مسیر اقتصاد/ آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان هنگامی که در سال ۲۰۱۶ میلادی خبر پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را شنید در پیامی ابراز امیدواری کرد که آلمان بتواند با رئیس جمهوری آمریکا همکاری کند؛ دیگر کشورهای اروپایی نیز کم و بیش چهار سال قبل به تداوم رابطه گرم خود با آمریکا امیدوار بودند. اما این امید در این چهار سال به نا امیدی گرایید و اکنون روابط آمریکا و اروپا در پایین ترین سطح تاریخی خود از زمان جنگ جهانی دوم تا به حال قرار دارد.
وجهه آمریکا در بین مردم کشورهای اروپایی
نظرسنجیهای انجام شده از سوی مرکز تحقیقات «پیو» نیز نشان میدهد که وجهه آمریكا در میان اروپاییان بیش از هر زمانی افت کرده است. به طور مثال در حال حاضر تنها ۲۶ درصد از آلمانیها نگرش مطلوبی به ابرقدرت جهان غرب دارند. در فرانسه وضعیت بدتر است و این رقم به ۱۶ درصد میرسد.
در بریتانیا نیز با وجود رابطه نزدیک بوریس جانسون با دونالد ترامپ، تنها ۴۱ درصد از پاسخ دهندگان نظر مثبتی درباره ایالات متحده داشتهاند که پایین ترین میزان در تاریخ روابط دو کشور از زمان ثبت نظرسنجیها محسوب میشود.
روابط آمریکا و اروپا چگونه به سردی گرایید؟
اروپاییها دلایل متعددی برای ناراحتی از آمریکا دارند. در طول ۴ سال اخیر آمریکا به کلی آنها را در تصمیمگیریهای اساسی کنار گذاشته و تنها به آنها دستور داده است که از او فرمان ببرند.
در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، آمریکا از توافقنامه اقلیمی پاریس و توافق هستهای ایران، که هردو حاصل سالها تلاش و همکاری دو طرف بود، خارج شد؛ به مذاکرات نهایی برای دستیابی به توافق تجاری دوسوی اقیانوس اطلس پایان داد و در عوض تعرفههای جدیدی را بر محصولات تولیدی اروپا به ویژه فولاد و آلومینیوم وضع کرد؛ بر اروپاییها به دلیل سهم پایین آنها در پرداخت هزینههای ناتو تاخت؛ با سیاستهایش سازمان تجارت جهانی و دیگر سازمانهای بینالمللی که تحت سلطه آمریکا و اروپا عمل میکنند را تضعیف کرد؛ از خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و در عمل چندپاره شدن این اتحادیه حمایت کرد؛ و رویکرد «چندجانبه گرایی» را که از دیدگاه ارزشهای اروپایی یکی از بنیانهای اساسی مدیریت تحولهای جهانی محسوب میشود، به چالش کشید.
در حوزه تجارت خارجی ترامپ بارها با لحنی صریح از کشورهای اروپایی در کنار چین به عنوان «دشمن» ایالات متحده یاد کرد؛ این مسئله نیز در طول روابط دوجانبه آمریکا و اروپا از زمان جنگ جهانی دوم بی سابقه بوده است.
علاوه بر این آمریکا در این مدت روابط خوبی با کشورهایی همچون مجارستان، لهستان و برخی دیگر از کشورهای اروپای شرقی برقرار کرد. این درحالیست که سردمداران اتحادیه اروپا از جمله فرانسه و آلمان، به طور معمول این کشورها را به دلیل اتخاذ سیاستهای ناهماهنگ با دیگر کشورهای اروپایی مورد انتقاد قرار میدهند. بنابراین از این جهت نیز دولت ترامپ به اتخاذ رویکرد تفرقه افکنانه در جمع کشورهای اروپایی متهم شد.
بایدن به چالشهای موجود در روابط آمریکا و اروپا پایان میدهد؟
اختلافات اروپا و آمریکا در این دوران به قدری عمیق شده است که به اذعان کارشناسان، حتی با پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز نمیتوان انتظار ایجاد معجزهای در حل و فصل سریع اختلافات دو طرف داشت.
از هم اکنون میتوان پیشبینی کرد که جو بایدن پس از پیروزی در این انتخابات، در اولین فرصت به اروپا سفر کند، دوباره به پیمان آب و هوایی پاریس بپیوندد، درصدد از سر گیری مذاکرات هستهای با ایران برآید، مذاکرات برای رسیدن به یک توافق تجاری با اتحادیه اروپا را از سربگیرد، قدرت سازمانهای بینالمللی ازجمله سازمان تجارت جهانی را به رسمیت بشناسد، به سیاست تفرقه افکنانه آمریکا در قبال کشورهای اروپایی پایان دهد و از تاختن به سیاستهای کشورهای اروپایی در سخنرانیهای خود پرهیز کند.
اما این موارد به حل و فصل اختلافات ایجاد شده بین دو سوی اقیانوس اطلس پایان نمیدهد. در مواردی همچون چالش بر سر پروژه «نورد استریم۲» و واردات گاز اتحادیه اروپا از روسیه، تنشها بر سر تامین هزینههای نظامی ناتو، جبههگیری آمریکا علیه استفاده از فناوری 5G هواوی و به طور کلی نحوه مواجهه با چین در عرصه تجارت بینالملل، شکاف عمیق بین ایالات متحده و اروپا به سادگی قابل چشم پوشی نیست.
علاوه بر این بر اساس برنامههایی که بایدن باهدف حمایت از تولید و اشتغال در آمریکا منتشر کرده، سیاستهای حمایت از تولید ترامپ با شدت بیشتری از سوی دولت وی پیگیری خواهد شد و این به منزله تداوم تنشهای تجاری آمریکا و اروپا خواهد بود.
دوران اتحاد آمریکا و اروپا به پایان رسیده است؟
هرچند در حال حاضر نمیتوان دوران اتحاد آمریکا و اروپا را پایان یافته توصیف کرد؛ اما آنچه مسلم است اینکه در دوران چهار سال ریاست جمهوری دونالد ترامپ، روابط دوجانبه آمریکا و اروپا روندی به شدت نزولی را طی کرد و اکنون در پایینترین سطح خود در طول دهههای اخیر قرار دارد. در این مدت اروپا و آمریکا، برخلاف روال همیشگی خود در گذشته، نتوانستند جبههای متحد را در مواجهه با تحولات بینالملل شکل دهند و خواسته مشترک خود را به دیگر کشورهای جهان تحمیل نمایند.
علاوه بر این اکنون به اذعان بسیاری از کارشناسان جنگ سردی جدید بین آمریکا و چین در جریان است و اروپا به دلیل وابستگی تجاری گستردهای که به چین دارد، نمیتواند به سادگی در این جنگ در کنار آمریکا بایستد.
انتهای پیام/ اقتصاد بینالملل