مسیر اقتصاد/ سیاستهای اقتصادی کمی وجود دارند که بیشتر از سیاستهای صنعتی مخالفت شدید اقتصاددانان را ایجاد میکنند. اما این امر دولتها را از استفاده فراوان از آن منع نکرده است، حتی زمانی که به نظر میرسد از نظر ایدئولوژیک با آن دشمنی دارند. برجستگی سیاست صنعتی در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است. ادبیات قابل توجهی در سالهای اخیر ایجاد شده است که شواهد دقیقی در مورد اینکه سیاستهای صنعتی واقعاً چگونه کار میکنند و چگونه فعالیت اقتصادی را شکل میدهند ارائه میکند.
رودریک و همکاران در جدیدترین مقاله خود که در ماه جاری میلادی منتشر کردهاند، مطرح میکنند که بحثهای کنونی در رابطه سیاست صنعتی در اقتصاد بیشتر بر اجرا شدن یا نشدن سیاست صنعتی توسط دولتها متمرکز شده است تا چگونگی اجران آن.
سیاستهای صنعتی، سیاستهای توسعه تولیدی یا تحول ساختاری هستند
بر اساس این مقاله، سیاستهای صنعتی به عنوان آن دسته از سیاستهای دولتی تعریف میشوند که صراحتاً تغییر ساختار فعالیت اقتصادی را در تعقیب برخی از اهداف عمومی، هدف قرار میدهند. هدف معمولاً شبیهسازی نوآوری، بهرهوری و رشد اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه، سیاستهای صنعتی را سیاستهای توسعه تولیدی یا سیاستهای تحول ساختاری مینامند؛ این امر تا حدی به دلیل مفهوم منفی رواج یافته اصطلاح «سیاست صنعتی» است، اما همچنین به دلیل منعکسکننده بودن این واقعیت است که سیاستهای مشابه باید برای طیف وسیعتری از چالشهای توسعهای که فراتر از صنعتیسازی است به کار گرفته شوند.
این سیاستها میتوانند شکلهای مختلفی داشته باشند، اما همیشه انگیزههایی را برای بازیگران بخش خصوصی، شرکتها، نوآوران و سرمایهگذاران ایجاد میکنند تا به روشهایی عمل کنند که با جهتدهی مورد نظر تغییر ساختاری، سازگار باشد. یارانه ها (در مورد انواع خاص صادرات، سرمایه گذاری و تحقیق و توسعه) بارزترین انواع سیاست صنعتی هستند.
کشورهای با درآمد سرانه بالاتر، کاربران اصلی سیاست صنعتی را تشکیل میدهند
یافتههای مطرح شده در این مقاله نگاهی اولیه به عملکرد جهانی سیاستگذاری صنعتی، با پوشش به ویژه خوب کشورهای عضو گروه ۲۰ به ما ارائه میدهد. این یافتهها نشان میدهند که اولا سیاست صنعتی به دستور کار بسیاری از کشورها بازگشته است و در حال افزایش است؛ همچنین نشان میدهد کشورهای با درآمد بالاتر، نظیر کشورهای عضو گروه ۲۰ کاربران اصلی این سیاستها هستند. در حالی که سیاستگذاری صنعتی در سرتاسر جهان اجرا میشود، ممکن است در واقع در کشورهای با درآمد بالاتر رواج بیشتری داشته باشد.
طبق آمارهای منتشر شده در این مقاله، بیشترین مداخلات سیاست صنعتی بر اساس پنجکهای درآمدی که بر پایه تولید ناخالص داخلی محاسبه شده است، مربوط به پنجک ۵ میباشد که بالاترین گروه درآمدی محسوب میشود. علاوه بر این، دادههای موجود از مداخلات این سیاستها بر اساس مناطق جغرافیایی، نشاندهنده بیشترین سطح مداخلات آنها در میان کشورهای اروپای غربی و کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی است. کمترین سطح بهکارگیری این سیاستها مربوط به کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است. این آمارها به خوبی روشن میکند که در کشورهای پیشرفته سیاستگذاری صنعتی بسیار مهم است و اقتصادهای پیشرفته اکثریت قریب به اتفاق مداخلات سیاست صنعتی را تشکیل میدهند.
یافتههای موجود بیان میکنند که تعداد مداخلات این دسته از سیاستها با رشد درآمد سرانه افزایش مییابد. این یافتهها در پرتو این واقعیت معقول است که سیاست صنعتی معاصر معمولاً از طریق یارانهها و اقدامات تشویقی صادرات انجام میشود. در اقتصادهای کمدرآمد، در صورتی که این نوع سیاستگذاری از طریق مخارج دولت اعمال شود، محدودیتهای مالی به سرعت برقرار خواهد شد. یافتههای مطرح شده در این مقاله از این ایده حمایت میکنند که سیاستگذاری صنعتی مدرن بسیار پیچیده است.
منبع: مقاله دنی رودریک و همکاران در رابطه با «اقتصاد جدید سیاست صنعتی»
انتهای پیام/ تولید