مسیر اقتصاد/ سهم بخش کشاورزی از تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران بین ۷ تا ۱۰ درصد گزارش میشود. هرچند این سهم، ناچیز به نظر میرسد، نسبت به بسیاری از کشورهای جهان همچون کشورهای اروپایی و آمریکایی سهم بالاتری است. نمودار زیر، سهم بخشهای مختلف از تولید ناخالص داخلی (واحد هزار میلیارد تومان) به گزارش بانک مرکزی را نشان میدهد:
طبق نمودار فوق با وجود رشد ارزش «گروه کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری» از ۱۰۹ همت به ۱۵۸ همت طی دهه ۹۰ شمسی (به قیمت ثابت سال ۱۳۹۵)، سهم این گروه در حدود ۱۰ درصد باقی مانده است. برای فهم بهتر موضوع، لازم به ذکر است سهم گروه نفت و گاز از GDP ایران نیز اندک و همواره بین ۷ تا ۱۳ درصد است. نکته مهم در این تقسیم بندی آن است که بخش زیادی از زنجیره ارزش نفت و گاز در گروه صنایع و گروه خدمات دسته بندی شدهاند. بخش کشاورزی نیز شرایط مشابهی دارد و برای درک سهم واقعی زنجیره ارزش این بخش باید به صنایع پاییندست آن نیز توجه کرد.
به عبارت دیگر آنچه از اهمیت بیشتری برخوردار است، سهم «بخش غذا» از اقتصاد کشور است. بخش غذا شامل تولیدات محصولات کشاورزی و دام به علاوه صنایع وابسته و خدمات مرتبط است.
سهم کشاورزی و غذا از تولید ناخالص داخلی در کشورهای مختلف
در آمارهای اقتصادی کشورهای مختلف جهان بین سهم بخش کشاورزی و سهم بخش غذا در تولید ناخالص داخلی (GDP) تفاوت وجود دارد. سهم تولید ناخالص داخلی حاصل از کشاورزی تنها نشان دهنده ارزش افزوده محصولات کشاورزی (و دامداری)، جنگلداری (و شکار) و ماهیگیری به عنوان درصدی از کل تولید ناخالص داخلی است. در کشورهای در حال توسعه این سهم به دلیل برجستگی کشاورزی در اقتصادشان می تواند بیشتر از کشورهای توسعه یافته باشد.
اما سهم بخش غذا در تولید ناخالص داخلی به طور طبیعی بیشتر از بخش کشاورزی به تنهایی است. مفهوم گسترده تر بخش غذا نه تنها تولیدات کشاورزی اولیه بلکه صنایع مرتبط مانند فرآوری مواد غذایی، آماده سازی، توزیع و خرده فروشی را نیز در بر میگیرد. بنابراین بخش غذا شامل فعالیتهای مزرعه و صنایع و خدمات فراتر از مزرعه است. بخش غذا سهم قابل توجهی در تولید ناخالص داخلی، اشتغال و توسعه کلی اقتصادی دارد.
به عنوان مثال، در ایالات متحده، ارزش صنایع غذایی و صنایع وابسته تقریباً ۱.۵۳ هزار میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ بود که ۵.۶ درصد از کل تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد. با این حال سهم محصولات کشاورزی به تنهایی حدود ۰.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات متحده (معادل ۱۹۱ میلیارد دلار) را تشکیل می دهد.
برزیل نیز به عنوان کشوری که کشاورزی سهم بالایی از توسعه آن را در برگرفته است، میتواند مورد بررسی قرار گیرد. گزارشهای رسمی نشان میدهد سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی برزیل حدود ۵.۵ درصد در سال ۲۰۰۹ بوده است، اما سهم بخش غذا (با احتساب رشته فعالیتهای مرتبط با تولید محصولات غذایی) به ۲۵ درصد از GDP افزایش مییابد.
آسیب «خام فروشی» در کشاورزی ایران
گزارش بانک مرکزی از حسابهای ملی، فاقد تقسیم بندی بخشهای مختلف صنعت است. اما مرکز آمار ایران در گزارش «آمارگیری کارگاههای صنعتی»، سهم بخشهای مختلف از تولید صنعتی را نیز گزارش میکند. نمودار زیر سهم بخش کشاورزی (در گزارش حسابهای ملی) و بخش صنایع غذایی (متشکل از غذا و نوشیدنی در گزارش کارگاههای صنعتی) را نشان میدهد.
مطابق نمودار فوق، مرکز آمار ایران ارزش بخش کشاورزی در سال ۹۸ را تقریبا معادل ۵۰ همت (به قیمت پایه سال ۹۰) گزارش کرده است. این در حالی است که طبق گزارش همین مرکز، ارزش تولید صنایع غذایی تقریبا معادل ۲۷ همت و «ارزش افزوده» این صنایع (مازاد ارزش نسبت به مواد خام اولیه) ۸.۵ همت (به قیمت پایه سال ۹۰) است.
معنای گزاره فوق این است که ورودی صنایع غذایی صرفا بین ۳۹ تا ۵۴ درصد از ارزش بخش کشاورزی را پوشش داده و بخش زیادی از تولیدات کشاورزی به صورت خام به دست مصرف کننده (داخلی و خارجی) رسیده است. این در حالی است که این نسبت در کشورهای دیگر بسیار بیشتر از این مقدار است.
بنابراین، صنایع غذایی موفق شدهاند در کشورهای برزیل و آمریکا ارزش تولیدات کشاورزی را به ترتیب ۴.۵ و ۷ برابر افزایش دهند، اما ارزش آفرینی در صنایع غذایی ایران صرفا معادل نصف ارزش تولیدات کشاورزی است.
کشور برزیل موفق شده است در بخش صادرات نیز به جای صادرات محصولات خام کشاورزی اقدام به صادرات محصولات غذایی با ارزش افزوده بالاتر کند. بررسی آمار صادرات این کشور نشان می دهد ارزش صادرات برخی از محصولات خام کشاورزی نظیر غلات، دانه های روغنی، پنبه، میوه، چوب، بذور، سایر گیاهان زراعی، حبوبات، آبزیان و حیوانات حدود ۴۹ میلیارد دلار است، در حالی که ارزش صادرات برخی از اقلام غذایی نظیر روغن های گیاهی، انواع گوشت قرمز و سفید، شکر، کاکائو، آبمیوه و انواع نوشیدنیها، فراورده های گوشتی و حیوانی، آرد و و فرآورده های آردی، لبنیات و توتون و تنباکو از این کشور به بیش از ۶۰ میلیارد دلار در سال می رسد.
ضرورت جلوگیری از خام فروشی در صادرات اقلام خوراکی
سند ملی دانشبنیان امنیت غذایی که تیرماه ۱۴۰۲ ابلاغ شد، در بخش اهداف کمّی نسبت محصولات فرآوریشده به تولید محصولات خام کشاورزی را (که اکنون ۵۰ درصد است) معادل ۱۰۰ درصد در پایان سال ۱۴۱۱ هدفگذاری کرده است. آسیب خام فروشی در اقلام خوراکی صادراتی با وضوح بیشتری مشاهده میشود. با وجود آنکه صادرات اقلام خوراکی ایران (ردیف تعرفه ۰۱ تا ۲۴) در سال ۱۴۰۲ با رشد مواجه شده و قریب به ۶ میلیارد دلار ارزش داشته است، صنایع غذایی صرفا ۱ میلیارد دلار از این ارزش را در بر میگیرد.
علل مختلفی برای پایین بودن ارزش صادرات اقلام خوراکی وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به عادت خریداران منطقه به فله فروشی صادرکننده ایرانی، نبود صنعت برندینگ و کمبود پایانههای صادرات محصولات کشاورزی اشاره کرد.
انتهای پیام/ کشاورزی