مسیر اقتصاد/ کشورهای در حال توسعه نیاز مبرمی به افزایش درآمدهای مالیاتی برای انجام فعالیتهای ضروری دارند. نیاز به منابع مالی و از طرفی وجود فرار مالیاتی بالا در این کشورها باعث شده است که بیشتر نگاه دولت ها به مالیات بر مصرف مانند مالیات بر ارزش افزوده باشد و اصول عدالت مالیاتی مورد توجه قرار نگیرد.
نگاه درآمدی به مالیات بر مصرف
کشورهای در حال توسعه به علت سهولت بیشتر تمایل دارند که به مالیات بر مصرف متکی باشند. برای مثال در کشور پرتغال سهم مالیات بر مصرف ۱۴ درصد از GDP است اما مالیات بر درآمد تنها ۶.۶ درصد است، یا در شیلی سهم مالیات بر مصرف از تولید ناخالص داخلی ۱۱.۲ درصد اما سهم مالیات بر درآمد ۱.۴ درصد است. این درحالی است که سهم مالیات بر مصرف از GDP در آمریکا و ژاپن به ترتیب ۴.۳ و ۶.۲ درصد است.
در ایران نیز طبق قانون بودجه ۹۹ حدود ۴۵ درصد درآمدهای مالیاتی را مالیات بر مصرف کالا و خدمات تشکیل می دهد.
اگرچه اجرای هوشمند مالیات بر مصرف مزایای متعددی مانند شفافیت، استفاده به عنوان ابزار سیاستگذاری و تامین درآمد و… به همراه دارد، باید در نظر داشت که مالیات بر مصرف تاثیرات مخربی بر افراد فقیر میگذارد. این نوع مالیات ها اثر منفی روی کیفیت زندگی اشخاص کم درآمدی دارد که از روی نیاز باید همه درآمد محدودشان را خرج کنند؛ درحالیکه جمعیت ثروتمند فقط بخش کوچکی از درآمدشان را مصرف میکنند و در نتیجه سهم مالیاتی کمتری نسبت به افراد کم درآمد پرداخت می کنند.
بر اساس اصول عدالت مالیاتی، نظام مالیاتی باید به گونه ای باشد که افراد متناسب با درآمد خود مالیات پرداخت کنند، با توجه به توضیحات بیان شده نمیتوان از این مالیات به عنوان ابزاری برای بازتوزیع ثروت و کاهش نابرابری اقتصادی استفاده کرد و حتی در برخی موارد باعث افزایش نابرابری می شود.
از این رو مالیات بر درآمد پایه مالیاتی مناسب تری برای اخذ مالیات و تامین منابع است. تعیین عادلانه میزان مالیات بر درآمد برای طبقات درآمدی مختلف یکی از مهمترین ابزارهای دولت به منظور کاهش اختلاف طبقاتی و تحقق عدالت مالیاتی در جامعه است.
بالا بودن فرار مالیاتی در کشورهای در حال توسعه
همانگونه که بیان شد در کشورهای درحال توسعه ضرورت تامین منابع مالی از طریق مالیات و نبود عدالت مالیاتی، باعث افزایش فشار به مردم و به خصوص قشر کم درآمد جامعه شده است. فرار مالیاتی امروزه به عنوان یکی از چالش های اساسی کشورها در سراسر دنیا تلقی می شود و در صورتی که تمرکز این کشورها به جای افزایش مالیات بر مصرف، به اصلاح نظام مالیاتی و کاهش فرار مالیاتی باشد، از به وجود آمدن این فشارها جلوگیری می شود.
معمولا در بیشتر کشورهای درحال توسعه میزان فرار مالیاتی (غیر قانونی) و اجتناب از پرداخت مالیات (از طریق مکانیزمهای قانونی) زیاد است و بار مالیاتی موثر از دوش ثروتمندان به دوش افراد فقیر در جامعه منتقل شده است. فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات، فقرا را فقیرتر و ثروتمندان را ثروتمندتر میکند.
فرار مالیاتی بالا مانع اصلی تحقق عدالت مالیاتی در ایران
سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در ایران به نسبت کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای توسعه یافته پایین است. این نسبت در کشورهای توسعه یافته حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد و در کشورهای در حال توسعه حدود ۱۵ تا ۱۸ درصد است اما این رقم در ایران حدود ۸ درصد است. پایین بودن این نسبت به وضوح نشان میدهد که میزان فرار مالیاتی و میزان معافیتهای مالیاتی در ایران بالاست.
امیدعلی پارسا، رئیس سازمان امور مالیاتی میزان فرار مالیاتی در کشور را ۴۰ هزار میلیارد تومان بیان کرده است. اما به گفته برخی از مسئولین و کارشناسان این رقم بسیار بیشتر از این رقم است.
رقمی که می بایست از طریق ایجاد زیرساخت های اقتصادی و صنایع مادر برای تولید، اشتغال، آموزش و پژوهش و حمایت های عمومی در خدمت توسعه عدالت قرار بگیرد اما به دلایلی موجب فربه تر شدن دهک های پردرآمد و ثروتمند جامعه می شود. در صورت تحقق عدالت مالیاتی هر کس سهم واقعی خود از مالیات را پرداخت میکند.
انتهای پیام/ دولت و حاکمیت