مسیر اقتصاد/ این روزها یکی از دلایل اصلی مخالفان افزایش مالیات ثروتمندان آسیب رسیدن به اقتصاد با توجه به شرایط بحرانی حاصل از کرونا است. اما مطالعات اخیر نشان میدهد که این نگرانی دلیل اقتصادی ندارد. تحقیقات جدید در موسسه بینالمللی نابرابری زیر نظر مدرسه اقتصاد و سیاستگذاری لندن (LSE) در ۱۸ کشور توسعه یافته نشان میدهد که کاهش مالیات ثروتمندان در ۵۰ سال گذشته تنها باعث افزایش نابرابری در اقتصاد شده و هیچ اثر قابل توجهی در رشد اقتصادی و بیکاری نداشته است.
یافتههای این پژوهش میتواند کلید مهمی برای سیاستگذاران در اختلاف نظر بین مخالفان و موافقان افزایش مالیات ثروتمندان باشد. موافقان بیان میکنند که افزایش مالیات ثروتمندان با افزایش درآمدهای دولت به کاهش نابرابری کمک میکند. در مقابل مخالفان بیان میکنند که کاهش مالیات ثروتمندان بهترین راه برای افزایش رشد اقتصادی است.
آمارهای جدید نشان میدهد که کاهش مالیات افراد ثروتمند سود و منفعت چندانی در اقتصاد ندارد و این نتیجه استدلالی قوی برای افزایش مالیات افراد ثروتمند برای کمک به بهبود شرایط اقتصادی ناشی از بحران کرونا است.
افزایش مالیات ثروتمندان بحث داغ اکثر کشورها
بحران کرونا باعث شده است که درآمدهای مالیاتی دولتها تحت تاثیر قرار بگیرد. به همین دلیل افزایش مالیات ثروتمندان دوباره در دستور کار قرار گرفته است. برای مثال در آمریکا جو بایدن رئیس جمهور منتخب قول داده است که مالیات افراد پردرآمد و شرکت ها را افزایش دهد. همچنین با توجه به خساراتهای متعدد کرونا، این روزها طرفداران مالیات بر ثروت در انگلیس و آلمان نیز افزایش یافته است. با وجود این مخالفان با بیان این نکته که کاهش مالیات برای تحریک اقتصاد ضروری است، مانع افزایش مالیات ثروتمندان میشوند.
کاهش مالیات ثروتمندان در سال ها اخیر
نمودار زیر میزان مالیات پرداختی افراد ثروتمند شامل مالیات بر درآمد، عایدی سرمایه و ارث را اندازه گیری میکند. همانگونه که مشاهده میشود از دهه ۱۹۸۰ بیشتر کشورها معافیتهای مالیاتی برای ثروتمندان وضع کردهاند. برای مثال در آمریکا در سال های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۷ در دوران ریاست جمهوری ریگان دوبار مالیات ثروتمندان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. همچنین در بریتانیا در سال های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۸ مالیات افراد پردرآمد به طور قابل توجهی کاهش یافت.
افزایش نابرابری با کاهش مالیات ثروتمندان
به علاوه همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید کاهش مالیات افراد ثروتمند با افزایش نابرابری به ویژه در توزیع درآمدهای بالا همراه بوده است. وضعیت آمریکا نسبت به سایر کشورها به مراتب بدتر است. به گونهای که بیش از یک پنجم درآمد ملی قبل از اخذ مالیات به یک درصد ثروتمند میرسد.
کاهش مالیات ثروتمندان منفعت اقتصاد چندانی ندارد
در این تحقیق کشورهایی که معافیتهای مالیاتی عمدهای به ثروتمندان دادهاند با سایر کشورها مقایسه شدهاند. برای مثال استرالیا در سال ۱۹۸۷ و آمریکا در سال ۱۹۸۲ معافیتهای مالیاتی عمدهای به ثروتمندان دادند.
نتایج این تحقیقات نشان میدهد که کشورهایی که در این سال ها معافیتهای مالیاتی را اعمال کردهاند درآمد یک درصد ثروتمند در سالهای بعد از آن به شدت افزایش یافته است. نتیجه این معافیتها بعد از ۵ سال تنها افزایش بیش از ۰.۸ درصدی درآمد یک درصد ثروتمند از درآمد ملی بوده است. برای مقایسه خوب است بدانید که سهم درآمد ۱۰ درصد پایینی جامعه فقط ۱.۸ درصد از کل درآمدهای ملی است.
کاهش مالیات افراد ثروتمند اثری بر رشد اقتصادی و بیکاری نداشته است
در مقابل این تحقیقات نشان میدهد که کاهش مالیات افراد ثروتمند اثر چندانی در بهبود شرایط اقتصادی مانند رشد اقتصادی و بیکاری نداشته است. همانگونه که در نمودار زیر مشاهده میشود مقایسه میزان تولید ناخالص داخلی و نرخ بیکاری در ۵ سال در کشورهایی با اجرای سیاست کاهش مالیات افراد ثروتمند و سایر کشورها نشان میدهد که تولید ناخالص داخلی و نرخ بیکاری تقریبا در این دو گروه با یکدیگر برابر بوده است. کاهش مالیات ثروتمندان تنها باعث افزایش نابرابری در این کشورها شده است.
بسیاری از تحلیلگران و سیاستگذاران معتقد هستند که برای اطمینان از پایداری مالی در سالهای آینده باید مالیاتها افزایش یابد. افزایش مالیات ثروتمندان میتواند منابعی پایدار و قابل توجه برای هزینههای دولت و حمایتهای انجام شده در طول بحران کرونا به وجود بیاورد. یکی دیگر از مزیتهای افزایش مالیات ثروتمندان کاهش نابرابری اقتصادی و بهداشتی است که وضعیت آن در طول بحران کرونا نیز شدیدتر شده است.
باید در نظر داشت که افزایش مالیات ثروتمندان از نظر تاریخی در بحرانهایی مانند جنگ و سایر بحرانهای اقتصادی بی سابقه نیست. بحران کرونا نیز نمونهای از همین بحران هاست.
تحقیقات اخیر نشان میدهد که کاهش مالیات افراد پردرآمد منفعت چندانی در اقتصاد ندارد. کاهش مالیات ثروتمندان از دهه ۱۹۸۰ به بعد تنها باعث افزایش نابرابری شده و عملکرد شاخصهای اقتصادی مانند رشد اقتصادی و نرخ بیکاری را بهبود چندانی نداده است.
منبع: theconversation
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل