مسیر اقتصاد/ مرحله نهایی انتخابات آمریکا روز ۱۵ آبان ماه انجام می پذیرد. درباره نتیجه انتخابات آمریکا گمانه زنی های مختلفی مطرح می شود. اینکه هریس یا ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا شوند بر تصمیمات سیاسی و اقتصادی کشورهای مهم در جهان نظیر چین، روسیه و ایران اثرگذار خواهد بود.
نتیجه انتخابات آمریکا چیست؟
قبل از هرچیز باید گفت پیشبینی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کار سادهای نیست و منطقی نیست که در مورد آن نظر قطعی داده شود. به ویژه اینکه هنوز چند ساعت تا پایان انتخابات باقی مانده و هر اتفاقی ممکن است در این مدت نظر رای دهندگان را تغییر بدهد. اما با توجه به شواهد و با هدف گمانهزنی و پیشبینی میتوان نکاتی را درباره نتیجه انتخابات آمریکا مطرح کرد:
۱- توجه به نظرسنجیها: اغلب نظرسنجیهای ملی، هریس را پیشرو معرفی کردهاند؛ اما نتیجه انتخابات آمریکا تنها در چند ایالت خاص تعیین میشود و اینکه هریس در مجموع تعداد رای بیشتری در سطح ملی داشته باشد، فایدهای برای وی ندارد. (کما اینکه در سال ۲۰۱۶ فایدهای برای کلینتون نداشت) در ۷ ایالت کلیدی، اغلب نظرسنجیها به سود ترامپ است و حتی این احتمال وجود دارد که در همه آنها پیروز شود؛ هرچند اختلاف زیاد نیست و هر نتیجهای ممکن است. به طور خاص ۴ سال قبل، دست کم برخی از مراجع نظرسنجی طرفدار دموکراتها، با قطعیت بایدن را پیروز انتخابات میدانستند اما امروز اینطور نیست.
۲- عرصه سیاست آمریکا دو قطبی نیست: اما در تحلیل چرایی رای آوردن ترامپ، باید به کاهش اقبال مردم آمریکا به دموکراتها اشاره کرد. آنچه باعث شد ۴ سال قبل بایدن با یک مشارکت تاریخی در انتخابات، ترامپ را شکست دهد، فضای به شدت دو قطبی عرصه سیاست این کشور بود. از یک سو رفتار ترامپ به شدت همگان را به خودی و غیر خودی تقسیم میکرد و از دیگر سو سران دموکرات بر این دو قطبی دامن میزدند و شعار عملکردی متفاوت میدادند.
اما امروز و بعد از اینکه در ۴ سال اخیر دولت بایدن در امور بسیاری تفاوت زیادی با عملکرد ترامپ رقم نزده، مردم دو قطبی بودن عرصه سیاست آمریکا را باور نمیکنند؛ حتی اگر رفتار ترامپ تغییری نکرده باشد. وضع گسترده تعرفه واردات سیاست ویژه ترامپ برای حمایت از تولید آمریکایی بود و دموکراتها تا پیش از دولت بایدن به شدت با آن مخالف بودند، اما دولت بایدن اقدام ویژهای برای تغییر آن انجام نداد.
توجه ویژه به تغییرات اقلیمی و وضع محدودیت بر تولید نفت و گاز، شعار مهم دموکراتها بود اما در دولت بایدن روند رفع محدودیتهای تولیدی ترامپ کم و بیش ادامه داشت. بایدن قرار بود به توافق با ایران بازگردد ولی سیاست ترامپ را ادامه داد. با وجود شعارهای متعدد دموکراتها در حمایت از مسلمانان غزه، دولت بایدن نه تنها اقدام ترامپ در به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل را کنار نگذاشت، بلکه در این ۴ سال به شدت از صهیونیستها حمایت کرد و هیچ خبری از حمایت از غزه نبود و نیست.
با این شرایط امروز مردم آمریکا دو قطبی بودن عرصه سیاست را به جز در چند مورد خاص باور ندارند و این یعنی کاهش شدید مشارکت در انتخابات، خصوصا از طرف طرفداران دولت مستقر و این یعنی افزایش احتمال پیروزی ترامپ.
۳- جنگ غزه و جنگ اوکراین: ۴ سال ریاست جمهوری بایدن همراه با خروج اسف بار از افغانستان، وقوع جنگ اوکراین و جنگ غزه بود. همه این موارد در وهله اول اثرگذاری منفی بر اقتصاد جهانی و اقتصاد آمریکا دارد و در وهله بعد نشانه ضعف دولت آمریکاست. در نگاه واقع بینانه بعید به نظر میرسد که اگر در این مدت ترامپ رییس جمهور آمریکا بود تفاوت خاصی در آنچه رخ داد شاهد میبودیم، اما همه مردم واقع بین نیستند و بخشی از این ضعف آمریکا را ناشی از عملکرد دولت بایدن میدانند.
به طور خاص وقوع جنگ غزه و نمایان شدن بیش از پیش استانداردهای دوگانه دولت آمریکا در تعامل با رژیم صهیونیستی، بخش زیادی از مردم آمریکا را نا امید کرده و در محافل مختلف صحبت از تحریم انتخابات آمریکا شده است. این تحریم عموما افرادی را شامل میشود که به جبهه دموکراتها متمایل هستند و شانس پیروزی ترامپ را افزایش میدهد.
در نهایت آنچه گفته شد به معنی پیروزی قطعی ترامپ به عنوان نتیجه قطعی در انتخابات آمریکا نیست و ممکن است روندهای متعدد دیگری که در انتخابات موثر هستند از دید نگارنده دور مانده باشد.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی