مسیر اقتصاد/ به اعتقاد برخی کارشناسان اقتصادی، دخالت دولتها در سازوکار قیمتگذاری گاز طبیعی منجر به ایجاد اختلال در قیمتها شده و در نتیجه، قیمتها نمیتوانند سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و مصرفکنندگان را به سمت رفاه حداکثری هدایت نمایند. در مقابل، تعداد دیگری از کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی به این موضوع اعتقاد دارند که قیمتگذاری توسط دولتها یا سیستمهای تنظیمگری، به جهت حمایت از اقشار آسیبپذیر لازم است و معتقدند که این مدل از دخالت در اقتصاد، میتواند موجب ثبات و آرامش روانی در بازار و قیمت گاز طبیعی شود.
دولتها از چه روشهایی برای «تنظیم» قیمت گاز طبیعی در جهان استفاده میکنند؟
در جهان، چهار روش برای تنظیم قیمت گاز طبیعی وجود دارد که دولتها با توجه به شرایط مختلف اقتصادی و سیاستهای متداول قیمتگذاری کالاها و خدمات اساسی خود، به تنظیم قیمت برای گاز طبیعی اقدام میکنند.
اولین روش، تنظیم قیمت به نسبت هزینه تولید، انتقال و توزیع گاز طبیعی (RCS[۱]) است که یکی از مهمترین روشهای قیمتگذاری گاز طبیعی در جهان محسوب میشود. در این سازوکار، قیمت گاز طبیعی با توجه به تمام هزینههای انجام شده برای استخراج گاز طبیعی تنظیم میشود. در کشورهایی که از این سازوکار تنظیم قیمت گاز طبیعی استفاده میکنند، یک نهاد تنظیمگر قیمتی وجود دارد که قیمت گاز طبیعی را به صورتی تنظیم میکند که سود حداقلی نصیب تولیدکننده گاز طبیعی شود.
دومین روش تنظیم قیمت گاز طبیعی، سازوکار تنظیم قیمت گاز طبیعی کمتر از بهاء تمام شده تولید با اعطای یارانه (RBC[۲]) نام دارد که در کشورهای مختلفی از جمله عربستان، ونزوئلا و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. دولتها در این سازوکار، قیمت گاز طبیعی را به گونهای تنظیم میکنند که کمتر از بهاء تمام شده تولید باشد و به بخشهای گوناگون تخصیص میدهند.
سومین روش، تعیین قیمت گاز طبیعی با توجه به دیدگاههای سیاسی و اجتماعی (RSP[۳]) است. در این روش قیمت گاز طبیعی با توجه به ملاحظات سیاسی توسط دولت تعیین میشود. این سازوکار بیشتر در کشورهای ضعیف اقتصادی برای جلوگیری از ناآرامیهای اجتماعی و سیاسی استفاده میشود و قیمت گاز طبیعی برای بخشهای مختلف، بسیار کمتر از هزینه تولید یا هزینه واردات گاز طبیعی است.
آخرین روش تنظیم قیمت گاز طبیعی در جهان، قیمتگذاری بدون بهاء پرداختی (NP[۴]) نام دارد. این سازوکار در حال حاضر در جهان کارایی بسیار محدودی دارد و نمونه موردی آن، قیمتگذاری رایگان مصارف گاز طبیعی در بخش خانگی ونزوئلا یا استفاده از گاز طبیعی در پالایشگاهها یا میادین نفتی مکزیک است.
تفاوت منطق قیمتگذاری در سازوکارهای تنظیمی RBC و RSP چیست؟
در نگاه اول به نظر میآید که دو سازوکار تعیین قیمت گاز طبیعی با توجه به دیدگاههای سیاسی و اجتماعی (RSP) و تنظیم قیمت گاز طبیعی کمتر از بهاء تمام شده تولید با اعطای یارانه (RBC) تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته باشند اما با دقت کردن در جزئیات سازوکارهای مذکور میتوان به تفاوت این دو پی برد. نکته مهمی که باید در اینجا به آن اشاره شود، تفاوت منطق قیمتگذاری در این دو سازوکار است.
منطق قیمتگذاری گاز طبیعی در سازوکار RBC، حمایت از صنایع با اختصاص یارانه انرژی آن هم در راستای توسعه صنعتی است. به همین دلیل، دولتها با برنامهریزی جامع برای استفاده از گاز طبیعی به عنوان یک مزیت رقابتی برای رشد صنعت خود، افزایش سهم بازار در بازارهای بینالمللی، رشد ارزآوری برای کشور و غیره به استفاده از این سازوکار روی میآورند.
اما در منطق سازوکار تنظیم قیمت RSP، هدف نهایی دولت، کاهش هزینه سبد مصرفی خانوار و حمایت بیبرنامه از صنایع در جهت حفظ بهرهوری و پابرجا ماندن آنها است. همچنین، یارانه انرژی که دولتها در این سازوکار به مصارف عمده تخصیص میدهند بدون شفافیت، بدون هدف اقتصادی و صرفا به علت حمایت غیرهدفمند از صنایع است.
کدام سازوکار تنظیمی برای قیمتگذاری گاز بخش خانگی کشور مورد استفاده قرار میگیرد؟
در کشور، قیمت گاز طبیعی بخش خانگی توسط دولت و با استفاده از دیدگاههای سیاسی و اجتماعی (RSP) تنظیم میشود. در بخش خانگی، دولت با استفاده از نظام قیمتگذاری پلکانی و اقلیمبندی مناطق مختلف کشور، نسبت به تعرفهگذاری مصارف خانگی گاز طبیعی اقدام میکند.
منبع:
گزارش پژوهشی اندیشکده اقتصاد مقاومتی با موضوع «بررسی الگوی قیمتگذاری گاز طبیعی ایران و جهان»
پینوشت:
[۱] Regulation Cost of Service
[۲] Regulation Below Cost
[۳] Regulation Social and Politic
[۴] No price
انتهای پیام/ انرژی