رهبر معظم انقلاب اسلامی، سال ۱۴۰۳ را با عنوان «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری فرمودند. تحقق این هدف، مستلزم مشارکت فعال مردم در کنار برنامهریزی و سیاستگذاریهای کلان است. در این راستا علیرضا شاهمیرزایی معاون تجارت و خدمات وزارت صمت در گفتگو با مسیر اقتصاد مهمترین شاخص مشارکت مردم در جهش تولید را «جذب سرمایههای مردم به زنجیرههای مولد» دانست و گفت: تفاوت اصلی شعار امسال با سالهای قبل این است که «مشارکت مردمی» در کنار «جهش تولید» قرار گرفته است و لذا باید بفهمیم که چه شاخصی مهمترین شاخص «مشارکت مردمی» است.
فراتر از رفع موانع، ضرورتِ داشتن رویکردی جامع به مشارکت مردمی است
شاهمیرزایی با اشاره به اینکه «مشارکت مردمی» دارای مصادیق متعددی است، گفت: بسیاری از این مصادیق از اولویت بالایی برخوردار نیستند چرا که در مقایسه با مصادیق دیگر، اهمیت آنها به مراتب کمتر است. به عنوان مثال، استفاده از نظرات تشکلها در تصمیمگیریها، گرچه اقدام مثبتی است، اما در مقایسه با سایر مصادیق مشارکت مردمی، از اهمیت کمتری برخوردار است. در حال حاضر، قوانین متعددی استفاده از نظرات تشکلها در صدور بخشنامهها را اجباری کردهاند و امری ضروری و مفید است؛ اما سوالی که مطرح میشود این است که آیا اگر این کار انجام شود، چند درصد از مشکلات اقتصادی موجود حل میشود؟ آیا «جهش تولید» با این عامل محقق میشود؟ برگزاری جلسات با تشکلها و اخذ نظرات آنها گامی مثبت است، اما سهم این اقدام در حل مشکلات اقتصادی چقدر است؟
معاون وزیر صمت ضمن تایید اینکه رفع موانع صدور مجوزها، اقدامی مفید است، گفت: برخی مدیران فکر میکنند مهمترین مصداق جلب مشارکت مردمی، تسهیل صدور مجوزها است. در حالیکه نباید بزرگنمایی کنیم و باید اندازه این کار را بدانیم. به قول معروف، «رحم الله امراء عرف قدره»، یعنی هر کسی باید اندازه کار خود را بداند. اینکه برای شروع فعالیت کسب و کارها، تعدادی از موانع را برطرف کردهایم، نمیتوانیم بگوییم که «مشارکت مردمی» که مقام معظم رهبری فرمودند، همین کاری است که ما انجام میدهیم.
وی ادامه داد: باید دقت کنیم که یکی از موانع اصلی جهش تولید، انباشت تعداد زیاد واحد کسب و کار در یک رشته است که این موضوع باعث رقابت منفی بین آنها میشود. یعنی اگر در رشته ای که نیاز به تعداد واحد بیشتر نداریم، مردم را تشویق به ایجاد کسب و کار جدید کنیم، در واقع خیانت کردهایم چون باعث افزایش هزینههای سربار و اتلاف منابع شدهایم و این هزینهها در نهایت از جیب مردم پرداخت میشود. بنابراین، رفع موانع صدور مجوز، هرچند لازم است، ولی یکی از صد اقدامی است که باید انجام دهیم و نباید وزن زیادی به این اقدام بدهیم.
«میزان سرمایهگذاری مردم» مهمترین شاخص مشارکت مردمی در جهش تولید
شاهمیرزایی اظهار داشت: به عنوان مثال، اگر بنده فرضا مسئولیت حوزه اصناف را در کشور بر عهده داشته باشم، نباید بگویم منظور از شعار سال این است که اصناف به عنوان بزرگترین تشکل مردمی اختیاراتشان افزایش پیدا کند؛ یعنی نباید کار خودم را مهمترین مصداق «مشارکت مردمی» بدانم؛ این تصورات ناقص ما ناشی از بخشینگری است. بدون شک، همه این مثالها کارهای خوبی هستند، اما آیا اولویت اول هستند؟ به قول حدیثی که میفرماید: «عاقل کسی نیست که بین خوب و بد را تشخیص میدهد، بلکه عاقل کسی است که بین خوب و خوبتر را تشخیص دهد». بنابراین، باید ببینیم شاخص اصلی «مشارکت مردمی» چیست؟
معاون وزارت صمت، مهمترین شاخص مشارکت مردمی در جهش تولید را «میزان سرمایهگذاری مردم» دانست و گفت: هرگاه مردم حاضر شدند سرمایه خود را در تولید یا سایر حلقههای «زنجیره مولد» سرمایهگذاری نمایند، آنگاه میتوانیم بگوییم مشارکت مردمی محقق شده است.
وی ادامه داد: ممکن است برخی شاخصهای دیگر نظیر «میزان مشارکت مردم در مدیریت بنگاهها» یا «میزان خرید کالای ساخت داخل توسط مردم» را مهمترین شاخص بدانند، اما هرچند این شاخصها از قبلیها مهمتر هستند، ولی به نظر بنده، «میزان سرمایه گذاری مردم» از همه مهمتر است؛ چرا که میتواند همه این موارد را بهطور یکجا و قویتر نشان دهد. سرمایهگذاری مردم، حتی اگر اندک باشد، به معنی آن است که به نظام تولید داخل اعتماد کردهاند و حاضر شدهاند داراییهای خود را در آن سرمایهگذاری کنند و این نشان میدهد که ما موفق به جلب مشارکت مردم شدهایم. لذا این بهترین شاخص است.
ترویج «ربا» و «کنز» مانع از جذب سرمایههای مردمی به تولید میشود
شاهمیرزایی ضمن تاکید بر اینکه تمام تلاشهای دولتمردان باید معطوف به جذب سرمایههای مردمی باشد، افزود: باید کاری کنیم که سرمایهگذاری در تولید مقرون به صرفه باشد تا به هدف «جذب سرمایههای مردمی به تولید» دست یابیم. اما اگر به جای تولید و تجارت سالم، «ربا» و «کنز» رایج شد و سودآوری بیشتر داشت، دیگر نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که عموم مردم در تولید سرمایهگذاری کنند. اگر مردم سرمایه سرگردان خود را در سوداگری و ربا صرف کردند و برخلاف آنچه در اسلام نهی شده آن را کنز کردند، باید بفهمیم که در جهت معکوس شعار سال حرکت میکنیم.
وی افزود: کنز به این معناست که مثلا زمینی را بخریم و رها کنیم، یا ساختمانی را خریداری و رها کنیم یا کالایی را خریده و با هدف افزایش قیمت رها کنیم، خودرو را برای افزایش قیمت خریداری کنیم، طلا بخریم یا ارز بخریم و نگه داریم. اینها همه مصداق «کنز» هستند و ضمنا مصداق سوداگری نیز هستند. همه اینها به معنی خارج کردن داراییها از زنجیره تولید و تقویت بخش غیرمولد هستند. بنابراین اگر این شرایط حاکم شود، سرمایه مردمی جذب زنجیره مولد نمیشود بلکه جذب بخش غیر مولد میشود.
خلق اعتبار شبکه بانکی باید به زنجیرههای مولد سوق داده شود
معاون تجارت و خدمات وزارت صمت همچنین گفت: اگر در اعطای تسهیلات و گردش نقدینگی در کشور، مزیتی برای زنجیره مولد ایجاد نکنیم، اعتبارات و پول کشور که به پشتوانه حاکمیت ایجاد شده است، بخش غیر مولد اقتصاد را آباد و جذاب خواهد کرد و لذا سرمایههای مردمی نیز به آن سو کشیده خواهد شد. اما اگر چرخه باطل و کثیف افزایش نرخ بهره و افزایش هزینه تامین مالی در کشور تقویت شود و مسابقه افزایش نرخ بهره راه بیاندازیم، این بزرگترین چالش جهش تولید خواهد بود چرا که در چنین شرایطی، تولید رشد نخواهد کرد.
شاهمیرزایی افزود: حاکمیت با تکیه بر قدرت و اعتبار خود، به بانکها اجازه خلق پول و خلق اعتبار داده است و برخی مجوزهای ایجاد ابزار مالی نیز در اختیار وزارت اقتصاد است؛ اگر بخشهای پولی و مالی، به اصلیترین وظیفه خود که تامین مالی ارزان قیمت زنجیرههای مولد و عدم پشتیبانی مالی و اعتباری از فعالیتهای غیرمولد است، عمل کنند، آنگاه سرمایهها و اعتماد مردم به سرمایهگذاری در زنجیره مولد نیز جلب خواهد شد.
تمام تسهیلات بانکی و نقل و انتقال پولهای بزرگ باید همراستا با زنجیرههای مولد باشند
معاون تجارت و خدمات وزارت صمت، با تاکید بر ضرورت تامین مالی فوری زنجیرههای مولد با نرخ بسیار پایینتر از نرخهای فعلی گفت: مدیران بانک مرکزی باید شجاعت داشته باشند و در کنار سیاستهای انقباضی در راستای کاهش رشد ترازنامه و همچنین نظارت شدید بر بانکهای متخلف و ناکارآمد، اقدامات جهشی و تحولی در جهت تسهیل تامین مالی و کاهش هزینه تامین سرمایه زنجیره مولد را برنامه ریزی و اجرا کنند. زنجیره مولد، از تامین مواد اولیه تا قدرت خرید مصرف کننده ادامه دارد و در همه این حلقهها شدیدا نیازمند خلق اعتبار ارزان قیمت هستیم.
وی در پایان تاکید داشت: البته بدیهی است تامین اعتبار این زنجیرهها باید به روشهایی انجام شود که اعتبار ایجاد شده، در حلقههای بسته و هدایت شده و با دوره عمر کوتاه و معین باشد و به طور خودکار، اعتبار خلق شده، در زمان خود سوخته شود. نمونه بارز این ابزارها، ابزارهای زیر خط ترازنامه بانکها هستند ولی باید کاری کنیم که تمام تسهیلات بانکی و حتی نقل و انتقالهای پولهای بزرگ، همراستا با زنجیرههای مولد باشند و از هر گردش پولی که بخشهای غیرمولد را تقویت میکند، اجتناب کنیم. اگر این اقدامات توسط متولیان پولی و مالی انجام شود، آنگاه سرمایهها و توان مدیریتی مردمی نیز جذب این زنجیرههای مولد خواهند شد و مشارکت مردمی به معنی واقعی محقق شده و جهش تولید و مهار تورم همزمان در دسترس خواهند بود.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی