به گزارش مسیر اقتصاد متوسط سهم جمعیت بالای ۶۵ سال به ۷ درصد جمعیت کشورهای آسیایی رسیده است. اما بر اساس برآورد اداره سرشماری ایالات متحده این نسبت تا سال ۲۰۶۰ در ۴۲ کشور از ۵۲ کشور آسیایی به ۱۴ درصد خواهد رسید. اکثر کشوها با سرعت بیشتری به سمت پیری میروند، برخی از آنها با سرعت خرگوش مانند ژاپن، چین و کره جنوبی و برخی نیز مانند لاکپشت از جمله هند و اندونزی این مسیر را طی میکنند.
ضرورت سیاستهای همسو برای مقابله با چالش جمعیت
بحران پیری بر بسیاری از جنبههای قدرت اقتصادی و سیاسی ملی تأثیر خواهد گذاشت؛ کارکنان ارتش را در مضیقه قرار داده، بار مالی دولت را افزایش میدهد و افزایش بهرهوری جمعیت خارج از سن کار را ضروری میسازد. فومیو کیشیدا، نخستوزیر ژاپن، وقتی در ژانویه ۲۰۲۳ اعلام کرد که کشورش «در آستانه حفظ کارکردهای اجتماعی خود با جمعیت رو به کاهش است»، شرایط بحرانی را احساس کرده بود. کره جنوبی نیز دقیقاً در همان نقطه است.
در مقابل، اقتصادهای بزرگ در جنوب و جنوب شرقی آسیا با چالش متضاد مانند ایجاد مشاغل کافی برای جوانان و افزودن آنها به جمع مالیات دهندگان برای تامین مالی تعهدات آتی روبرو هستند. چون، سیستمهای رفاهی برای نیازهای گروه سالمندان در این کشورها هنوز آمادگی لازم را ندارند.
ناامیدی در میان جوانان هندی ناشی از بلندپروازیهای اقتصادی پوپولیسم جناح راست مشاهده میشود. در اندونزی، رئیس جمهور جوکو ویدودو بارها نگرانی خود را در مورد تبدیل «فرصت جمعیتی» کشورش به «بار جمعیتی» ابراز کرده و سرمایه سیاسی بسیاری را برای ابتکارات صنعتیسازی به کار برده است. دسته سومی از کشورها مانند سنگاپور، استرالیا و نیوزلند نیز با مشکلات مشابه یعنی نرخ پایین زاد و ولد و پیری جمعیتی مواجه هستند، اما به دلیل تعهدات بلندمدت در زمینه مهاجرت، مشکل کاهش نیروی کار را کمتر احساس میکنند.
جورج مگنوس در یک بررسی پرمحتوا، دادههای خوبی از وضعیت چالشهای جمعیتی برای رفاه ملی در آسیا ارائه و بر این واقعیت تأکید میکند که دولتهای منطقه زمان کافی برای کاربست سیاستهای مورد نیاز جهت مقابله با خطرات اقتصاد ناشی از چالشهای جمعیتی را دارند. بر این اساس، صرف نظر از اینکه کشورها با چالشهای پیری و کاهش نیروی کار یا با انبوهی از جوانان جویای کار مواجه هستند، با هر طیف سیاسی مجبور به همگرایی در زمینه مالیات، صندوقهای بازنشستگی، رفاه و سیستمهای مهاجرت در پاسخ به این چالشها هستند. البته این فرآیندها زمانبر است.
راهکارهایی برای تامین نیروی کار ماهر
تجارب مشارکت نیروی کار بسیار متنوع و به دلیل آمار ضعیف بازار کار در کشورهای فقیرتر، قابل مقایسه با یکدیگر نیست. نرخ مشارکت مردان در نیروی کار بین ۸۵ تا ۹۰ درصد است، اما نرخ زنان از حدود ۳۰ درصد در جنوب آسیا تا بیش از ۸۰ درصد در بخشهایی از آسیای شرقی متغیر است.
جدای از مقابله با موانع فرهنگی و نهادی بر سر راه اشتغال زنان، مراقبت مقرون به صرفه از کودکان، یک عامل موفقیت حیاتی محسوب میشود. همچنین، مشارکت زنان مسنتر بر خلاف مردان در آسیا افزایش یافته است، کشورها باید سن بازنشستگی را برای کمک به حفظ نیروی کار و تضمین سیستمهای بازنشستگی افزایش دهند. برای نمونه در چین، هند، مالزی و تایلند، سن بازنشستگی ۶۰ سال یا کمتر است.
اگرچه رشد اقتصادی آسیا هنوز چراغ راه اقتصاد جهانی است، اما رشد ضعیف بهرهوری آن به عنوان پاشنه آشیل از قبل و در طول همه گیری کووید-۱۹ باقی مانده است. بنابراین، رشد بهرهوری به دلیل پیری و زنجیرههای تامین نامشخص از اهمیت بیشتری برخوردار است. در مجموع، کشورهای آسیایی برای جبران ضعف مراقبتهای خانوادگی و رفع نیازهای شدید شهروندان مسن، کارهای زیادی باید انجام دهند. همچنین نابرابریهای گسترده در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی مقرون به صرفه در کشورهای آسیایی مشاهده میشود. در کشورهای فقیرتر، بیشتر هزینههای بخش سلامت از جیب خانوارها پرداخت میشود که نیاز به بازنگری در مورد بودجه بخش عمومی دارد.
در کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی، برنامه مهاجرت باید به عنوان بخشی از راه حل باشد. اما اصلاحات در آنها جزئی و بیشتر بر حداقلهای لازم برای رفع کمبود شدید نیروی کار متمرکز بوده است. اما این کار مستلزم کار مداوم نخبگان سیاسی در ایجاد اجماع در مورد پذیرش جمعیت خارجی به عنوان بخشی از جامعه و سوق دادن آنها به سمت چندفرهنگگرایی است که به طور اجتناب ناپذیری همراه مهاجران خواهد بود.
مواهب و پتانسیل جمعیتی در سراسر منطقه، امکانات عظیمی را برای رشد منطقهای و تغییرات ساختاری فراهم میکند. اما برای کاربست آنها نیاز به تحولات اساسی در فضای تجارت و سرمایه گذاری است. آیا با تمایلات حمایتگرایانه هند و تغییر وضعیت بینالمللی کنونی به سمت درونگرایی و خودکفایی، این پتانسیل برای دگرگونی اقتصادی از طریق تجارت قابل استفاده است؟
چالش پیری جمعیت در آسیای شرقی، سیاست موفق ایالات متحده در مورد استفاده از نیروی کار مهاجران را عیان میکند. البته این رویکرد در دوره ترامپ ضعیف شد. هرچند واکنش عوامفریبانه ترامپ به مهاجرت غیرقانونی از آمریکای لاتین و «ممنوعیت مسلمانان»، بیشتر برجسته میشد، اما افزایش قدرت بومیگرایی موجب تضعیف برنامه مهاجرت نیروی کار ماهر به ایالات متحده بود. از همین روی، در دوره بایدن بازسازی این سیستم در دستور کار است، هرچند جذب مهاجران ماهر از روشهایی مانند قرعهکشی نمیتواند در دستیابی به اهداف کمک کند.
منبع: انجمن شرق آسیا
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی