مسیر اقتصاد/ برخی کارشناسان اقتصادی همواره پیشنهاد میکنند به منظور تقویت توان رقابتی صادرکنندگان ایرانی، نرخ ارز متناسب با تورم داخلی افزایش یابد تا بتوانند محصولات بیشتری را در بازارهای خارجی به فروش برسانند. چرا که هر چه قیمت ارز بیشتر باشد، در عمل قیمت محصولات صادراتی ایران در بازارهای مقصد افزایش مییابد. اما پیش نیاز اثرگذاری نرخ ارز در افزایش صادرات، وجود زیرساختهای تولیدی و صادراتی در کشور است.
صادرکنندگان از افزایش جهشی نرخ ارز سودی نمیبرند
تا زمانی که تولیدکنندگان یک کشور امکان تولید کالاهای با ارزش افزوده را نداشته باشند و امکان صادرات بیشتر به دلایلی همچون عدم بازاریابی، نبود توافقات تجاری و گمرکی با کشورهای هدف تجاری و همچنین عدم امکان نقل و انتقال پول، فراهم نباشد، نمیتوان انتظار داشت صرف افزایش نرخ ارز به افزایش صادرات منجر شود.
وقتی قیمت پایه تمام مواد اولیه داخلی بر اساس نرخهای جهانی و براساس نرخ دلار تعیین شود، سپس این مواد اولیه در بورس کالا به بالاترین قیمت پیشنهادی به فروش برسد، با افزایش نرخ ارز، قیمت مواد اولیه ایرانی برای تولیدکننده ایرانی نیز بالا رفته و طبعا قیمت تمام شده محصول نیز افزایش مییابد. با بالا رفتن قیمت تمام شده، تولیدکننده نیز باید قیمت محصول خود در بازارهای جهانی را افزایش دهد، که طبیعتا این کار باعث از دست دادن قدرت رقابتش در برابر رقبا میشود. بنابراین، صادرات فاقد صرفه اقتصادی میشود.
افزایش نرخ ارز به افزایش صادرات منجر نمیشود
اگر به صادرکنندگان نیز اجازه داده شود که دلار خود را به قیمت غیر رسمی (یعنی قیمت بالاتر) بفروشند یک چرخه باطل ایجاد میشود که با افزایش نرخ ارز، قیمت تمام شده کالا بالا میرود. این گونه است که فرایند کاهش ارزش پول ملی تداوم مییابد.
همچنین با افزایش نرخ ارز، تورم شدیدی به اقتصاد تحمیل میشود و قدرت خرید مردم از بین میرود. وقتی مردم قدرت خرید خود را از دست دادند، تولیدکننده داخلی، بازار داخلی را که در دسترسترین و نقدترین بازار است، از دست میدهد. وقتی مردم نتوانند خرید کنند، تولید کاهش مییابد، رکود بر اقتصاد حاکم میشود و تولیدکننده به ناچار کارگران خود را اخراج میکند.
صادرات محصولات خام و کم فرآوری شده حاصل جهشهای ارزی
اما این چرخه فقط برای یک طیف مطلوب است و آن طیف خامفروشان و نیمهخامفروشان است. هرچه تولید داخلی کاهش یابد، تقاضای داخلی برای مواد اولیه نظیر فولاد، مواد پتروشیمی، مس و آلومینیوم کاهش خواهد یافت و اینها میتوانند محصولات خود را نیمهخام صادر و درآمد ارزی کسب کنند. حاصل افزایش صادرات محصولات خام و کم فرآوری شده تنها سپردن فرصت تولید محصولات با ارزش افزوده به دیگر کشورها و در عین حال معطل ماندن خطوط تولیدی در داخل کشور است.
در صورتی که برای رونق تولید و صادرات بایستی ارزش پول ملی افزایش یابد. وقتی ارزش ریال حفظ شود مردم قدرت خرید پیدا میکنند و این یعنی تولیدکننده داخلی از بازار داخلی بهرهمند میشود. وقتی نرخ ارز پایین بیاید، قیمت مواد اولیه (چه داخلی و چه وارداتی) و قیمت تمامشده محصول برای تولیدکننده داخلی نیز پایین میآید و میتوان در بازارهای جهانی رقابت کرد، لذا انگیزه افزایش صادرات پیدا میکند.
افزایش تورم داخلی نتیجه جهش ارزی
از طرف دیگر از آنجا که در شرایط جهش ارزی، در کوتاه مدت امکان تولید و صادرات بیشتر از سوی تولیدکنندگان داخلی فراهم نیست، افزایش قیمت کالاهای وارداتی نرخ تورم را در داخل افزایش خواهد داد. افزایش نرخ تورم در زمانی کوتاه موجب می شود که تولیدکنندگان داخلی نیز با افزایش هزینههای تولیدی مواجه شوند و مزیتی که از افزایش نرخ ارز برای آن ها ایجاد شده بود، در زمانی کوتاه به کلی از بین برود. بنابراین میتوان گفت نتیجه افزایش جهشی نرخ ارز تنها تقویت خام فروشی و تورم افسار گسیخته است که در نهایت به تضعیف توان تولید داخلی منجر میشود.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی
حساب واحد خزانه و پایه های مالیاتی جدید و تغییر نقشه ارزی کشور چه شد ؟؟؟؟