیز گزارشی منتشر کرد که سیاست آمریکا را در خصوص ایران بررسی میکرد. به طور خاص یادداشت رییس جمهوری آمریکا در ابتدای دوره ترامپ که ایران را تهدید کرده بود و دستورکارهای مشخصی در تقابل با ایران و تشدید فشارهای تحریمی برای دستگاههای دولتی آمریکا مشخص کرده بود، در این گزارش مورد بررسی قرار گرفت. مبتنی بر اقدامات و برنامههای آمریکا، اندیشکده اقتصاد مقاومتی در این گزارش مشخص کرده بود که در چه بخشهایی اقتصاد ایران نیاز به مقاوم سازی و اقدام دارد. در این صورت است که فشار آمریکا برای امتیاز گرفتن از ایران نیز به نتیجه نمیرسد. حوزه تامین کالای اساسی، حوزه انرژی و حوزه ارتباطات خارجی از جمله بخشهای این گزارش بود که ذیل هرکدام اقدامات متعددی برای بهبود شرایط ایران پیشنهاد شده است. بخشی از پیشنهادات این بسته در واکنش به اقدامات آمریکا و بخشی از پیشنهادات نیز به عنوان اقدامات فعالانه برای مقاوم سازی اقتصاد مطرح شده است.
هدف آمریکا از مذاکره و جنگ یک چیز است
امینی رعیا ادامه داد: در عین حال با وجود طی شدن روند مذاکرات، به یکباره ایران مورد هجوم قرار گرفت و وارد جنگ شد. تحلیل آمریکا این بود که نتوانست در میز مذاکره به اهداف خود برسد و مسیرش را برای دستیابی به اهداف تغییر داد. هدف نهایی آمریکا تضعیف و تخریب ایران است و در مذاکرات نیز همین را دنبال میکرد. این جنگ به ما نشان داد که هدف اساسی آمریکا این نیست که به ما امتیاز بدهد یا تنش را کاهش دهد و چیزی جز تضعیف ایران را دنبال نمیکند. مسئله آمریکا جمهوری اسلامی یا برنامه هستهای نیست، بلکه به دنبال تضعیف یا تجزیه ایران است. یکپارچگی ایران خلاف منافع آمریکاست و به همین دلیل به دنبال تجزیه هستند.
وی افزود: بعد از شروع جنگ نیز ما در اندیشکده اقتصاد مقاومتی به سرعت شرایط را بررسی کردیم و در پنج محور پیشنهاداتی را برای بهبود شرایط اقتصادی ایران در این جنگ مطرح کردیم. در این گزارش نقاط اقتصادی مهم که میتواند برای تضعیف ایران مورد هدف دشمن قرار بگیرد مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از برنامههای دشمن در کنار جنگ این است که مردم ایران را علیه حاکمیت بشوراند؛ در این جنگ دشمن موفق به این کار نشد ولی تحلیل ما این است که تقابل به طور جدی ادامه دارد و یا در قالب فشار حداکثری تحریمی یا جنگ مجدد نظامی دنبال خواهد شد. ما باید از این ۱۲ روز و اتفاقاتی که در آن افتاد درس بگیریم و اقداماتی را به صورت عاجل در دستورکار قرار دهیم.
اصلاح در روند واردات کالاهای اساسی بخش کشاورزی ضروری است
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی یکی از محورهای مهم برای انجام اصلاحات را مسئله واردات کالای اساسی دانست و گفت: در این بخش زنجیره تامین نهادههای دام و طیور ایران به واردات وابسته است و در همین واردات هم به مسیرهای آمریکایی و تحت نظارت دشمن وابسته هستیم. ما بخش زیادی از کالای اساسی را وارد میکنیم و در وهله اول باید سریعتر جیره دام و طیور را متنوع کنیم تا وابستگی به واردات کمتر شود و بخشی از نهادهها از محصولاتی که امکان کشت در داخل دارد تامین شود. به طور مثال استفاده بیشتر از مرغ لاین آرین باعث میشود که تحریم مرغ اجداد وارداتی نتواند صدمه جدی به صنعت دام و طیور کشور و در نهایت تولید گوشت مرغ ایران وارد کند. در این خصوص حتی کشورهای غربی ایران را تحریم کردند ولی حرکت ایران به سمت استفاده بیشتر از مرغ لاین آرین موجب بی اثر شدن تحریمها شد و در ادامه وقتی دشمن دید تحریمش بی اثر شده است، تحریم را برداشت. این سیاست دشمن است که تنها وقتی تحریم را برمیدارد، که بی اثر شده باشد. تا زمانی که تحریم اثرگذار است و اقتصاد ایران را تضعیف میکند، دشمن دلیلی برای برداشتن آن نمیبیند ولی زمانی که بی اثر شد و بی خاصیت شد، آن را برمیدارد. بنابراین حتی اگر راهبرد ما مذاکره برای رفع تحریم باشد، حتما باید به دنبال بی اثر کردن تحریم باشیم.
وی ادامه داد: در حال حاضر در تامین نهادههای اساسی بخش کشاورزی، ما به مسیرهای تحت نظارت آمریکا وابسته هستیم، به این معنی که کالا را از روسیه یا برزیل خریداری میکنیم ولی تسویه ارزی آن به دلیل تحریم در امارات انجام میشود که تحت نظارت آمریکاست و در برهههای مختلف میتوانند از این مسیر فشار وارد کنند و روند تسویه ارزی را مختل کنند که چندین بار نیز اتفاق افتاده است. رفع این مشکل راه دارد، به طور مثال ما سالانه اوره زیادی به برزیل صادر میکنیم که آن نیز با واسطهگری ارزی کشورهای دیگر انجام میشود. اگر ما بتوانیم صادرات مستقیم به برزیل را افزایش دهیم و به طور مستقیم با این کشور برای تهاتر کالاها وارد تعامل بشویم، میتوانیم بخش زیادی از واردات نهادههای اساسی را بدون نیاز به مسیرهای تحت نظارت آمریکا تامین کنیم که عملا به معنی بی اثر کردن تحریمها در این زمینه است. مهمترین نقطه ضعف ما در بحث تحریمها، وابستگی زیاد به نظام تراستی در تسویه مبادلات ارزی است که باید برای رفع آن تدبیر کنیم.
وابستگی به گاز ریشه ناترازی بخش انرژی کشور است
امینی رعیا بخش انرژی را از دیگر بخشهای اولویت دار برای اصلاح دانست و افزود: در بحث انرژی، ۸۰ درصد از سبد انرژی کل کشور، به گاز وابسته است. ریشه اصلی ناترازی ما اینجاست چراکه وقتی ۸۰ درصد کل مصرف انرژی کشور به گاز وابسته باشد، هرمیزان تولید گاز را افزایش دهیم بازهم ناترازی رفع نمیشود؛ بنابراین باید به سمت تنوع بخشی به سبد انرژی و تامین بخشی از نیازها از مسیرهای امنتر حرکت کنیم. به طور خاص تولید برق کشور در شرایط عادی ۷۰ درصد و در شرایط پیک مصرف ۹۰ درصد به گاز وابسته است که باید متنوع شود و از مسیرهای خورشیدی و هستهای تامین شود. در حوزه پتروشیمی باید تولیدات خودمان را با توجه به شرایط جنگی، به سمت نیازهای اساسی کشور سوق بدهیم تا نیازهای وارداتی کاهش پیدا کند.
باید با کشورهای غیر متخاصم برنامه مشترک اقتصادی تعریف کنیم
وی افزود: در بحث تعاملات بینالمللی نیز باید چند نکته را در نظر بگیریم؛ اول اینکه وقتی کشوری به شما حمله میکند و دنبال نابودی شماست، امکان برقراری تعامل سودمند با آن وجود ندارد؛ بنابراین تعامل با آمریکا اساسا معنی ندارد. دوم اینکه اگر کشوری دنبال نابودی ما نباشد هم باز اینطور نیست که بخواهد به ما سود برساند، بلکه ما باید بتوانیم در یک تعامل مشترک، تعامل سودمند با آن کشور تعریف کنیم؛ به طور مثال کشورهای چین و روسیه اینطور نیست که در موضعگیری با ایران همسو باشند، ولی ایران باید بتواند با آنها تعامل مشترک و دوجانبه تعریف کنیم و از ظرفیتهای این کشورها بهرهبرداری کنیم. این ظرفیت هم میتواند در زمان جنگ به ما کمک بکند و هم در زمان خارج از جنگ. استفاده از سرمایه گذاری این کشورها و تامین بخشی از کالای اساسی از مسیر این کشورها، از جمله اقداماتی است که میتواند در دستورکار قرار بگیرد.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی در پایان گفت: نکته پایانی اینکه ما در شرایط جنگی حتما باید به آفند اقتصادی نیز فکر کنیم؛ همانطور که طرف مقابل اقتصاد ایران را هدف قرار داده است، ما هم باید اقداماتی را اجرایی کنیم که اقتصاد طرف مقابل را تضعیف کند.
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل