مسیر اقتصاد/ از ابتدای سال ۱۳۹۹ تا اواسط مرداد ماه، درحالیکه به دلیل شیوع کرونا، بازار سهام اغلب کشورها با رکود مواجه بود، بازار سرمایه ایران بازدهی خیره کنندهای داشت. این بازدهی بالا در کنار تبلیغات صورت گرفته از سوی دولت و دیگر بخشهای حاکمیتی، موجب شد در این مدت سرمایههای مردمی قابل توجهی روانه بازار بورس شود. اما بعد از یک دوره رشد چند ماهه، بازار سرمایه روزهای خوشی را سپری نکرد و بسیاری از سرمایهگذاران خرد با ضررهای کلان مواجه شدند. از زمان روی کار آمدن دولت سیزدهم نیز تفاوت قابل توجهی در عملکرد بازار بورس رخ نداده و این بازار با سبز و قرمز شدن های نوسانی، عملا در رکود نسبی به سر میبرد.
انتظار سهامداران از دولت چیست؟
در چنین شرایطی برخی از سهامداران از دولت و به طور خاص وزیر اقتصاد انتظار دارند شرایط را به نحوی مدیریت کند که بار دیگر بازار بورس رونق پیدا کند و روزهای سبز به این بازار بازگردد.
این انتظار اگر در قالب «کاهش مداخلات قیمتی دولت»، «مدیریت تعارض منافع»، «تقویت جایگاه نهادهای نظارتی» و «تقویت اعتماد عمومی به کارکرد منطقی بازار» مطرح شود، قابل توجیه است؛ اما برخی پا را فراتر از این میگذارند و از دولت انتظار دارند تمامی سیاستهای دولت در عرصه اقتصاد با ساز بورس کوک شود که نتیجه آن سبز شدن بورس باشد. چنین افرادی به طور ضمنی، تنها معیار سنجش چنین عملکرد دولت و وزارت اقتصاد را سبز شدن شاخص بورس میدانند.
بر اساس قانون بازار اوراق بهادار که در سال ۱۳۸۴ به تصویب مجلس رسید، شورای عالی بورس و به طور کلی دولت موظف است از حقوق سرمایهگذاران در بورس حمایت کند و شرایط را برای ساماندهی، حفظ و توسعه بازار شفاف، منصفانه و کارای اوراق بهادار فراهم نماید. اما این وظایف بدین معنی نیست که دولت باید تمامی سیاستهای خود را بر مدار سبز شدن بورس تنظیم کند.
چه عواملی موجب سبز شدن بورس میشود؟
در شرایط فعلی اقتصاد کشور، عوامل متعددی میتواند به افزایش شاخص سهام شرکتها و در نهایت سبز شدن بورس منجر شود؛ اما لزوما تمامی آنها به سود اقتصاد کشور نیست. به طور مثال «بهبود امنیت سرمایهگذاری»، «مدیریت تعارض منافع» و «افزایش تولید و صادرات شرکتها» از جمله مواردی است که میتواند ضمن کمک به اقتصاد کشور به بهبود شرایط بورس و سبز شدن آن نیز کمک کند. از طرف دیگر «انتظار افزایش نرخ ارز» و «انتظارات تورمی» یکی از معضلات اساسی اقتصاد ایران است که لازم است از تحقق آنها جلوگیری شود؛ اما جلوگیری از آنها ممکن است اثراتی در جهت کاهش انتظار افزایش قیمت سهام شرکتها در پی داشته باشد.
از طرف دیگر ایجاد ثبات اقتصادی و پیش بینی پذیر نمودن اقتصاد، ممکن است به دلیل عملکرد هیجانی برخی از سهامداران، در کوتاه مدت اثرات منفی بر شاخص بورس بگذارد؛ اما در بلندمدت چنین اقدامی به طور حتم کارایی بازار سرمایه را افزایش میدهد و در راستای منافع سهامداران است.
سبز شدن بورس شاخص مناسبی برای سنجش عملکرد دولت است؟
بازار سرمایه یک فرصت برای تأمین مالی پروژههای کلان ملی، تأمین مالی واحدهای تولیدی، کمک به رونق تولید و تأمین بخشی از کسری بودجه دولت محسوب میشود. به همین دلیل از دولت انتظار میرود با بهبود امنیت سرمایهگذاری، مدیریت تعارض منافع، کاهش مداخلات غیرضروی و تلاش برای ایجاد شفافیت در عملکرد شرکتهای بورسی، اعتماد مردم به این بازار را تقویت کند.
اما سهامداران نیز باید بدانند کسب سود کلان از بازار سرمایه در یک بازه بلندمدت امکان پذیر نیست و اساسا ماهیت سرمایهگذاری در بورس سطحی از ریسک را به همراه دارد. نکته مهمتر اینکه نباید از دولت انتظار داشت در تدوین و اجرای سیاستهای خود، منافع سرمایهگذاران بورسی را به منافع عمومی کشور ترجیح دهد و تمامی اقدامات خود را با هدف سبز شدن بورس تنظیم نماید. بنابراین از آنجا که عوامل متعددی بر رونق بازار بورس اثرگذار است که لزوما همگی آنها به سود اقتصاد کشور نیست، سنجش عملکرد دولت بر اساس سبز شدن شاخص بورس منطقی نیست و باید معیارهایی همچون ایجاد ثبات اقتصادی، کاهش تورم، ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی مبنای سنجش قرار بگیرد.
انتهای پیام/ بازار مالی