رهبر معظم انقلاب اسلامی، سال ۱۴۰۳ را با عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری فرمودند. تحقق این هدف، مستلزم مشارکت فعال مردم در کنار برنامهریزی و سیاستگذاریهای کلان است. در این راستا روحالله ایزدخواه نماینده مجلس و مدیر اندیشکده توسعه منطقهای فنآوران در گفتگو با مسیر اقتصاد گفت: اقتصاد مردمی نه یک شعار و نه حتی یک راهبرد بلکه یک مکتب است. ما باید یک پایگاه علمی و فکری مستمر و منسجم برای اقتصاد مردمی ایجاد کنیم. کالبد اقتصاد مردمی سلولهای خاص خودش را میطلبد و این سلولهای بنیادی اقتصاد مردمی را باید ایجاد کرد. دولت نیز باید به همه دستگاهها ماموریت بدهد که در حوزه خودشان برای اقتصاد مردمی ریلگذاری کنند.
زنجیرههای اقتصادی مزیتدار منطقهای بستری برای پیشبرد عملی اقتصاد مردمی
وی با اشاره به اینکه برای پیشبرد عملی اقتصاد مردمی هیچ بستر و عرصهای بهتر از زنجیرههای اقتصادی مزیتدار منطقهای وجود ندارد، گفت: بیشک در هر منطقهای، زنجیرهای اقتصادی وجود دارد، حتی اگر توسعهیافته نباشد. هیچ منطقهای خالی از مزیت اقتصادی نیست. در ایران، کویر، جنگل و دریا هر کدام مزیتهای خاص خود را دارند. در واقع زنجیره اقتصادی مزیتدار و نه صرفا مزیتساز مدنظر است. ما قصد نداریم تازه شروع به کار کنیم و در منطقهای که هیچ تناسبی با نیازها ندارد، مزیت ایجاد کنیم. این اقدام غلط و غیر مردمی است و تنها با توزیع گسترده رانت، زمین و پول امکانپذیر خواهد بود.
ایزدخواه افزود: تا زمانی که معضل اساسی و ساختاری در زنجیرهها وجود داشته باشد، ورود دولت و حاکمیت به این زنجیرهها به صورت جزیرهای و بخشی باقی خواهد ماند. در حال حاضر، حاکمیت به طور مستقیم با زنجیرهها درگیر نیست، بلکه دولت در ابتدا و سپس سایر قوای حاکمیت با واحدهای مختلف زنجیرهها تعامل دارند. به عنوان مثال، حاکمیت وزارت جهاد کشاورزی با کشاورزان و حاکمیت وزارت صمت با کارخانهها و صاحبان کارخانهها تعامل دارد. این تعاملات به هیچ وجه به معنای وجود یک زنجیره یکپارچه و منسجم نیست.
حکمرانی، صرفا به معنای دوندگی، صرف پول یا توزیع امکانات نیست
این نماینده مجلس اظهار داشت: در گذشته، وزارت بازرگانی با تجار تعامل داشت، اما این تعاملات نیز به معنای وجود یک زنجیره تامین یکپارچه نبود. در واقع هیچ متولی واحدی در ساختار دولت یا حاکمیت برای نظارت بر کل زنجیره وجود ندارد و هر فرد یا گروهی تنها بر بخشی از آن تمرکز دارد.
ایزدخواه گفت: برای نیل به حکمرانی شایسته، باید حلقه مفقوده را بیابیم و با تکمیل آن، نظم و سامان را به جامعه بازگردانیم. حکمرانی، صرفا به معنای دوندگی، صرف پول، یا توزیع امکانات نیست. وظیفه اصلی حاکم، ایستادن بر جایگاه قدرت و هدایت صحیح حلقههای مختلف نظام است تا تمامی اجزاء آن به درستی کار کرده و هماهنگی لازم ایجاد شود. یافتن این حلقه مفقوده و تکمیل آن، امری ضروری است.
وی اضافه کرد: در اقتصاد، ذاتا به دنبال سود و منفعت هستند. ذات اقتصاد، خلق ثروت است. اگر اقتصاد به خودی خود نچرخد، دیگر اقتصاد نیست. نسخههای غربی دروغ میگویند و به ما القا میکنند که اگر انباشت ثروت به درستی انجام شود، سودمند است. اما این سود واقعی نیست، بلکه تبعیض است. تولید ثروت به طور ناعادلانه توزیع میشود و یک درصد ثروتمند و نود و نه درصد کارگر هستند.
زنجیره ارزش اقتصادی در چنبره استثمار نظام دلالی و سوداگری
مدیر اندیشکده توسعه منطقهای فنآوران افزود: با وجود اینکه اصل سودآوری در اقتصاد اسلامی مورد تردید قرار نمیگیرد، اما نباید به این معنا باشد که اقتصاد اسلامی فاقد نفع ذاتی است. در واقع، اقتصاد اسلامی به دنبال ایجاد مسیری طبیعی برای دستیابی به سود به گونهای است که با فطرت بشری و رضای الهی همسو باشد. در این راستا، دولت نقشی کلیدی در ایجاد زیرساختها و هماهنگی میان عوامل اقتصادی ایفا میکند، به طوری که با اتکا به این حلقه کامل، مسیر سودآوری به طور طبیعی شکل گرفته و زنجیره ارزش به گردش درآید.
ایزدخواه ادامه داد: مشکل ساختاری دیگر این است که این حلقهها در چنبرهی استثمار نظام دلالی و سوداگری گرفتار آمدهاند. مزارع زراعت میکنند و محصولات خود را تولید میکنند، اما دلالان با سوءاستفاده از این زحمت، محصولات را به نفع خود به یغما میبرند. کارخانهها نیز به تولید مشغولاند، اما به دلیل نظام سوداگرانه، ناچار به تحمل ضرر و زیان هستند.
وی تصریح کرد: در اصفهان، فردی که یک میلیارد تومان سرمایه داشته باشد، میتواند به راحتی به یک کارآفرین تبدیل شود. در حالی که در زاهدان، فردی با سرمایه پنجاه میلیارد تومان نیز به سادگی قادر به کارآفرینی نیست و به ناچار به سمت دلالی سوق پیدا میکند. دلیل این امر، شکلگیری و تقویت نظام تولید در شهری مانند اصفهان است که امکان خلق ثروت از کوچکترین منابع را فراهم میکند.
«مردم» باید به عنوان عاملان فعال و خلاق در پیشرفت در نظر گرفته شوند
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه مسئله اصلی اقتصاد کشور، کمبود سرمایه نیست، افزود: به جرأت میتوان گفت که مشکل اصلی، ناکارآمدی ساختاری و عدم انسجام در عملکرد نهادها و دستگاههای متولی امور اقتصادی است. با وجود تلاشهای فراوان و نیت خیر دستاندرکاران، اقدامات انجامشده در این حوزه، به مثابه آب در هاون کوبیدن است و ثمرهای جز اتلاف منابع و فرصتها به دنبال ندارد.
ایزدخواه گفت: مشکلات حاضر از یک سو با تمرکز بر منافع جزیرهای، فقدان انسجام در برنامهریزی، و اتخاذ رویکردی پروژه محوری بدون در نظر گرفتن چشماندازی کلان، و از سویی دیگر واسطهگری، سوداگری، و انحصارطلبی عاملان اقتصادی، منجر به تبدیل مردم به صرفا یک نیروی کار شده است. در حالی که عامل اصلی پیشرفت و توسعه، از کارآفرین و کارخانهدار گرفته تا تاجر، فناور دانشبنیان، محقق، کشاورز، باغدار و دامدار، همگی باید به عنوان عاملان فعال و خلاق در نظر گرفته شوند.
مکتب اقتصاد مردمی هنوز در مراحل اولیه رشد و تکوین خود به سر میبرد
وی با تاکید بر اینکه تاکنون، مردم باسوادترین بخش کشور خودمان بودهاند، بیان داشت: غربیها به تازگی به این درک رسیدهاند و از آن به عنوان دانش بومی یاد میکنند. منظورشان چیست؟ این دانشی است که در سینه مردم نهفته است. مکتب اقتصاد مردمی که ریشه در انقلاب اسلامی دارد، مکتب عظیمی است که هنوز در مراحل اولیه رشد و تکوین خود به سر میبرد. با وجود این، چنین مکتبی به طور قطع از پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به یک نظام فکری اقتصادی برخوردار است و حتی میتواند به عنوان پارادایمی نو در عرصه اقتصاد مطرح شود.
این نماینده مجلس تاکید داشت: خلاقیت در تمام سطوح اقتصاد مردمی، از تأمین و تبدیل مواد اولیه تا تولید محصولات نهایی، موج میزند. این خلاقیت در تمام عوامل دخیل در اقتصاد مردمی، از کوچکترین کشاورز تا کارآفرینان بین المللی، نمود پیدا میکند.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی