به گزارش مسیر اقتصاد اهمیت سه اجلاس مشترک چین در اواخر دسامبر ۲۰۲۲ با عربستان سعودی، کشورهای حوزه خلیج فارس و منطقه در راستای تعمیق نفوذ و همکاریهای دریایی بود. اکنون در اتاقهای فکر و پژوهشهای بسیاری در مورد لزوم تقویت رویکرد دریامحور با «اتصال یا شبکهسازی در پنج دریای منطقه» شامل دریای مدیترانه، سیاه، خزر، خلیج فارس و دریای سرخ مطرح میشود. البته اجرای این طرح از نظر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مستلزم همسویی تلاش کشورهای این دریاها، دستیابی به منافع مشترک و در نتیجه مقابله با پروژه آمریکایی-اسرائیلی با هدف تجزیه منطقه است.
نقش کشورهای غرب آسیا در جنگ سرد جدید
کتاب سفید دفاعی چین که توسط دفتر سیاسی حزب حاکم کمونیست چین در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، بر لزوم توسعه «ناوگان دریایی چین» به منظور «دفاع از دریای نزدیک و حفاظت از دریاهای دور» تاکید کرده است. چون ایجاد پایگاه نظامی چین در خارج از مرزهای خود برای اولین بار در کشور جیبوتی در شاخ آفریقا و همچنین نظامیسازی بندر گوادر پاکستان، به رشد حضور نظامی چین در خطوط دریایی مهم منطقه به ویژه در خلیج عدن، تنگه هرمز، باب المندب و همچنین نزدیکی به منطقه خلیج فارس کمک میکند.
در این راستا، نشست سران چین، عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس با هدف گسترش مشارکت اقتصادی و دیپلمات چین در منطقه غرب آسیا و تلاش پکن برای تعمیق همکاریهای امنیتی برگزار شد. به همین ترتیب با اعلام رسمی چین و مراکز فکری و تحقیقاتی آن در آگوست ۲۰۱۹، قصد پکن برای مشارکت در امنیت دریایی خلیج فارس، آغاز برنامه چینیها در مشارکت عمیق نظامی در غیر آسیا است. تحلیلگران چینی بر این باورند که اتحاد چین، روسیه، کشورهای حوزه خلیج فارس و عربستان سعودی در مقابل ایالات متحده آمریکا به دلیل تأثیر «جنگ سرد» بین غرب و چین، محکمتر میشود. به ویژه پس از سفر«وانگ یی» وزیر امور خارجه چین به غرب آسیا، نشانههای روشنی مبنی تمایل چین برای داشتن نقش محوری در امور منطقه قابل مشاهده است.
همچنین نمیتوان «رویکرد چین در قبال فلسطین» و تمایل آن به ایفای نقش محوری در این موضوع را نادیده گرفت. طبیعتا چین برای افزایش نفوذ در میان کشورهای متحد، دست به اقداماتی ضد دیپلماتیک در کنار اتحادهای سیاسی علیه ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا و خلیج فارس میزند. البته ایالات متحده برای محدود کردن اتحادهای چین در حوزه استراتژیک منطقهای و ژئوپلیتیکی، روی به توافقنامههایی مانند توافقنامه دفاع هستهای آکوس بین واشنگتن، استرالیا و بریتانیا، و یا توافقنامه چهارگانه کواد بین ایالات متحده آمریکا، هند، استرالیا و ژاپن آورده است که به نوعی دو قطبی چین و روسیه در مقابل ایالات متحده آمریکا را شکل میدهد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که پس از همهگیری کرونا، جهان رسما وارد جنگ سرد دوم شده است.
افزایش اهمیت رویکرد دریامحور برای چین
بر این اساس، سیاست آینده آمریکا در غرب آسیا با رفتار و تلاش چین در منطقه تعجیل برای ایفای نقشهای امنیتی جدید و هژمونی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا مرتبط است. همچنین چین علاقمند به تقویت جنبه امنیتی و نظامی روابط خود با کشورهای عربی خلیج فارس، عربستان سعودی و غرب آسیا از طریق تقویت همکاریهای نظامی، رزمایشهای مشترک نظامی و همکاری در مبارزه با تروریسم از طریق اقدامات همه جانبه است. البته تمایل چین به همکاری با کشورهای منطقه برای مقابله با دزدی دریایی، اعزام کشتیهای جنگی به خلیج عدن و سواحل سومالی، حفظ امنیت دریایی بین المللی و همکاری در زمینه امنیت سایبری نیز قابل مشاهده است
بنابراین، اهمیت اجلاس مشترک چین با سران کشورهای خلیجفارس و عربستان، در راستای ارتقای مشارکتهای اقتصادی، سیاسی و تجاری با کشورهای منطقه بهویژه در منطقه خلیجفارس است. بنابراین، چین امروز به عنوان یک بازیگر محوری از طریق سرمایهگذاری مستقیم، مشارکت، تجارت و توسعه در حال ظهور است و شاید در آینده، مداخله نظامی داشته یا به دنبال ایجاد ردپای امنیتی در منطقه باشد، همانطور که در شاخ آفریقا از طریق پایگاه نظامی خود در جیبوتی انجام داد.
همچنین، با توجه به نفوذ آمریکا در منطقه خلیج فارس، پکن احتمالا سیاستهای امنیتی خود را در منطقه تغییر دهد. به ویژه اگر واشنگتن مانع از ورود جریان نفت به چین شود یا خطوط کشتیرانی حیاتی چین را تهدید کند، احتمالا پکن مجبور شود حضور دریایی نظامی خود را در اقیانوس هند در نزدیکی خلیج فارس گسترش دهد. بر این اساس، راهبرد شفاف چین انتقال عرصه رقابت با ایالات متحده آمریکا به غرب آسیا و آفریقا است تا از رقابت راهبردی با واشنگتن و متحدانش در همسایگی منطقهای اجتناب شود. البته، گسترش نفوذ چین در منطقه غرب آسیا چالشی برای هژمونی موجود آمریکاست.
منبع: مدرن دیپلماسی
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی