مسیر اقتصاد/ اسرائیل با برافروختن آتش جنگ در غزه و لبنان به جز ضربه به این دو کشور، با صرف هزینه های فراوان و ایجاد ناامنی در منطقه موجب شده است اقتصاد خود نیز تحت الشعاع قرار گیرد و تحت فشار قرار گیرند.
اقتصاد اسرائیل در یک سال گذشته ۲۰ درصد کوچک شده است
جنگ اسرائیل علیه غزه و لبنان باعث شده است که اقتصاد رژیم صهیونیستی با افت شدیدی روبرو شود. به عنوان مثال، در سه ماهه پایانی سال ۲۰۲۳، اقتصاد این رژیم حدود ۲۰ درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل کوچک شده است. این کاهش شدید اقتصادی، همچنین منجر به کاهش رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی در سطح بینالمللی شده است.
کاهش رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی عواقب جدی اقتصادی به دنبال خواهد داشت. این کاهش رتبه منجر به کاهش سرمایهگذاری خارجی، افزایش هزینه تأمین مالی دولت، تشدید کسری بودجه و کاهش قابل توجه جریانهای ارزی به این رژیم خواهد شد. در بلندمدت، کاهش سرمایهگذاری و جریانهای ارزی میتواند به نوسانات شدید ارزی و کاهش ارزش پول رژیم صهیونیستی منجر شود.
اقتصاد رژیم اسرائیل در وضعیت بسیار شکنندهای قرار دارد. به گفته نشریه اکونومیست، ادامه جنگ با حزبالله لبنان میتواند اقتصاد این رژیم را با چالشهای بسیار جدی مواجه کند. چنین جنگی میتواند اقتصاد اسرائیل را با یک کابوس بزرگ مواجه کند و رشد اقتصادی این رژیم را به شدت کاهش دهد. کاهش سرمایهگذاری و سایر پیامدهای منفی اقتصادی از جمله عواقب این جنگ است.
بهای سنگین جنگ اسرائیل بر اقتصاد جهانی، افزایش قیمت نفت و ناامنی است
در مطالعهای که اخیرا توسط یکی از فارغالتحصیلان دکترای اقتصاد دانشگاه هاروارد و پژوهشگر سابق صندوق بینالمللی پول (IMF) در اندیشکده بروکینگز منتشر شده، انرژی بهعنوان یکی از مهمترین چالشهای اقتصادی جهان معاصر معرفی شده است. نویسنده در این پژوهش با تحلیل سناریوهای مختلف، به این نتیجه رسیده است که هرگونه اختلال در تولید و عرضه نفت در منطقه خلیج فارس، بهویژه در کشوری مانند عراق، میتواند شوک شدیدی به بازار انرژی جهانی وارد کند. این امر بهطور خاص در صورت تشدید تنشها و درگیریهای نظامی در منطقه، احتمال وقوع آن بسیار محتمل است. گسترش دامنه این درگیریها به ایران و کشورهای همسایه، قطعا به وخامت اوضاع خواهد انجامید و تبعات منفی آن بر اقتصاد جهانی بسیار گسترده خواهد بود.
نویسنده در این مقاله هشدار میدهد که در صورت وقوع درگیری، اقتصاد جهانی با چالشهای جدی روبرو خواهد شد. افزایش شدید هزینههای تامین مالی، کاهش سرمایهگذاریها، کاهش جریان ورودی ارز، افزایش کسری بودجه و کاهش ارزش پول از جمله مهمترین پیامدهای این بحران خواهد بود. به ویژه رژیم صهیونیستی به عنوان یکی از بازیگران اصلی این منطقه، بیش از سایر کشورها از این بحران آسیب خواهد دید و با مشکلات جدی اقتصادی مواجه خواهد شد.
ضربه به زنجیره تامین؛ ضربه به قلب رژیم صهیونیستی
زنجیره تامین رژیم صهیونیستی به شدت به عوامل خارجی وابسته است. به عبارت دیگر، این رژیم به دلیل واردات بالای کالاهای اساسی، وابستگی شدیدی به کشورهای دیگر دارد. برای مقایسه بهتر، میتوان به ایران اشاره کرد. با جمعیتی حدود ۸۵ میلیون نفر (و احتمالا ۱۰ تا ۱۵ میلیون مهاجر)، ایران با جمعیتی حدود ۹۰ تا ۱۰۰ میلیون نفر، سالانه حدود ۵۰ میلیارد دلار کالا وارد میکند.
این رقم نشان میدهد که حتی کشوری با جمعیت و مساحت بیشتر از رژیم صهیونیستی، وابستگی کمتری به واردات دارد. با وجود جمعیت تقریبا ده میلیونی، رژیم اشغالگر قدس، وارداتی معادل حدود ۱۰۰ میلیارد دلار یعنی تقریبا دو برابر واردات ایران با جمعیتی ده برابر بیشتر دارد؛ این نشاندهنده وابستگی شدید این رژیم به واردات کالاهای اساسی است.
وابستگی کامل رژیم به زنجیره تامین خارجی، یکی از نقاط ضعف اصلی آن است. این زنجیره تامین برونزا، رژیم را به شدت آسیبپذیر کرده است و فرصت مناسبی را برای نیروهای مقاومت فراهم کرده تا با هدف قرار دادن این زنجیره، ضربه مهلکی به رژیم وارد کنند. کما اینکه انصارالله یمن با مختل کردن کریدور دریایی که از خلیج عدن- تنگه باب المندب- دریای سرخ عبور میکرد و به بندر ایلات سرزمینهای اشغالی میرسید، ضربه شدیدی به اقتصاد این رژیم وارد کرده است. این گروه با مسدود کردن مسیری که حدود ۳۰ درصد از واردات رژیم را تأمین میکرد، توانسته است حدود ۳ میلیارد دلار از واردات کالاهای اساسی به این رژیم را متوقف کند.
فرصت طلایی برای مقاومت: هدف قرار دادن نقاط ضعف اقتصادی اسرائیل
مدیرعامل بندر ایلات تایید کرده است که حدود ۸۵ درصد از زیرساختهای این بندر به شدت آسیب دیده است. در پی این حادثه، کارکنان بندر به مرخصی اجباری فرستاده شدهاند. با توجه به اینکه تقریبا تمام تجارت رژیم صهیونیستی از طریق دریاست، این ضربه اقتصادی بزرگی برای این رژیم محسوب میشود. انصارالله یمن با مختل کردن حدود یک سوم از این مسیرهای دریایی، زنجیره تامین رژیم را به شدت تحت فشار قرار داده است. وابستگی شدید رژیم به واردات و عدم توسعه تولیدات داخلی، آسیبپذیری آن را در برابر چنین حملاتی افزایش داده است.
حدود ۲۵ درصد از فلزات مورد نیاز رژیم صهیونیستی از ترکیه و ۲۴ درصد از چین تامین میشود. همچنین، رژیم صهیونیستی میلیاردها دلار برای واردات مواد غذایی، محصولات کشاورزی، مواد شیمیایی، وسایل حمل و نقل و سایر کالاهای اساسی هزینه میکند. این وابستگی شدید به خارج، رژیم صهیونیستی را آسیبپذیر کرده و اقتصاد آن را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
تحلیل دادههای تجارت بینالمللی حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی وابستگی قابل توجهی به واردات کالاهایی نظیر قطعات الکترونیک، محصولات نساجی، پتروشیمی و ماشینآلات دارد. این وابستگی نشان میدهد که این رژیم برای تامین بسیاری از نیازهای خود به شدت به واردات وابسته است و وابستگی اقتصادی آن به خارج از سرزمینهای اشغالی بسیار قابل توجه است.
هر یک از این مسیرهای تامین مالی، رگ حیاتی رژیم است. قطع یا اختلال در هر کدام، هزینههای تامین مالی رژیم را به شدت افزایش داده و آن را با چالش جدی مواجه میکند. این مسئله، فرصتی استثنایی را برای جبهه مقاومت فراهم میآورد تا با هدف قرار دادن این نقاط حساس، رژیم را تضعیف کند.
ناامنی؛ تهدیدی جدی علیه ثبات اقتصادی و اجتماعی رژیم صهیونیستی
یکی از مهمترین عوامل ایجاد ثبات در اقتصاد کشور، داشتن مازاد پایدار در تراز پرداختهاست. به عبارت سادهتر، درآمدهای ارزی کشور باید همیشه بیشتر از هزینههای ارزی باشد. این مازاد ارزی به کشور کمک میکند تا در برابر نوسانات اقتصادی مقاومتر شود و از بروز بحران جلوگیری کند.
تعادل اقتصادی این رژیم به شدت به مازاد تراز پرداختها وابسته است. به عبارت دیگر، درآمدهای ارزی حاصل از صادرات خدمات، بهویژه در بخش فناوری اطلاعات و گردشگری، نقش حیاتی در حفظ ثبات اقتصادی آن ایفا میکند. اگر این منابع درآمدی کاهش یابد، تعادل اقتصادی به هم خواهد خورد.
گسترش ناامنی در فلسطین اشغالی، به ویژه در مناطق حیفا و تلآویو، تهدیدی جدی برای اقتصاد این رژیم به شمار میرود. این ناامنی فزاینده، در صورت تداوم، میتواند ضربات جبرانناپذیری بر پایداری اقتصادی رژیم صهیونیستی وارد کند. از جمله پیامدهای این ناامنی میتوان به مواردی همچون کاهش شدید گردشگری، افت ارزش پول، کاهش سرمایهگذاری خارجی، افزایش هزینههای دولت و ناپایداری اجتماعی اشاره کرد. ناپایداریهای اقتصادی، بلافاصله به سایر حوزههای اجتماعی و سیاسی سرایت کرده و آنها را نیز متاثر میکند.
اکونومیست نیز توسعه جنگ با حزب الله لبنان را تهدیدی جدی برای اقتصاد رژیم صهیونیستی میداند. این جنگ میتواند منجر به فرار گسترده سرمایهها، مهاجرت و در نهایت سقوط اقتصادی رژیم صهیونیستی شود. این بحران اقتصادی، یکی از مهمترین عوامل تضعیف و فلج شدن رژیم خواهد بود.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی