مسیر اقتصاد/ برخی از وزارتخانهها و دستگاههای کشور دچار اختلافات و حتی در مواردی درگیر تعارضات مبنایی هستند؛ تعارض و اختلاف موجود بین آنها موجب اصطکاک، دلخوری از یکدیگر و ضعف در عملکرد آنها شده است؛ برطرف کردن تعارضات و حل اختلافات از چالشهای مهم برای کارآمدی دولت است و از جناب آقای رئیسجمهور، خصوصا در دولت سیزدهم انتظار میرود برای کارآمد سازی دولت، تعارضات مبنایی وزارتخانهها و سازمانهای دولتی را حلوفصل نماید و حداقل اختلافات سادهتر را برطرف سازد.
کارکرد بیمهها نمونه بارز تعارض در عملکرد وزارتخانهها و دستگاههای دولتی
برای مثال، وزارت بهداشت برای سامان دادن به وضعیت نامناسب درمان در کشور به همکاری بیمهها نیازمند است و بدون آنها نمیتواند انضباط و کیفیت لازم را ایجاد کند و از سویی دیگر سازمان تأمین اجتماعی تابع وزارت بهداشت نیست و تابع وزارت رفاه عمل میکند؛ وزارت بهداشت نارساییهای موجود را ناشی از عدم همکاری سازمان تأمین اجتماعی یعنی عدمکفایت وزارت رفاه میداند و مدعی نظارت و تولی گری بیمههای درمانی شده است؛ تعارض دو وزارتخانه در مورد بیمه درمانی موجب شده است بیمهها نتوانند خدماتی باکیفیت ارائه دهند و درعینحال متحمل هزینههای هنگفت بیمورد شدهاند؛ علاوه بر بیمهها، بیمارستانها و حتی صنایع داروسازی هم دچار آسیبها و زیانهای هنگفت شدهاند و مردم هم از وضعیت درمانی آزردهخاطر هستند و مادام که این مسئله حلوفصل نشود، دلخوریها و درگیریهای دو وزارتخانه ادامه خواهد داشت و مردم خدمات مناسبی دریافت نخواهند کرد.
دولت آقای روحانی به جای حلوفصل ساختاری مسئله، مبالغ هنگفتی را تحت عنوان طرح تحول سلامت در اختیار وزارت بهداشت قرار داد؛ طرح تحول سلامت درنهایت شکست خورد و بدهی بزرگی را به جا گذاشت که دولت باید آنها را تسویه نماید. آقای روحانی متوجه نبود چاره اصلی، حلوفصل اختلافات است و مشکل نظام سلامت، پول نیست؛ خلاصه اینکه بین وزارت بهداشت و وزارت رفاه تعارضات ساختاری وجود دارد؛ به این دلیل که هر دو وزارتخانه، مدعی تولی گری و نظارت بیمههای درمانی کشور هستند.
رفع چالشها در سطح وزارتخانهها به کارآمدی دولت کمک میکند
مثال دیگر، تعارض وزارت بهداشت با وزارت علوم است؛ وزارت بهداشت برای اینکه مبادا در وزارت رفاه ادغام شود و یا اینکه مبادا آموزش پزشکی توسعه کمّی بیش از حد پیدا کند، آموزش پزشکی را از وزارت علوم که متولی آموزش عالی است، منتزع ساخته و خود متولی آموزش پزشکی شده است. با اقدام مزبور با وجودیکه دانشگاهها تجزیه شدند و موجب دلخوری وزارت علوم شده، مشکلی برطرف نشده، ولی مشکلاتی به وجود آمده است و رنج فوقالعادهای را متوجه دانشجویان پزشکی نموده است.
مثال دیگر، اختلافات وزارت نفت با وزارت نیرو است. این دو وزارتخانه با یکدیگر تعارض ساختاری ندارند، ولی بر سر تأمین سوخت نیروگاهها، باهم اختلافات تند و حلنشدهای دارند که منجر به دلخوری از یکدیگر و از دست رفتن فرصتهای بسیاری شده است.
مثالهای زیادی در این زمینه وجود دارد، مانند اختلاف آموزش و پرورش با وزارت علوم و اختلاف وزارت علوم با معاونت علمی ریاست جمهوری و اختلاف وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با صداوسیما و شورای عالی مجازی و یا اختلاف وزارت دفاع با نیروهای مسلح که مجال طرح همه موارد در این مقاله نیست و به همین مختصر اکتفا میشود. رفع این تعارض و چالشها در کارکرد وزارتخانهها و دستگاههای دولتی و حاکمیتی، یکی از الزاماتی است که موجب شفافیت بیشتر وظایف و مسئولیتها و بهبود کارآمدی دولت میشود.
انتهای پیام/ دولت و حکمرانی