مسیر اقتصاد/ «ورود نقدینگی به بازار بورس، مانع ورود آن به سایر بازارها میشود، درنتیجه جذب نقدینگی توسط بورس از رشد قیمتها در بازارهای موازی جلوگیری میکند»؛ این جملهای است که این روزها از طرف مسئولین دولتی و حتی برخی از کارشناسان اقتصادی به گوش میخورد. درحالیکه تنها در یک ماه گذشته دستکم ۲۰ هزار میلیارد تومان پول تازه وارد بازارسهام شده (مقایسه شود با حجم ۳۰ تا ۳۵ هزار میلیارد تومانی در کل سال ۹۸)، اما با اینحال رشد سرسامآور قیمتها در سایر بازارهای طلا، ارز، خودرو و … نیز همچنان ادامه داشته است. این پدیده منجر شد تا گزارهی فوقالذکر مورد تردید و سوال واقع شود.
نادیدهگرفتن نقش نظام بانکی، نقص تحلیل کارشناسان
همانطور که ذکر شد، علیرغم نظر بسیاری از کارشناسان که معتقدند «جذب نقدینگی توسط بورس منجر به ثبات قیمتها در سایر بازارها میشود»، شواهد حاکی از رشد قیمتها در بازارهای موازی، همزمان با ورود حجم بالای نقدینگی به بورس است.
به نظر میرسد گزاره فوق با فرض ثبات سایر شرایط، صحیح است. اما آنچه در این تحلیل نادیده گرفته شده نقش «بانک» به عنوان «نهاد خالق پول» است. اگرچه عوامل دیگری همچون انتظارات تورمی، نوسات جهانی، ویروس کرونا و… نیز بر این تحولات اثرگذار بودهاند، اما نظام بانکی نقشی ویژه در این اتفاقات دارد.
به طور مختصر، زمانی جذب نقدینگی توسط یک بازار میتواند به ثبات قیمتها در بازارهای دیگر کمک کند که «پول جدید» وارد اقتصاد نگردد؛ اما در اقتصاد مدرن که پول، سند بدهی نظام بانکی محسوب میشود، نظام بانکی قادر است درصورت شناسایی سود، حتی بدون جذب ذخایر پیشینی اقدام به وامدهی (خلق پول) نماید.
بازدهیهای نامتعارف زمینهساز افزایش سرعت «خلق پول»
بانکها از طریق وامدهی، پول جدید خلق میکنند؛ اما این مسئله بدین معنا نیست که هیچ محدودیتی برای آنها در خلق پول وجود ندارد. آن چیزی که در مجموع بانکها را در خلق پول جدید محدود میکند، رونق و رکود اقتصاد است. مصرفکنندگان زمانی وام میگیرند و بانکها زمانی وام میدهند که منجر به سوددهی شود.
بانکها در فرآیند اعطای وام همواره با هزینهها و درآمدهایی روبرو هستند. پول جدید زمانی به اقتصاد وارد میشود که درآمد حاصل از اعطای وام، بر هزینههای آن غلبه نماید. به بیان دیگر «خلق پول، تابع چشمانداز بانکها از میزان سودآوری» است. حال اگر در بخشی از اقتصاد، بازدهی بالایی وجود داشته باشد، تقاضای افراد برای دریافت وام (حتی با بهرههای بالا) افزایش مییابد و این فرآیند، خلق پول جدید را برای بانکها توجیهپذیر میکند [۱].
در چند ماهه گذشته نیز به دلیل بازده بالای بازار سهام، بخشی از تسهیلات دریافتی از بانکها وارد این بازار شد. طی یک چرخه، نقدینگی وارد شده منجر به بالاتر رفتن بازدهی شده و این امر مجددا ورود نقدینگی بیشتر را در پی داشته است.
جذب نقدینگی با استفاده از بازدهیهای منقطع از تولید نمیتواند تورم را کنترل کند
طبق توضیحات فوق، درنهایت با ورود پول جدید به اقتصاد، تقاضای مؤثر در تمامی بازارها افزایش مییابد. از طرف دیگر چون در بازدهیهای منقطع از تولید، سمت عرضه افزایش نمییابد، درنتیجه با افزایش تقاضا و ثابت ماندن عرضه، سیکل تورمی در اقتصاد بوجود میآید.
پس «بازدهیهای منقطع از تولید» (بازدهیهای نامتعارف در شرایط رکود تورمی)، فقط چرخه انتقال بازده را از بازاری به بازار دیگر تسریع میکند. بنابراین برخلاف تصور برخی، جذب نقدینگی با استفاده از بازدهیهای بالای منقطع از تولید نمیتواند تورم را کنترل کند.
راهکار اصلی برای کنترل تورم، «هدایت نقدینگی» به سمت بخشهای مولد است؛ اما تا زمانی که بازدهی بالای بخشهای نامولد از طریق «مالیاتهای تنظیمی» کنترل نگردد، بخش تولید توانایی رقابت با آن بخشها درجهت جذب نقدینگی را ندارد.
پینوشت:
[۱] مقاله «خلق پول در اقتصاد مدرن» plink.ir/VSph7
انتهای پیام/ نظام مالی
بنا بر تصمیم گرفته شده برای جمع اوری نقدینگی دست مردم بر بازار بورس فشار مضاعف اوردن وحداقل ۳۰ الی ۴۵ درصد از سرمایه مردم سوخت شده واین کار طی سخنان معاونت ریاست جمهور تا پایان سال ادامه خواهد داشت بهمین دلیل ورود پولی نخواهد بود وخروج ادامه خواهد داشت