مسیر اقتصاد/ درحالی بانک مرکزی نرخ تورم سال ۹۸ را ۴۱ درصد اعلام نمود که افکار عمومی این رقم را باورپذیر نمیدانند و کاهش قدرت خرید خود در طول این سال را بیشتر از این رقم میدانند. اگرچه امروزه تورم به یکی از واقعیتهای اقتصاد ما مبدل گشته است اما آنچه که مورد اعتراض برخی واقع شده، اختلاف میان اعداد اعلام شده از سوی مراجع رسمی با آنچه مردم در دنیای واقعی حس میکنند است. حال سوال این است که این مشکل از کجا ناشی میگردد؟ چرا اعداد اعلام شده برای نرخ تورم با آنچه مردم از افزایش قیمتها حس میکنند، اختلافی فاحش دارد؟ پاسخ به این سوالات مستلزم شناخت مفهوم تورم و روش محاسبه آن است. در گزارشهای آتی به اشکالات وارد بر روش محاسبه نرخ تورم خواهیم پرداخت.
تورم چیست؟
تورم را به طور معمول به عنوان افزایش سطح عمومی قیمتها در یک دوره معین تعریف میکنند؛ بنابراین هنگامی که از تورم صحبت میشود منظور بررسی تغییرات قیمت سبدی از کالاها است و نه یک یا چند کالای خاص. برای بررسی تغییرات قیمت این سبد، نیاز به تعریف شاخصی به عنوان نماینده قیمتی این سبد داریم. بسته به نوع کالاهایی که در سبد قرار گرفتهاند و همچنین نوع مصرفکنندگان آن کالاها میتوان شاخصهای قیمت متفاوتی را محاسبه کرد. یکی از مهمترین این شاخصها، شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)[۱] است. کاربرد این شاخص برای تعدیل مزد و حقوق در قراردادهای دو جانبه و نیز دعاوی حقوقی و همچنین به عنوان مهمترین معیار سنجش میزان تورم در اقتصاد ایران اهمیت فروان دارد.
کالاها و خدمات موجود در محاسبه تورم
با توجه به تغییرات در الگوی مصرف خانوارها، در سال پایه ۱۳۹۵ با استفاده از نتایج بررسی بودجه خانوارهای شهری، تجدید نظری در انتخاب کالاها و خدمات نماینده صورت گرفت و از بین کالاها و خدماتی که خانوارهای ساکن در شهرها مصرف میکنند، تعداد ۳۸۶ قلم کالا و خدمت (۲۹۴ قلم کالا و ۹۲ قلم خدمت) با توجه به اهمیت آنها انتخاب شده است.
براساس طبقهبندی COICOP[۲]، تعداد ۳۸۶ قلم کالا و خدمت مشمول بررسی به ۱۲ گروه اصلی تقسیم شده که ضرایب اهمیت آنها به شرح ذیل می باشد:
روش محاسبه شاخص
برای محاسبه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی، فرمول شاخص قیمت لاسپیرز (لاسپیرز تعمیم یافته) به کار می رود که از این فرمول برای محاسبه میزان تورم در سطح هر یک از استانها و سپس کل کشور استفاده میشود.
در این روش، معمولا یک سال به عنوان سال پایه انتخاب و در آن سال براساس آمارگیری از خانوارهای نمونه شهری و بر مبنای سبد هزینه خانوار، اهمیت هر یک از کالا ها و خدمات که عبارت است از نسبت هزینه آن قلم به کل هزینه خانوار، تعیین میگردد. بدین ترتیب میزان تاثیر هر یک از کالاها و خدمات نماینده در محاسبه تورم متناسب با اهمیت آنها تعیین می شود.
برای محاسبه شاخص با توجه به فرمول لاسپیرز تغییرات قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها در هر زمان نسبت به زمان پایه سنجیده میشود، به این صورت که مقدار مصرف تعیین شده برای هر یک از کالاها و خدمات در سال پایه، در قیمت جدید ضرب و هزینه جدید در زمان مورد نظر به دست می آید. با جمع کلیه هزینههای جدید اقلام سبد خانوار، مجموع هزینه خانوارهای شهری بر اساس قیمتهای جدید محاسبه و سپس این هزینه بر هزینه خانوار در سال پایه تقسیم شده و عدد حاصل در ۱۰۰ ضرب میشود. بدین ترتیب شاخص در زمان مورد نظر به دست میآید.
به عنوان مثال اگر سبد هزینه خانواری در سال پایه از دو کالای نان و گوشت تشکیل شده باشد و قیمت این دو کالا در سال پایه به ترتیب ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰۰ ریال باشد و در سال مورد نظر (n) به ۱۵۰۰ و ۷۰۰۰۰ ریال برسد و با فرض آنکه مقادیر مصرفی نان و گوشت در سال پایه به ترتیب معادل ۲۰۰ و ۸۰ باشد برای محاسبه شاخص به صورت زیر عمل می کنیم:
نرخ تورم در هر سال با توجه به فرمول ذیل محاسبه میشود:
شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۹۶ دارای تغییرات متفاوتی بوده که در جدول ذیل درج شده است[۳]:
پینوشت:
[۱] Consumer Price Index
[۲] Classification Of Individual Consumption by Purpose
[۳] سایت بانک مرکزی: cbi.ir/page/18307.aspx
انتهای پیام/ نظام مالی