مسیر اقتصاد/ پالايشگاهها در مقیاسهای مختلف با هدف تبديل انواع نفت خام و ميعانات گازی به فرآوردههای قابل استفاده برای مصرفکنندگان متنوع احداث میشوند. يک پالايشگاه مجموعهای از واحدهای فرآيندی به هم پيوسته است که با تعداد واحدها، ظرفيت و نوع آنها و همچنین فناوریهای مورد استفاده معرفی میشود.
یکی از مشخصههای اصلی پالایشگاهها در جهان، ظرفیت است. این عامل به قدری پررنگ است که در معرفی طرحهای پالایشگاهی پس از نام طرح، ظرفیت آن بیان میشود. به نوعی میتوان گفت این پارامتر اولین شرط و اساس در طراحیها و نحوه تأمین منابع مالی پروژه است. در واقع ظرفیت پالایشگاه در سه مطالعه فنی، بازار و مالی نقش کلیدی داشته و این موضوع در ابتدا میزان سرمایهگذاری برای احداث یک واحد پالایشی استاندارد را تا حدودی مشخص میکند. در اینجا ذکر این نکته ضروری است که در کنار ظرفیت پالایشگاه، نوع فرآیندها و فرآوردهها، مکان طرح و غیره هم در هزینه سرمایهگذاری اثرگذار هستند. اما نکتهای که مهم بوده درصد اثرگذاری است.
افزایش ظرفیت پالایشگاه تنها راهکار بهبود اقتصاد طرح نیست
در جهان معمولاً پالایشگاهها از ظرفیت ۱۰ هزار بشکه در روز شروع شده و تا ظرفیتهای مختلف یعنی ۴۵، ۶۰، ۱۲۰، ۲۴۰، ۳۶۰ و حتی ۴۸۰، ۶۰۰ و ۷۲۰ هزار بشکه هم ادامه مییابد. اما همانطور که در قبل اشاره شد افزایش ظرفیت پالایشگاه با هزینه سرمایهگذاری رابطه مستقیم داشته و با افزایش ظرفیت، میزان سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت.
یکی از عوامل احداث پالایشگاه مقیاس بزرگ در گذشته، اقتصاد ضعیف طرحهای پالایشگاهی با ظرفیت پایین بود. در این رابطه پالایشگاههای کرمانشاه با ظرفیت اسمی ۲۳ هزار بشکه در روز و ضریب پیچیدگی ۳.۳ مثال زده میشود. این در حالی است که پالایشگاه آبادان با ظرفیت ۳۶۵ هزار بشکه در روز دارای ضریب پیچیدگی حدود ۳.۵ است. بنابراین امروزه بالا بودن ظرفیت پالایشگاه، لزوماً اقتصاد طرحهای پالایشی را بهبود نمیدهد و مهمترین موضوعها و پارامترها، انتخاب نوع فرآیندها و محصولات هدف و بازارها هستند. همچنین باید به این نکته توجه کرد که امروزه ظرفیت تنها در کنار موضوعها و پارامترهای اشاره شده اهمیت پیدا میکند که این موضوع را میتوان در طرحها و تعریف پالایشگاههای نسل سوم در جهان مشاهده نمود.
در واقع در این طرحها ظرفیت و فناوریها با هم رشد میکنند. اما متأسفانه در کشور به دلایل مختلف از جمله تحریم و نبود فناوری، فقط به افزایش ظرفیت توجه شده و مجوزها و موافقتنامههای اصولی صادر شده از سوی وزارت نفت تنها به پالایشگاههای با ظرفیت ۶۰ هزار بشکه در روز و به بالا اختصاص مییابد. این بدین معنا است که تنها پالایشگاههای با ظرفیت بالا مورد قبول وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش هستند. اما همانطور که در قبل گفته شد ظرفیتهای بالا نیز به هزینه سرمایهگذاری بالا نیاز داشته که این حجم از سرمایهگذاری به دلیل مسائل اقتصادی حاکم بر کشور و وجود طرحهای مختلف سخت قابل تأمین بوده و بخش خصوصی هم توانایی یا تمایل به سرمایهگذاری در طرحهای پالایشی به دلایل مختلف همچون محدودیت منابع مالی، تحریمها و عدم دسترسی به لایسنسهای جدید را ندارد.
چین ضریب پیچیدگی پالایشگاههای مقیاس کوچک را افزایش میدهد
کشورهای مختلف جهان از جمله آمریکا، چین و روسیه در کنار احداث پالایشگاههای با ظرفیتهای بالا، به احداث پالایشگاههای مقیاس کوچک هم اهتمام دارند. بهعنوان نمونه پالایشگاههای مقیاس کوچک (پالایشگاههای مستقل) در استانهای شاندونگ و شنگلی چین در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافتند و این کشور از سال ۲۰۱۷ به سمت ارتقاء این پالایشگاهها بهمنظور افزایش ضریب پیچیدگی و تولید فرآوردههای نفتی باکیفیت در حرکت است. بهطوریکه دولت چین در ماه اوت سال ۲۰۱۷ هشدار داد که پالایشگاههای مقیاس کوچکی که فرار مالیاتی داشتهاند یا نسبت به معیارهای فنی و محیط زیستی پایبند نباشند، سهمیههای واردات نفت خام آنها تعلیق و لغو خواهد شد و امتیاز واردات نفت خام به دیگر پالایشگاههای موجود در چین داده میشود.
منظور از پالایشگاه مقیاس کوچک واحدهای مینیریفاینری نیست
افزایش ظرفیت پالایشی به کمک احداث پالایشگاههای مقیاس کوچک از جمله راهکارهایی است که میتواند یکی از مسائل صنعت پالایش یعنی کمبود منابع مالی را مرتفع کند. این در حالی است که در حال حاضر برای پالایشگاه مقیاس کوچک تعریف و استاندارد دقیقی وجود ندارد و هنگامی که از لفظ پالایشگاه مقیاس کوچک استفاده میشود، این لفظ با اصطلاح رایج و مورد نقد مینیریفاینری اشتباه گرفته میشود. چراکه بیشتر این واحدهای پالایشی موجود در کشور به سبب استفاده از تجهیزات فرسوده، اتلاف خوراک نفت خام را در پی داشته و فرآوردههای تولیدی آنها هم از استاندارد مطلوبی پیروی نمیکنند. همچنین در بیشتر این واحدها، مسائل ایمنی هم چندان رعایت نمیشود که این موضوع خود عامل ایجاد مشکلاتی از قبیل وقوع آتشسوزی و در نتیجه سوختن خوراک تخصیصی، از بین رفتن سرمایههای ملی و خسارتهای جانی و مالی خواهد شد.
بنابراین با توجه به نکات فوق و تجربه کشورهای مختلف از جمله چین در توسعه پالایشگاههای مقیاس کوچک، باید در گام اول یک تعریف و الگوی جامع توسط وزارت نفت و شرکت ملی پالایش و پخش بهمنظور جلوگیری از توسعه واحدهای ناکارآمد مشخص گردد. در واقع با مشخص شدن تعریف، استانداردها و الگوی تخصیص خوراک پایدار نفت خام به این واحدها، مالک یا مالکان این واحدهای پالایشی ملزم به رعایت قوانین تولید فرآوردههای نفتی هستند و در صورت نقض قوانین مختلف فنی، ایمنی و محیط زیستی میتوان موافقتنامه اصولی آنها را ابطال و از فعالیت آنها جلوگیری کرد.
علاوه بر این، تخصیص خوراک پایدار نفت خام به پالایشگاههای مقیاس کوچک مشروط به رعایت قوانین و استانداردهای فنی صنعت پالایش، سبب میشود این واحدها علاوه بر کاهش فرآوردههای سنگین و باارزشافزوده کمتر به سمت تکمیل زنجیره ارزش فرآوردههای تولیدی خود و تولید محصولات پتروشیمیایی نیز گام بردارند.
انتهای پیام/ انرژی