به گزارش مسیر اقتصاد بر اساس گزارش اندیشکده آمریکایی پترسون، وضعیت امن دلار به عنوان ارز غالب جهانی، به دلایل مختلفی مانند افزایش استفاده از تحریمهای مالی علیه ایران، روسیه، چین و کره شمالی در معرض تهدید بالقوه قرار دارد. هرچند برخی معتقدند برتری دلار به دلیل مزیت کنونی و فقدان جایگزینهای ایمن باقی میماند، اما گروه دیگر استدلال میکنند که این تحریمها میتواند بانکها و موسسات مالی ذخیره را از معاملات و ذخایر دلاری دور کند. در این میان، یکی از ابعاد مهم تقاضای ذخایر دلاری از آسیا نشات میگیرد. یعنی یک تغییر محدود در دلارزدایی آسیا، تأثیر قابل توجهی بر تقاضای کلی جهانی آن خواهد داشت.
جایگاه آسیا در تقاضای جهانی ذخایر ارزی
تقاضای دلار توسط بانکهای مرکزی معیار مهمی از تسلط جهانی آن است، البته تنها شاخص آن نیز نیست. براساس داده های رسمی، آسیا نقش و وزن مهمی در تقاضای جهانی برای ذخایر دلاری دارد. البته سهم نسبتاً متوسط مناطق غیر آسیایی در ذخایر جهانی دلار با عوامل مختلفی توضیح داده میشود. آفریقا، آمریکای لاتین و خاورمیانه بخش قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی خود را در ذخایری سرمایه گذاری میکنند که آن نیز عمدتاً به دلار است. با این حال، سهم محدود آنها در تولید ناخالص داخلی جهانی به این معنی است که ذخایر آنها بخش بالایی از کل جهانی را تشکیل نمیدهد. در این میان، اروپا داستان دیگری است. کشورهای منطقه یورو ذخایر خود را بیشتر به دلار سرمایهگذاری میکنند، اما ذخایر ارزی آنها نسبت به تولید ناخالص داخلی آنها بالا نیست. از سوی دیگر، کشورهای اروپایی غیریورو تمایل دارند که بخش بیشتری از ذخایر خود را به یورو نگهداری کنند تا دلار. این امر باعث میشود آسیا با سهم دو سوم، نقش عمدهای از تقاضای جهانی برای ذخایر دلاری داشته باشد. آسیا با تولید ناخالص داخلی بالا، سهم زیاد سرمایه گذاری تولید ناخالص داخلی در ذخایر و جایگاه دلار در ذخایر سرمایه گذاری شده، منشاء اصلی این تقاضا است.
خیز نرم رنمیبنی چین برای رقابت با دلار
اما این اکنون این پرسش نیز مطرح میشود که تسلط دلار در آسیا چقدر امن است؟ هرچند احتمالا جایگزینی گسترده دلار در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد، اما برخی از تحولات میتواند نقش دلار در دهه آینده را به طور قابل توجهی کاهش دهد. ابتدا جایگاه رنمینبی چین را در نظر بگیرید. بدون تردید، ذخایر کلیدی منطقهای مانند ژاپن و هند به دلیل ملاحظات ژئوپلیتیکی تمایلی به انباشت مقادیر قابل توجهی از ذخایر رنمینبی ندارند. با این وجود، فضا برای گسترش جایگاه رنمینبی در منطقه وجود دارد. بنابراین، مقامات چینی میتوانند موضع قاطعتری در گسترش رنمینبی در آسیا اتخاذ کنند. با توجه به موقعیت چین به عنوان شریک تجاری اصلی بسیاری از کشورهای آسیایی، بانکهای چینی نقش مهمی در تامین مالی تجارت منطقهای ایفا میکنند. این امر به مقامات چینی اهرمی را ارائه میدهد تا سهم رنمینبی در پرداخت هزینه صادرات چین و در نتیجه تقاضای منطقهای برای نقدینگی رنمینبی را افزایش دهند.
شواهدی بسیاری وجود دارد مبنی بر اینکه این روند اکنون در حال انجام است. برای نمونه، پیشرفت در عرصه ارز دیجیتال بانک مرکزی میتواند تاثیر زیادی در بینالمللی شدن رنمینبی داشته باشد. علاوه بر این، رنمینبی در کنار طلا، پوششی در برابر تحریمهای مالی ایالات متحده ایجاد میکند. البته رنمینبی نیز محدودیتهای خود به ویژه کنترل سرمایه چین و توسعه نیافتگی بخش مالی را دارد. با این وجود، عوامل فوق میتوانند سهم آن را در پرداختهای تجاری و ذخایر آسیایی از میزان اندک کنونی به طور قابل توجهی افزایش دهند.
احتمال کاهش سهم دلار به زیر ۵۰ درصد جهانی
ذخایر چین، ژاپن، هند، تایوان و کره که ۸۰ درصد از ذخایر آسیایی را تشکیل میدهند، در معرض خطر اندک یا بدون تغییر قابل توجهی به سمت رنمینبی هستند. با این حال، پتانسیل افزایش سهم یورو، در حال حاضر حدود ۱۰ درصد، و طلا در ذخایر آسیایی وجود دارد. با فرض اینکه کشورهای منطقه یورو میتوانند عرضه بدهی مطمئن خود را افزایش دهند، افزایش سهم یورو در ذخایر آسیایی از منظر تنوع پرتفوی منطقی خواهد بود. همچنین ذخایر طلا، چین را در برابر تحریمهای مالی احتمالی ایالات متحده و اروپا محافظت میکند. هرچند دلارزدایی گسترده از ذخایر آسیایی قریبالوقوع نیست، اما حتی سطح محدودی از دلارزدایی آسیا میتواند تأثیر منفی قابل توجهی بر تقاضای جهانی دلار داشته باشد. برای درک این موضوع، سناریویی را در نظر بگیرید که در آن چین، ژاپن، هند، کره و تایوان مجموعاً سهم یورو و طلا در ذخایر خود را ۲۰ درصد افزایش دهند، و در مقابل سایر کشورهای آسیایی نیز سهم رنمینبی را ۲۰ درصد تقویت میکنند، هر دو تغییر اتفاق به ضرر جایگاه دلار تحققپذیر است. چنین سناریویی برای کاهش سهم دلار در ذخایر جهانی از حدود ۷۰ درصد ابتدای قرن بیست یکم، به زیر آستانه نمادین ۵۰ درصد کافی است. این امر سقوط ناگهانی نیست، بلکه یک کاهش آشکار اعتبار دلار خواهد بود.
منبع: اندیشکده پترسون
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل