مسیر اقتصاد/ هدف ایران از مذاکرات هستهای از همان ابتدا برداشته شدن تحریمهای آمریکا به منظور تسهیل و افزایش فروش نفت ایران، دسترسی به منابع حاصل از آن و دسترسی آسان به شبکه بانکی جهانی بود. اما تجربه نزدیک به یک دهه اخیر نشان داد این اهداف از طریق امتیاز دادن در قالب برجام محقق نمیشود. در واقع از آنجا که آمریکا ابزار تحریم اقتصادی را کارآمد یافته است، هیچگاه حاضر نخواهد بود آن را کنار بگذارد و تنها قصد دارد با استفاده از آن از ایران امتیازهای بیشتری در زمینههای هستهای، دفاعی، موشکی و منطقهای بگیرد.
بنابراین صرف «مذاکره برای رفع تحریم» چنانچه بدون سیاستهای دیگر و به طور خاص تغییر در عرصه «میدان» رخ دهد، به نتیجه مطلوبی ختم نمیشود و رویکرد صحیح در قبال تحریمهای آمریکا، تلاش برای بی اثر کردن آنهاست. به طور خاص چنانچه ایران سازوکارهای غیردلاری را برای تجارت با کشورهای همسایه و همسو برگزیند و نفت خود را نیز بدون نیاز به شبکه دلاری آمریکا بفروشد، بخش زیادی از اهداف آمریکا از تحریم ایران، قابل تحقق نیست و تنها در چنین شرایطی است آمریکا حاضر خواهد بود تحریمها را بردارد.
«افزایش فروش نفت» تنها هدف قابل تحقق ایران از احیای برجام
از طرف دیگر تجربه سالهای اخیر در دوران برقرار بودن توافق برجام و سالهای بعد از خروج آمریکا از آن، نشان داده است که نمیتوان از این توافق انتظار داشت شرایط را برای تسهیل روابط بانکی خارجی یا ورود سرمایه از طرف کشورهای اروپایی فراهم کند. تنها انتظاری که میتوان از برجام داشت این است که کشورهای اروپایی و برخی کشورهای دیگر همچون کره جنوبی و ژاپن را نیز به طور موقت به خریداران نفت ایران اضافه میکند و منابع مالی حاصل از آن نیز در کانالهای تحت نظارت آمریکا، برای خرید محدود در اختیار دولت ایران قرار میگیرد.
علاوه بر این تجربه نشان داده است خریداران نفتی که به واسطه احیای توافق خرید خود از ایران را افزایش دهند، در کوتاه ترین زمان ممکن پس از بازگشت تحریمها، خرید خود از ایران را به صفر میرسانند و ایران نمیتواند به طور پایدار روی آنها حساب باز کند.
از طرف دیگر دولت فعلی آمریکا به دلیل عملکرد کمتر از انتظار در اقتصاد داخلی و روابط بینالملل، جایگاه بسیار متزلزلی دارد و نظرسنجیها حکایت از این دارد که در انتخابات دو مجلس آمریکا در ماههای آتی جمهوری خواهان کرسیهای بیشتری به دست خواهند آورد و در انتخابات ریاست جمهوری بعد از آن نیز شانس انتخاب یک رئیس جمهور جمهوری خواه به مراتب بیشتر است. در چنین شرایطی آنچه مسلم است اینکه حتی در صورت توافق نیز هیچ تضمینی برای برهم نخوردن آن در آینده نزدیک وجود ندارد و ایران یا هیچ کشور دیگری نمیتواند روی دائمی بودن آن حساب باز کند.
بازار جهانی انرژی به نفت ایران نیاز دارد
نکته حائز اهمیت دیگر اینکه در طول یکسال اخیر بازار جهانی انرژی با کمبود عرضه جدی مواجه شده است؛ به طوریکه بعد از رفع محدودیتهای کرونایی در اغلب کشورهای جهان، تقاضا به شدت رشد کرد ولی عرضه انرژی نتوانست پا به پای آن افزایش یابد. شروع جنگ اوکراین در اوایل سال جاری نیز شرایط را به مراتب وخیم تر کرد و قیمت نفت و گاز را به نزدیک رکوردهای تاریخی خود افزایش داد.
در این شرایط مقامات آمریکا و کشورهای اروپایی، صراحتا از افزایش عرضه نفت از سوی ایران و ونزوئلا، با وجود تحریمها حمایت کردهاند؛ چراکه آن را برای جلوگیری از روند افزایش قیمتها ضروری میدانند. علاوه بر این ایران در طول نزدیک به ۳ سال اخیر توانسته است شبکه فروش نفت خود را، علی الخصوص به چین توسعه دهد و میزان صادرات خود را به بیش از یک میلیون بشکه در روز برساند و برای مازاد نفت خود نیز ساخت چندین پالایشگاه را در دستورکار قرار داده است.
«افزایش فروش نفت» بدون امتیاز دادن برای احیای برجام شدنی است
در چنین شرایطی «افزایش موقت فروش نفت» بدون نیاز به احیای برجام نیز شدنی است. چراکه از یک طرف خریداران نفت ایران همچون چین تمایل دارند بدون نیاز به احیای برجام، بر میزان خرید خود بیفزایند و از طرف دیگر کشورهای متحد آمریکا نیز آمادگی خود را برای خرید نفت از ایران، با وجود تحریمها اعلام کردهاند.
بنابراین تنها دستاوردی که میتوان از احیای برجام انتظار داشت، بدون نیاز به امتیاز دادن نیز قابل دستیابی است؛ چراکه در شرایط فعلی بازار جهانی انرژی، تمامی مصرف کنندگان بزرگ نفت، از جمله آمریکا و اروپا، از افزایش فروش نفت ایران سود میبرند و حاضرند بدون گرفتن امتیازات بیشتر شرایط را برای آن فراهم کنند.
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی