مسیر اقتصاد/ در سالهای اخیر، علاوه بر کند شدن شدید تولید و عرضه مسکن، رشد غیرمنطقی قیمت مسکن، قدرت خرید و استطاعت مسکن برای مردم را به شدت کاهش داده است و اقشار متوسط و ضعیف جامعه را بیش از پیش از خانهدار شدن دور کرده است؛ به همین دلیل درصد کمتری از خانوادهها به تهیه مسکن ملکی قادر بودهاند و بخش عمده آنها به ناچار متقاضی مسکن استیجاری شدهاند که این موضوع خود افزایش مضاعف و بی سابقه اجارهبها را به دنبال داشته است. قانون مالیات بر خانههای خالی میتواند به خروج از این بحران کمک کند.
افزایش ۴ برابری خانههای خالی در طول یک دهه
این موضوع در حالی است که طبق گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۵، ۲.۶ میلیون خانه خالی در کشور وجود داشته و بدون هیچ استفادهای رها شده است. بر اساس دادههای مرکز آمار ایران، خانههای خالی در کشور طی یک بازه زمانی ۱۰ ساله بین سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، از حدود ۶۳۳ هزار واحد به ۲.۶ میلیون واحد رسیده که خبر از افزایش ۴ برابری خانههای خالی در کشور میدهد.
خالی ماندن خانهها میتواند ناشی از عوامل مختلف از جمله مشکلات قضایی، خانه تعطیلاتی، وراثت، مهاجرتهای فصلی یا دائمی، زمان نقل و انتقال، سکونت مالک یا مستأجر جدید و حتی زمان لازم برای فروش و اجاره باشد؛ اما در این میان خانههایی نیز برای استفاده از بازار کم ریسک و پرسود مسکن خالی میمانند که این مسئله به کاهش عرضه خانه به منظور بهره برداری و سرمایهای شدن این کالای مصرفی و به تبع آن رشد قیمت اجاره و افزایش فشار بر مستأجران و فاقدان مسکن ملکی را به دنبال دارد. خالی ماندن خانهها به دلیل محبوس شدن حجم عظیمی از سرمایه کشور، به رشد تولید و اشتغال نیز آسیب میرساند.
هدف اصلی مالیات بر خانههای خالی تحریک صاحبان آنها برای عرضه واحدهاست
تجربه کشورها نشان میدهد وضع مالیات بر خانههای خالی میتواند به افزایش عرضه مسکن و کنترل بازار اجاره مسکن منجر شود اما به دلیل جزئیات و پیچیدگیهای فراوان این پایه مالیاتی، لازم است در طراحی آن دقت شود. با وجود اینکه این قانون از قبل از انقلاب در کشور وجود داشته است و چندین بار دچار تغییراتی شده اما تا کنون عملاً اجرایی نشده است. آخرین تغییر این قانون مربوط به آذر سال ۱۳۹۹ میشود که در این اصلاحیه تلاش شد ایرادهای اساسی قانون مالیات بر خانههای خالی که منجر به عدم اجرایی شدن آن شده بود، مرتفع شود.
مالیات بر خانههای خالی یک مالیات تنظیمی است که هدف اصلی آن تحریک صاحبان خانههای خالی به عرضه واحدها است. در عین حال این پایه مالیاتی، درآمد نیز برای دولت حاصل میکند و طبق تجربه کشورها، درآمد آن عمدتاً صرف ساخت مسکن ارزان قیمت برای مردم میشود.
در طراحی قانون مالیات بر خانههای خالی به دلیل عوامل فراوان مؤثر بر خالی ماندن خانه، باید طوری عمل کرد که تقاضای مصرفی کاملاً از این قانون و پرداخت مالیات معاف بماند و شاخصهای در نظر گرفته شده باید به خوبی برای شناسایی این نوع خانهها عمل کنند.
منبع: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس به شماره مسلسل: ۱۸۸۷۸
انتهای پیام/ مسکن