مسیراقتصاد/ بخش صنعت نفت و گاز همواره یکی از ارکان اصلی اقتصاد ایران بهعنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر نفت و گاز در جهان بوده است. این بخش برای سالهای متمادی بخش عمدهای از درآمد ملی و انرژی کشور را تأمین کرده و همین امر ضرورت توجه بیشتر و سیاستگذاریهای هوشمندانه برای توسعه این صنعت را در یک افق چندساله نمایانتر میکند.
توسعه بخش بالادستی در میان کشورهای دارای ذخایر نفت و گاز، بهویژه صادرکنندگان، یکی از اولویتهای کلیدی راهبردی بهشمار میرود. وابستگی ساختاری این کشورها به منابع نفت و گاز و درآمدهای حاصل از صادرات آنها، اصلیترین عامل در تعیین این اولویت است. از طرفی توسعه بخش بالادستی، رویکردی چندجانبه است که متغیرهایی از قبیل اقتصادی، حقوقی و قراردادی، زیستمحیطی، جغرافیایی، سیاسی و امنیتی را در بر میگیرد.
مقایسه صادرات نفت خام
نمودار زیر روند کلی صادرات نفت و مقایسه بین کشورهای ایران، کویت، عمان، قطر، عربستان و امارات را طی دوره ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۳ نشان میدهد. دادههای صادرات نفت خام نشان میدهد که روند کلی صادرات کشورهای منطقه تفاوتهای قابلتوجهی دارد و مقایسه میان آنها عملکرد متفاوت هر کشور را آشکار میسازد. میانگین صادرات نفت ایران در این دوره حدود ۱۷۱۵ هزار بشکه در روز بوده و عربستان سعودی با میانگین ۶۲۷۵ هزار بشکه در روز در رتبه اول قرار دارد. ایران با اینکه در رده دوم ذخایر قرار دارد اما عملکرد صادراتی ضعیفی در بخش صادرات نسبت به کشورهای دیگر داشته است.
در این دوره، امارات با میانگین صادرات روزانه حدود ۱۹۹۹ هزار بشکه، کویت با ۱۳۲۷ هزار بشکه، عمان با ۷۱۴ هزار بشکه و قطر با ۴۷۴ هزار بشکه از نظر صادرات عملکرد باثباتتری نسبت به ایران داشتهاند.
نمودار فوق به خوبی نشان میدهد که صادرات نفت ایران از سال ۲۰۱۰ بهطور پیوسته کاهش یافته و در سال ۲۰۲۰ به حدود ۴۰۴ هزار بشکه در روز رسیده که علت اصلی آن تحریمهای بینالمللی بوده است. در همین بازه زمانی، صادرات کشورهایی مانند امارات و کویت روندی افزایشی داشته که نشاندهنده بهرهبرداری کارآمدتر از منابع و استفاده از فرصتهای بینالمللی بوده است.
از طرفی مقایسه تولید و صادرات انباشته در این بازه زمانی نشان میدهد در حالی که صادرات تجمعی ایران بیش از ۳۵ میلیارد بشکه بوده است، این رقم برای عربستان سعودی با ذخایری مشابه ایران، به بیش از ۹۴ میلیارد بشکه میرسد.
مقایسه سرمایهگذاری و توسعه میادین گازی
بررسی روند سرمایهگذاری در بخش بالادستی نفت و گاز کشورهای حاشیه خلیج فارس نشان میدهد که این روند به طور کلی در این کشورها رو به افزایش بوده است. عربستان سعودی بهطور برجسته بیشترین سرمایهگذاری را در این بخش داشته است. سرمایهگذاری ایران در اوج خود، به ۱۰ میلیارد دلار در سال رسیده، در حالی که این رقم در عربستان و امارات به ترتیب ۲۵ و ۱۵ میلیارد دلار بوده است. این مقایسات و تولید نفت و گاز ایران در خلیج فارس نشاندهنده ضرورت افزایش سرمایهگذاری در این بخش، بهویژه در بخش خلیج فارس و دریایی ایران است.
توسعه میدان گازی پارس جنوبی را میتوان مهمترین اقدام ایران در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز خلیج فارس دانست. بهرهبرداری از این میدان در سال ۱۳۸۱ با توسعه فازهای ۲ و ۳ آغاز شد و تا سال ۱۳۹۲، ایران با راهاندازی ۱۱ سکوی گازی در ۱۰ فاز، تولید روزانه حدود ۲۸۵ میلیون مترمکعب گاز را از این میدان عملیاتی کرد. پس از سال ۱۳۹۲، روند توسعه فازهای باقیمانده با جدیت ادامه یافت و با تکمیل فازهای ۱۷ تا ۲۱، ظرفیت تولید ایران از این میدان بیش از دو برابر افزایش یافت. در نهایت، ایران توانست تولید خود را از قطر، که مالکیت دو برابری در این میدان دارد، بیشتر کند.
توسعه میدان گازی قطر، موسوم به گنبد شمالی، از سال ۱۹۹۱ آغاز شد، در حالی که ایران توسعه پارس جنوبی را از سال ۲۰۰۱ آغاز کرد. مجموع سرمایهگذاری ایران در این میدان تا سال ۱۴۰۰ بیش از ۸۰ میلیارد دلار برآورد شده است، در حالی که ارزش تجمعی تولیدات آن بیش از ۲۳۵ میلیارد دلار تخمین زده میشود.
در مراحل اولیه توسعه، شرکتهای بینالمللی معتبر مانند توتال، گازپروم و پتروناس در این پروژه مشارکت داشتند. با این حال، تشدید تحریمها علیه ایران باعث کاهش فعالیت شرکتهای خارجی شد و ادامه توسعه میدان عمدتاً با استفاده از توان داخلی انجام گرفت. برخلاف ایران، توسعه میدان گازی پارس جنوبی در قطر عمدتاً توسط شرکتهای خارجی به انجام رسیده است.
مقایسه الگوی قراردادهای بالادستی نفت و گاز
در حاشیه خلیج فارس، هر یک از کشورها با توجه به ویژگیهای اقتصادی، سیاسی و منابع طبیعی خود، از انواع مختلفی از قراردادها استفاده کردهاند. کویت از مدلهای مختلف قراردادهای خدماتی، مشارکت در تولید و خدمات فنی ارتقا یافته بهره برده است. عربستان سعودی بهطور انحصاری از قراردادهای امتیازی استفاده کرده و قراردادهای مشارکت در تولید را از اساس ممنوع کرده است. قطر، عمان و امارات نیز هر یک در چارچوبهای متفاوتی از قراردادهای امتیازی و مشارکت در تولید بهره بردهاند.
ایران نیز در طول زمان الگوهای مختلف قراردادی را برای مدیریت منابع نفتی خود به کار گرفته است. از زمان استفاده از قراردادهای مشارکت در تولید پیش از انقلاب اسلامی گرفته تا تغییر به مدلهای خدماتی و بیع متقابل پس از انقلاب و در نهایت معرفی قراردادهای IPC در سالهای اخیر، این کشور همواره در تلاش بوده تا بهطور بهینه از منابع خود بهرهبرداری کند. مدلهای جدید قراردادهای IPC با هدف کاهش ریسکها، انتقال دانش فنی و بهرهبرداری از تمام ظرفیتها، رویکردی نو در صنعت نفت ایران به شمار میروند.
این موضوع نشان میدهد که هر کشور با توجه به شرایط و نیازهای خاص خود، الگوهای قراردادی متفاوتی را اتخاذ کرده است که میتواند درسهای مهمی برای ایران و دیگر کشورهای تولیدکننده نفت و گاز داشته باشد.
پیشنهادهای راهبردی جهت ارتقای جایگاه و سهم ایران در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز
جهت ارتقای جایگاه ایران در بهرهبرداری از منابع نفت و گاز در شمال خلیج فارس، نیاز به اصلاحات و اقدامات مختلفی است که شامل موارد زیر میشود:
- افزایش سرمایهگذاری در بخش بالادستی، بهویژه جذب سرمایهگذاری خارجی.
- تمرکز بر توسعه میادین مشترک در این منطقه.
- افزایش حضور شرکتهای خارجی و توسعه توانمندیهای داخلی برای انتقال فناوری.
- ایجاد تحولات نهادی مانند عرضه سهام شرکتهای ملی در بورس.
همچنین، با توجه به رقابتپذیری پایین قراردادهای IPC در مقایسه با سایر مدلها مانند PSA، نیاز به اصلاحات برای افزایش جذابیت این قراردادها وجود دارد. پیشنهادها برای این منظور عبارتند از:
- اصلاح الگوی قراردادهای
- رفع موانع قانونی و حقوقی استفاده از مدلهای مشارکت در تولید.
- استفاده از الگوهای مشارکت در تولید برای توسعه میادین مشترک.
انتهای پیام/ انرژی