مسیر اقتصاد/ بسیاری از مردم اعتقاد دارند نرخ تورم اعلامی از سوی بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران واقعی نیست. چه بسا که آنها هر روز افزایش بیشتری را در سطح عمومی قیمتها مشاهده میکنند که با نرخ تورم اعلامی از سوی این مراجع همخوانی ندارد. حال سوال اینجاست که احساس عمومی افزایش قیمتها واقعی است یا نرخ تورم رسمی؟ جهت پاسخ به این پرسش، به عنوان مقدمه در گزارش پیشین به مفهوم تورم و روش محاسبه آن در ایران پرداخته شد. در این گزارش به عواملی پرداخته میشود که در محاسبه نرخ تورم به ایجاد تفاوت آن با ادراک عمومی منجر میشود. عواملی که غفلت از آنها به خطای دید در سیاستگذاری منجر میشود.
استفاده از نرخ متوسط ماهانه در محاسبه تورم
نرخ تورم اعلامی توسط مراکز رسمی، تورم متوسط است. این نرخ تورم عبارت است از میانگین موزون افزایش قیمتها در یک بازه زمانی یکساله نسبت به دوره مشابه سال قبل؛ یعنی ۲۴ ماه قیمت در محاسبه این نوع نرخ تورم اثر دارد.
این نرخ تورم بیشتر مورد توجه مسئولین است و مردم نسبت به آن اعتماد کمتری دارند. دلیل این امر ساده است؛ زمانی که قیمتها با روند شدیدی در حال افزایش هستند (همانند برخی ماهها در سالهای ۹۷ و ۹۸)، محاسبه تورم با این روش، مقدار تورم را بسیار کمتر از میزان ملموس آن برای مردم نشان میدهد. البته این امر به معنی اشتباه بودن این تورم نیست، بلکه نوع محاسبه و ارائه آن متفاوت است. یک مثال ساده به فهم موضوع کمک خواهد کرد. فرض کنید قیمت کالای الف بر اساس جدول زیر تغییر کرده باشد:
بازه زمانی |
قیمت | متوسط قیمت |
سه ماهه آخر ۹۷ |
۶۰۰۰ |
|
سه ماهه اول ۹۸ |
۷۰۰۰ |
۹۰۰۰ |
سه ماهه دوم ۹۸ |
۸۵۰۰ |
|
سه ماهه سوم ۹۸ |
۹۵۰۰ |
|
سه ماهه چهارم ۹۸ |
۱۱۰۰۰ |
مردم تورم قیمت کالای الف را به صورت افزایش از ۶۰۰۰ تومان به ۱۱۰۰۰ تومان درنظر میگیرند (یعنی افزایش ۸۳ درصدی)، درحالی که ارقام رسمی، نشان دهنده تورم ۵۰ درصدی قیمت کالای الف به طور متوسط است (از ۶۰۰۰ تومان به ۹۰۰۰ تومان). بنابراین توجه به این نکته ضروري است که نرخ تورم سالانه حاصل نرخ تورمهاي ماهانه در طی زمان میباشد.
تفاوت سبد مورد استناد مراکز رسمی با سبد مصرفی مردم
با توجه به متفاوت بودن ترکیب سبد خانوارهای مختلف، تغییرات قیمت تأثیر متفاوتی بر روی خانوارها خواهد گذاشت. این اختلاف سبد میتواند هم ناشی از تفاوتهای جغرافیایی (مناطق شهری و روستایی استانهای مختلف) و هم به دلیل تفاوت سطح درآمد (دهکهای مختلف درآمدی) باشد.
نمونهگیری بانک مرکزی یا مرکز آمار ایران به منظور احتساب نرخ تورم، سبدی است که مسکن، مواد غذایی، وسایل کامل خانگی و مبلمان، الزامات یک زندگی متوسط بهعلاوه برخی دیگر از کالاهایی را که به طور گسترده و از سوی همه اقشار جامعه استفاده نمیشوند، شامل میشود. با این سبد قاعدتاً میانگین هزینهها و در نتیجه نرخ تورم حاصل میشود که این نرخ با آنچه که در بطن جامعه جریان دارد متفاوت است.
همچنین ادراك و قضاوتهاي روزمره مردم از تغییرات قیمت املاك و مستغلات، داراییهاي سرمایهاي، نرخ ارز، طلا، عوامل تولید و افزایش کیفیت کالاها و خدمات، افزایش هزینه زندگی تلقی میشوند. درحالیکه در محاسبات رسمی تورم، مشخصاً فقط سبد کالاها و خدمات مصرفی ملاك میباشد و عوامل فوق تا زمانی که به افزایش قیمت کالاها و خدمات مصرفی منجر نشدهاند، در محاسبه شاخص قیمت و نرخ تورم لحاظ نمیگردند.
تفاوت قیمت کالاها و خدمات در شهرهای مختلف
همانطور که گفته شد برای محاسبه نرخ تورم سبد کالایی تعریف میشود و روند قیمت آن سبد را رصد میکنند؛ اما قیمت خدمات و کالاها در شهرهای مختلف متفاوت است. بهعنوان مثال نرخ رشد اجاره مسکن در تهران، مشهد و اصفهان متفاوت با یکدیگر و همچنین متفاوت با سایر شهرها است.
در محاسبه نرخ تورم اولاً این نرخ در ۷۹ شهر و ثانیاً متوسط این نرخ اندازهگیری میشود؛ بنابراین در محاسبه افزایش قیمت اجاره مسکن بهدلیل حضور شهرهای با افزایش کمتر قیمت، متوسط افزایش قیمت کاهش مییابد. درنتیجه شاید فردی در تهران احساس کند که اجارهبها ۴۰ درصد افزایش یافته اما آمار رسمی این رقم را ۲۵ درصد نشان دهد.
وجود کالاهایی با نرخ رسمی و دولتی
در محاسبه افزایش قیمت کالاها و خدمات ارقامی وجود دارند که برخی اوقات تا سالها تغییر نمیکنند؛ مثلاً قیمت بنزین در طی سالهایی که ثابت مانده است. همچنین کالاها و خدماتی وجود دارند که دارای چند نرخ دولتی و آزاد هستند. ممکن است در محاسبه نرخ تورم، قیمتهایی درنظر گرفته شوند که آن کالا با آن قیمت به دست تمامی مردم نمیرسد. این مسئله نیز به نوبه خود در پایین تر بودن میزان تورم رسمی از آنچه مردم در افزایش قیمتها احساس میکنند، اثرگذار است.
انتهای پیام/ نظام مالی