مسیر اقتصاد/ بنگاههای اقتصادی در کشور بیش از حد جزیرهای کار میکنند. شرکتها و کارگاههای کوچک و متوسط در گستره جغرافیایی کشور کم نیستند که اکثرا از سوء مدیریت علیالخصوص مدیریت مالی رنج میبرند یا در بحرانهای متعدد در حال غرق شدن هستند و نگاه محلی جایگزین نگاه کشوری در اذهان اکثر موسسان این بنگاهها شده است. در این زمینه توجه به ظرفیتهایی که ادغام و تملیک شرکتها میتواند برای این شرکتها و به طور کلی برای اقتصاد کشور ایجاد کند حائز اهمیت است.
وضعیت نامطلوب عملکرد شرکتهای کوچک و متوسط در اقتصاد ایران
اگر صنعتگران و کارآفرینان نگاه ملی را با رویکرد حداقل به دست آوردن بازار کشورهای همسایه داشتند هم کشور از نظر ارزآوری وضع بهتری داشت هم صادرات غیرنفتی رشد بسیار زیادی میکرد. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که یارانههای انرژی در کشور عملا منجر به حاشیه سود بالا برای شرکتها شده است و مالکان کسب و کارها نیازی به رشد و توسعه از طریق فرصتهای ادغام و تملیک احساس نمیکنند. به عنوان نمونه در صنعت فولاد کشور، کارخانههای تولید میلگرد زیادی در اکثر نقاط کشور پراکنده هستند که اگر قیمت انرژی آنها افزایش یابد دچار ورشکستگی خواهند شد.
نکته دیگر رعایت نکردن آمایش سرزمین در زمان ارائه مجوز به آنها بوده است که مشکلات زیست محیطی زیادی هم به کشور وارد کردهاند. اگر به جای بیش از ۱۰ کارخانه کوچک و متوسط تولید میلگرد ۳ کارخانه بزرگ و آن هم نزدیک دریا فعال باشد هم پتانسیلهای بیشتری برای صادرات فراهم میآید و هم مشکلات زیست محیطی کمتری ایجاد میشود.
بنابراین برای اینکه شرکتهای کوچک و متوسط به سمت ادغام و تملیک حرکت کنند باید در سیاستگذاریهای کلان کشور با رعایت اصل آمایش سرزمین مشوقهایی برای شرکتها در نظر گرفته شود. اما در قوانین بودجه و برنامههای توسعهای کشور مشوقهای خاصی برای شرکتها دیده نشده است.
همچنین نیاز است برای اینکه بتوان صادرات بیشتری انجام شود، قیمت رقابتی ارائه شود، تولید بیشتر و بهای تمام شده پایینتری به دست بیاید که بتوان کالاها را با قیمت مناسبتر در داخل به مصرف کننده برسد یا اینکه بازارهای صادراتی بیشتری به وجود بیاید و توان رقابت با شرکتهای بین المللی ایجاد شود، مشوقهایی را برای ادغام و تملیک شرکتها در قوانین بالادستی کشور در نظر گرفته شود.
مباحث اقتصاد کلان نظرات کارشناسان مرتبط را می طلبد و اقتصاد کلان ابعاد گوناگونی دارد و باید از زوایای مختلف به آن پرداخت. در اینجا فقط از بعد مالی و خلق ثروت به فرصتهای ادغام و تملیک شرکتها برای رشد و توسعه کشور پرداخته میشود.
احیای شرکتهای از تولید خارج شده با ادغام و تملیک
اکنون در کشور بنگاههای اقتصادی راکدی وجود دارند که هم نیازمند منابع هستند هم دانش. افزایش نرخ ارز نیز در چند سال اخیر نیازمندی شرکتها به سرمایه در گردش را بسیار افزایش داده است و بسیاری از شرکتها را از چرخه تولید خارج کرده است. چنین شرکتهایی میتوانند با M&A خود را دوباره احیا کنند.
به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که افزایش نرخ ارز و تورم چند سال اخیر منجر به توقف تولید یا کاهش ظرفیت تولید آن به حداقل شده است می تواند با واگذاری بخشی از سهام خود به سرمایه گذاران خصوصی با استفاده از روش های مدرن بانکداری سرمایه گذاری دوباره به چرخه تولید بازگشته یا ظرفیت خود را به حداکثر برساند.
استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای احیای شرکتهای از چرخه تولید خارج شده
سرمایهگذاران خصوصی شامل شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی دارای مازاد منابع، میتوانند با خرید بخشی از سهام شرکت در قالب افزایش سرمایه از طریق سلب حق تقدم نقدینگی به شرکت تزریق کنند و تا این شرکتها احیا شوند.
علاوه بر این استراتژی خروج برای سرمایهگذاران خصوصی بسیار مهم است. خروج از سرمایهگذاری از طریق عرضه سهام در بورس اوراق بهادار یکی از مهمترین و بهترین روشهای خروج از سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران خصوصی در اکثر کشورهاست.
تجربه سرمایهگذاران خصوصی در گوگل و توییتر از طریق عرضه سهام در نزدیک نیویورک نمونهای بسیار جذاب است. لذا شرکتهایی که از این مسیر رشد و توسعه مییابند نباید در صف پذیرش و عرضه سهام در بورسهای اوراق بهادار کشور قرار بگیرند و لازم است مشوقهایی برای آنها در نظر گرفته شود. همچنین خروج از سرمایهگذاری از طریق بورسهای اوراق بهادار منجر به افزایش عمق بازار سرمایه کشور خواهد شد و اقتصاد کشور مردمیتر میگردد.
طرحهای راکد منابع زیادی را فریز کردهاند
طرحهای بسیار زیادی در کشور وجود دارد که با اخذ تسهیلات از صندوق توسعه ملی یا بانکها در حال ساخت میباشند و پیشبینی از افزایش نرخ ارز یا تورم چند ساله اخیر در کشور را نداشتهاند و به همین دلایل امکان تامین سهم آورده خود از طرح را ندارند یا اینکه افزایش بهای خرید تجهیزات چه در داخل و یا خارج مبلغ مورد نیاز برای به سرانجام رساندن طرح را افزایش داده و مالکان نیز امکان تزریق نقدینگی بیشتری ندارند.
از این طرحها در کشور بسیار زیاد است؛ این طرحهای راکد منابع زیادی از بانکها یا صندوق توسعه ملی کشور را فریز کردهاند، یعنی به بهرهبرداری نرسیدند که مولد بشوند تا بتوانند پولهایی که در اختیار آنها بوده برگردانند و به طرح دیگری تسهیلاتدهی انجام دهند تا اشتغال دیگری انجام بشود یا تولید دیگری در کشور انجام شود.
این فریز ماندن منابع برای سیستم بانکی ما و حتی صندوق توسعه ملی میتواند خطرساز باشد، راه حل فریز ماندن منابع این است که کسانی که در این طرحها هستند و استارت این گونه طرحها را زدند به سمت تملیک و ادغام حرکت کنند و از این طریق نسبت به جذب نقدینگی برای به بهرهبرداری رسیدن طرح اقدام کنند.
تحولی عظیم در اشتغال زایی و تولید کشور با استفاده از ادغام و تملیک شرکتها
این گونه طرحها برای اینکه به اتمام و بهرهبرداری برسند میبایست طرح خود را با توجه به شرایط روز ارزشگذاری کنند و میزان نقدینگی برای بهرهبرداری را پیش بینی نمایند و از طریق افزایش سرمایه با سلب حق تقدم نقدینگی به شرکت پروژه تزریق شود تا طرح به بهرهبرداری برسد و از محل جریانهای نقدی درآمدی آتی نسبت به بازپرداخت منابع فریز کشور اقدام نمایند.
لذا بهتر است بانکها در این خصوص برای شرکتهایی که با استفاده از ادغام و تملیک میخواهند طرح را به بهرهبرداری برسانند در استمهال یا بخشودگی تسهیلات منعطف تر تعامل کنند. ضرورتهای ادغام و تملیک شرکتها برای کشور فراتر از ۳ مورد فوقالذکر است اما با توجه به زیرساختهای اقتصادی و فضای کسب و کار موجود در کشور موارد بالا اگر به درستی اجرا شوند می تواند تحولی عظیم در اشتغال زایی و تولید کشور ایجاد نماید.
انتهای پیام/ تولید