در محافل مختلف انقلابی و عمومی موضوع بحث کم کاری، کم کیفیتی، کم تعدادی، ناکارآمدی و عدم وجود راهکارهای اجرایی اقتصاد اسلامی مطرح می باشد. چند نکته توضیحی در این زمینه لازم به ذکر است که ابتدا چند مقایسه ساده و روبنایی آورده شده است.
🔸اقتصاد متعارف نرخ بهره را موتور محرک اقتصاد می داند اما اقتصاد اسلامی نرخ بهره صفر را موتور ضدتورم و رشد اقتصادی می داند.
🔹در حوزه تامین مالی اقتصاد متعارف به دنبال عقود ربوی و اقتصاد اسلامی به دنبال عقود اسلامی مشارکتی است.
🔸اقتصاد متعارف به دنبال آزادسازی قیمت ارز و به طبع شوک های ارزی پیامد آن است اما اقتصاد اسلامی به دنبال تقویت ارزش پول ملی است.
🔹اقتصاد متعارف به دنبال مزیت نسبی و اقتصاد اسلامی به دنبال خودکفایی است.
🔸اقتصاد متعارف میگوید نرخ دستمزد را باید بازار آزاد تعیین کند اما اقتصاد اسلامی می گوید باید حداقل معیشت نیروی کار تضمین گردد.
🔹اقتصاد متعارف می گوید تولید انبوه، مقیاس بزرگ، انباشت ثروت و رابطه کارآفرین-اجیر اما اقتصاد اسلامی می گوید تولید خرد، کوچک مقیاس و حرمت انباشت ثروت و رابطه خویش فرمایی-تعاونی.
🔸اقتصاد متعارف می گوید کیک بزرگ قطعه کیک کوچک ها را هم بزرگتر می کند اما اقتصاد اسلامی می گوید باید حداقل کیک هر کس به عدالت توزیع گردد.
در مسائل روز ایام اخیر نیز موارد متعددی قابل اشاره است که در ادامه آمده است:
🔹اقتصاد متعارف به دنبال حذف ارز ترجیحی به دلیل رانت و فساد و اقتصاد اسلامی به دنبال حفظ آن به دلیل سفره و معیشت مردم بود.
🔸اقتصاد متعارف دنبال آزادسازی واردات و قیمت خودرو و اقتصاد اسلامی به دنبال آزادسازی تولید خودرو بود.
🔹اقتصاد متعارف معتقد به عدم ساخت مسکن برای مردم و اقتصاد اسلامی معتقد به وظیفه دولت در ساخت مسکن.
🔸پیشنهاد بعد از تصویب ساخت مسکن اقتصاد متعارف مسکن عمودی و اقتصاد اسلامی مسکن افقی بود.
🔹در حوزه ببین الملل اقتصاد متعارف به بستن با کدخدا و رابطه با غرب در اقتصاد می انریشد و اقتصاد اسلامی درونگرا و برون نگر را پیشنهاد می کند.
🔸اقتصاد متعارف به دنبال خصوصی سازی و اقتصاد اسلامی به دنبال مردمی سازی است.
🔹در حوزه نفت اقتصاد متعارف به دنبال خام فروشی و اقتصاد اسلامی به دنبال پالایش است.
اما در باب عملکرد دولت تنها یک وعده از ۲۰ وعده اقتصادی اصلی و ۵۰ وعده اقتصادی مجموع رییس جمهور قبل از انتخابات به طور کامل محقق شد. آن هم ایجاد یک میلیون شغل توسط نماینده اقتصاد اسلامی دولت در وزارت کار بود. وعده دوم نیز که بخواهیم به جیب خود نگاه کنیم افزایش ۵۷ درصدی حقوق و دستمزد کارگران بود. این دو امر سبب شد نرخ بیکاری به پایین ترین حد خود در ۱۸سال اخیر برسد و تمام اعضای هیات دولت بارها از این دستاورد نام بردند.
اما رجوع به واقعیت نشان می دهد تمام نارضایتی ما و مردم ناشی از نرخ بهره بالا، تورم، گرانی، مسکن گران، قدرت خرید پایین، قیمت بالای خودرو، تبعیض و بی عدالتی، تبعیض در حقوق و دستمزد و مسائلی از این دست که اتفاقا پیامد تصمیمات اقتصاد متعارف است.
تمام درددل ما هم خودرو و مسکن ارزان، افزایش قدرت خرید و افزایش ارزش پول ملی و .. است که دقیقا برآمده از تئوری های اقتصاد اسلامی است. در عین حال گزاره هایی که از آن ها شاکی هستیم را علمی و اجرایی می دانیم اما گزاره هایی که حتی کارآمدی آن را هم سنجیده ایم غیرعلمی و تئوری و غیراجرایی می دانیم.
وقتی ترسیم صحنه فضای اقتصادی کشور را انجام می دهیم متوجه عمق جنگ ترکیبی شناختی-اقتصادی دشمن می شویم. تقریبا همه ما در این جنگ اگر شهید نشدیم یقینا جانباز بیش از ۷۰درصد هستیم. ما اگر رهبری را کارآمد می دانیم پس پیشنهادات ایشان را نیز کارآمد می دانیم. در اولویت ده سال اخیر ایشان حتی به یک توصیه ایشان نیز با همین ادبیات و اتهامات به نظریات ایشان عمل نگردید. این موفقیت دشمن و شکست ما در جنگ اقتصادی و جنگ شناختی-اقتصادی می باشد.
ما برای حضور در این جنگ نیاز به انقلاب اقتصادی در سطوح مختلف نظری، میدانی و عمومی داریم. بعد از آن ببینیم با چه دشمنی در چه سطحی مواجهیم و ترسیم صحنه جنگ را داشته باشیم. در این صحنه، راهکار فعلی قایق های تندرو اقتصاد اسلامی در برابر ناوهای هواپیمابر لیبرالیسم و موشک نقطه زن در برابر ارتش مجهز آن هست. در همین حد نابرابر و استراتژیک. با این نگاه متفاوت تر به صحنه می نگریم و می اندیشیم.
انتهای پیام/
بیشتر به یک بیانیه می خورد
بهتر نبود چنین مطالبی نشر داده نمی شد
اقتصاد اسلامی مبانی عقلانی و علمی دارد و محققان زیادی بر روی آن کار کرده و می کنند
چنین بیانیه های شعاری بیشتر این احساس را به خواننده می دهد که ما حرفی جز چند شعار در حوزه اقتصاد اسلامی نداریم