به گزارش مسیر اقتصاد برای مدتها تصور رایج این بود که جهانی شدن راهکاری برای کاهش قدرت دولتهای ملی در عرصههای سیاسی و افزایش هماهنگی و سازگاری جهت مدیریت نیروهای بازار و عرصههای اقتصادی است. این در حالی است که در دوران کنونی جهانی شدن نهتنها باعث آزادسازی دولتها و کسبوکارها نشده است، بلکه سبب بیشتر درهمتنیدن آنها شده است.
راهبرد فشار با بهرهگیری از جهانی شدن و نهادهای بینالمللی
با گسترش شبکههای دیجیتال، جریانهای مالی و زنجیرههای تأمین در سراسر جهان، برخی کشورها بهویژه آمریکا از این پدیده به عنوان تلهای برای بهدامانداختن سایر کشورها استفاده میکنند.
به عنوان نمونه میتوان به دسترسی آژانس امنیت ملی آمریکا به پیامهای رد و بدل شده در فضای اینترنت و تحریم دولتها و نهادهای مالی توسط وزارت خزانهداری آمریکا اشاره کرد[۱]. دولت آمریکا، برای پیشبرد جنگ تجاری خود با چین، چند شرکت عظیم از کشورهای مختلف را زمینگیر کرده است.
به بیان ساده، جهانی شدن ثابت کرده است که راهکاری برای آزادسازی روابط اقتصادی-تجاری نیست، بلکه دروازه جدیدی برای آسیبپذیری، رقابت و کنترل است. امروزه نظام اقتصادی برخی کشورها مانند چین و آمریکا به حدی در هم تنیده شده است که میتوان گفت تقریبا جداییناپذیر هستند. در چنین شرایطی کشورها از طریق جاسوسی و فشار اقتصادی رقبای خود را در تنگنا قرار دهند، در عین حال که سعی میکنند حملات متقابل و مشابه رقیبان را دفع کنند.
شبکههای جهانی چگونه راه را برای سواستفاده از قدرت باز میکند؟
در دهۀ ۱۹۷۰، شکلگیری شبکهای به نام جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی (سوئیفت) انجام تراکنشهای بینبانکی را در سراسر دنیا به ظاهر آسانتر کرد و سیستم تسویه دلاری به بانکها این امکان را داد تا پرداختیهای دلاری را مدیریت کنند. وقتی هم بانکها و هم افراد این سیستم پیامرسانیِ جدید را پذیرفتند، مبادلات بینالمللی بیشتر و بیشتر به یک ارز واحد -دلار آمریکا- وابسته شد و اهرم قویتری در اختیار واشنگتن برای اعمال فشار بر نظام اقتصاد جهانی قرار داد.
شبکه بعدی زنجیره تأمین بینالمللی بود. در دهۀ ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، تولیدکنندگان لوازم الکترونیکی با در پیشگرفتن سیاست برونسپاری فرایند تولید به شرکتهای تخصصی مانند فاکسکان، سبب خلق دهها یا حتی صدها تأمینکننده شد. سپس در نخستین دهۀ قرن حاضر، رایانش ابری کارکردهای اصلی اینترنت را در سیستمهایی متمرکز کرد که چند شرکت بزرگ، مانند آمازون و مایکروسافت، آنها را پشتیبانی میکنند. با این کار همه پولها، کالاها و اطلاعات مربوط به مراکز بزرگ اقتصادی در دست چند قدرت جدید بود که بر چنین مراکزی حکمرانی میکنند و از فرصت محرومکردن دیگران یا جاسوسی از آنها برخوردار هستند.
به عبارت دیگر با گسترش شبکههای اقتصادی و اطلاعاتی، بسیاری از این شبکهها حول نقاط کنترل واحدی به هم پیوستند که به برخی دولتها اجازه میداد از این مراکز قدرت بهعنوان سلاح در برابر رقبایشان استفاده کنند.
جنگ نوین آمریکا با استفاده از شبکه های جهانی
آمریکا پیش از اکثر کشورهای دیگر به وجود چنین فرصتهایی پی برد، چون بسیاری از شبکهها در قلمرو و تحت قوانین این کشور قرار داشت. از زمان حملات یازده سپتامبر ۲۰۰۱، وزارت خزانهداری آمریکا با بهرهگیری از وابستگی دنیا به دلار، نظام اقتصاد جهانی را به ماشینی برای کنترل و تحریم تبدیل کرده است و با تهدید بانکها به تحریم، آنها را واردار به اطاعت از فرمانهایش میکند.
از طرف دیگر آژانس امنیت ملی آمریکا، اینترنت را به دستگاهی برای نظارت جهانی بدل کرده و به شبکههای شرکتهای مخابراتی مانند AT&T و Verizon نفوذ کرده و برنامههایی مخفی به اجرا درآورده است که میتواند به شناسایی گلوگاههای ارتباطی و بهرهبرداری از آنها علیه دوست و دشمن کمک کند.[۲]
کشورها و شرکتهای اروپایی نیز به نوعی در حال نزاع با آمریکا بر سر شبکهها هستند، که تا حدی ناشی از جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران بوده است. از سال ۲۰۱۸ آمریکا از کنترلش بر سیستم تسویۀ دلاری برای محدودکردن دسترسی ایران به منابع اقتصاد جهانی استفاده کرده و شرکتهای اروپاییای را که با ایران وارد تجارت میشوند تهدید به تحریم کرده است.
هرچند هزینه اقتصادی منزویکردن ایران برای کشورهای اروپایی چندان قابل توجه نیست اما دولتهای اروپایی نگرانند که این اقدامات مقدمهای برای جنگی گستردهتر از سوی آمریکا علیه کشورهای اروپایی باشد؛ مثلاً ممکن است آمریکا با استفاده از تاکتیکهایی مشابه، اتحادیه اروپا را وادار به قطع روابط اقتصادی از روسیه کند و خرید گاز طبیعی و مواد اولیه دیگر از روسیه دشوارتر شود.
کشورها به دنبال رهایی از قید جهانی شدن
ازاینرو، تعجبی ندارد که برخی کشورها میخواهند با شکستن پیوندهای خود با چنین شبکههایی خود را از قید و بند جهانی شدن بیشتر آزاد کنند. تحلیلگران آمریکایی از گسست بزرگ از اقتصاد چین سخن میگویند، هرچند درک روشنی از پیامدهای این گسستگی ندارند. چین هم، بهنوبۀ خود، منابعش را به بومیسازی صنایع مورد نیاز شبکههای کامپیوتری و ارتباطات از جمله نیمهرساناها که مورد تحریم آمریکا است، تزریق میکند، صنعتی که میتواند از این کشور در برابر تهدیدهای آمریکا محافظت کند[۳].
کشورهای جنوب شرق آسیا به دنبال ایجاد جایگزین کارآمد برای سوئیفت هستند و روسیه نیز بیش از ۱۵ درصد از معاملات خارجی خود را از طریق جایگزین سوئیفت انجام میدهد.
همچنین کرۀ جنوبی به دنبال توسعه و تقویت بخش صنایع شیمیایی خود است تا وابستگیاش را به ژاپن کمتر کند. ژاپن در ماه ژوئیه سال جاری تهدید کرده بود که صنعت فناوری کره جنوبی را با محدودکردن صادرات مواد شیمیایی تخصصی در تنگنا قرار خواهد داد، موادی که شرکتهای بزرگی مثل سامسونگ به آنها متکیاند. کرۀ جنوبی در مقابل تهدید کرد که صادرات سوخت گرمایشی مورد نیاز خانهها و شرکتهای ژاپنی در زمستان به آن وابستهاند را محدود کند[۴].
پینوشت:
[۱] نیویورک مگزین
[۲] نیویورک تایمز
[۳] مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی
منابع:
ترجمان؛ کد نوشتار: ۹۶۵۹
انتهای پیام/ اقتصاد بین الملل