مسیر اقتصاد/ به بیان برخی کارشناسان، «هدف اصلی سیاست کنترل مقداری ترازنامه، مهار تورم از طریق کاهش تقاضای مصرفی و سرمایهای است». با این حال، اهداف کنترل ترازنامه به عنوان یک سیاست انقباضی و سخت گیرانه، نباید محدود و منحصر به مهار تورم شود، بلکه دو هدف ضمنی دیگر نیز در زمره مواردی هستند که کنترل ترازنامه میتواند فارغ از موثر بودن یا نبودن بر مهار تورم، مقدمات و زمینهی اجرای آنها را فراهم کند. بیان این اهداف به معنای آن نیست که اجرای سیاست کنترل ترازنامه لزوماً آنها را محقق میکند، بلکه بدین معناست که کنترل ترازنامه تحقق این اهداف را با سهولت همراه میکند و تسهیلگر دیگر سیاستها برای تحقق این اهداف است.
هدایت اعتبار از طریق وضع هدفمند معافیتها، تنبیهها و مشوقها
اولین هدف ضمنی سیاست کنترل مقداری رشد ترازنامه میتواند هدایت اعتبار باشد. این سیاست هرچند رشد کلی نقدینگی را محدود میکند، اما اولاً یکسری معافیتها دارد یعنی اقلامی از ترازنامه از شمول کنترل ترازنامه خارج هستند که از این محل میتواند اعتبار نامحدود خلق شود. بسته به هدفگذاری بانک مرکزی برای هدایت اعتبار، اقلام مدنظر میتوانند خارج از شمول و معاف باشند تا بتوانند اعتبار بیشتری را به بخشها و طرحهای مدنظر بانک مرکزی و دولت برسانند.
ثانیاً بانک مرکزی میتواند با وضع مشوقها و تنبیههای مشخصی، اعتبارات را هدایت کند؛ به عنوان مثال اگر بانکی حجم تسهیلات بنگاههای خرد تولیدی را بیشتر کند، سقف رشد ترازنامه به میزان مشخصی افزایش یابد یا آنکه افزایش در اعطای تسهیلات به اشخاص مرتبط باعث کاهش سقف رشد ترازنامه شود و … که این موارد نیز میتوانند در هدایت اعتبار موثر باشند.
ثالثاً در شرایط کنترل ترازنامه چون نرخ رشد نقدینگی پایین است، بانک مرکزی میتواند با اعطای خط اعتباری به طرحهای توسعهای، منجر به هدایت مستقیم اعتبارات شود. این مهم در قالب اعطای خط اعتباری به بانکهای توسعهای نیز امکانپذیر است. هدایت اعتبار به بخشهای مولد و افزایش عرضه یکی از مجراهای مهار تورم و تحقق رشد اقتصادی، تولید و توسعه است.
کنترل ترازنامه و نظارت بانکی؛ تنبیه بانکهای ناسالم، تشویق بانکهای سالم
دومین هدف این سیاست نظارت بانکی است. کنترل ترازنامه میتواند با تفکیک قائل شدن بین بانکهای خوب و بد یعنی بانکهای سالم و تراز با بانکهای ناسالم، سقف رشد ترازنامه متفاوتی به آنها ارائه کند تا بانکهای خوب بتوانند بیشتر فعالیت کنند و فعالیت بانکهای بد محدود شود و انگیزهی رفتار خوب برای همه بانکها افزایش یابد. همچنین میتواند با ایجاد زیان انباشته در حقوق صاحبان سهام در بانکهای ناسالم، این بانکها را آماده برای تعیین تکلیف و انحلال کند.
«بانک مرکزی فعال» لازمه تحقق اهداف
در نهایت ذکر این نکته لازم است که هرچند کنترل ترازنامه ظرفیت تحقق این دو هدف را دارد، اما تحقق این دو مستلزم برنامهریزی فعالانه بانک مرکزی برای آنهاست. بانک مرکزی بایست با وضع هدفمند معافیتها، مشوقها و تنبیهها مقدمات اجرای سیاست هدایت اعتبار را فراهم کند و همچنین با بهروزرسانی و بهبود شاخصهای حدگذاری ترازنامه گامی در عرصه نظارت بانکی بردارد تا شرایط را برای تعیین تکلیف و انحلال بانکهای معسر و ناتراز فراهم کند.
انتهای پیام/ پول و بانک