به گزارش مسیر اقتصاد برخی از محققان طی پژوهشی با بررسی نظام مالیاتی کشورهای اروپایی، به دنبال کشف رابطه بین مالیات، رشد اقتصادی و شاخص توسعه انسانی برآمدهاند. بنا بر این گزارش، اکثر کشورهای اروپایی بیشتر درآمدهای مالیاتی خود را از طریق مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی و حقوقی، مالیات بر مصرف و مشارکتهای اجتماعی (هزینه بیمه) به دست میآورند. اما، برخلاف ثروتمندترین کشورهای اتحادیه اروپا از نظر تولید ناخالص داخلی، به نظر میرسد کشورهای اروپای شرقی (CEE) در طول زمان، نرخهای مالیات ثابت بیشتری را به ویژه بر درآمد شرکتها و افراد اعمال کردهاند.
امروزه مفهوم دولت رفاه بیشتر رایج شده است و نقش حمایتی دولت را با ارتقای فرصتهای برابر و توزیع عادلانه منابع و مسئولیتهای عمومی برای شهروندان خود در بر میگیرد. تا زمانی که مالیات مهمترین وسیله جمع آوری منابع عمومی باشد، انتظار میرود که یک دولت رفاهی پیشرفته، مالیات بیشتری دریافت کند. بر این اساس، رشد و توسعه پایدار مبتنی بر مالیات است و بنابراین سیاست مالیاتی، ابزاری ضروری برای دولتها است.
با گذشت زمان، مالیاتهای نامطلوب باعث اعتراض یا شورشهای مختلف و در موارد شدید حتی تغییر حکومتها شده است. مالیات اغلب در رقابتهای سیاسی به منظور افزایش محبوبیت در میان رای دهندگان استفاده میشود. با این حال، مطالعات هنوز به دنبال بهترین نظام مالیاتی هستند، که در آن «از دست دادن رفاه اقتصادی» در حالی به حداقل برسد که توزیع مجدد ثروت در کارآمدترین وضعیت باشد. به منظور تضمین رشد اقتصادی و توسعه انسانی، دولتها باید هوشمندانه و موثر، مالیاتها را جمع آوری کنند و زیرساختها، رفاه اجتماعی، مراقبتهای بهداشتی و سایر خدمات عمومی ضروری را فراهم کنند.
صرف نظر از ساختار مالیاتی معمول، کشورها ممکن است تغییراتی را در مالیاتها به منظور ارتقای رشد اقتصادی پایدار در نظر بگیرند. به عنوان مثال، اگر مالیات بر نیروی کار مانند مالیات بر مجموع درآمد، کاهش یابد، مالیات بر مصرف و سرمایه باید به طور همزمان افزایش یابد. به این ترتیب، کاهش یک نوع درآمد مالیاتی با نوع دیگری از مالیات جبران میشود. به هر حال مالیات، بر شهروندان و دولت تأثیرات منفی و مثبت دارد.
به عنوان مثال، سطوح پایین مالیات بر مجموع درآمد برای افراد انگیزهای برای پس انداز یا حتی کار بیشتر است، در حالی که مالیات بالا بر درآمد اشخاص حقیقی باعث بیانگیزگی شهروندان میشود. از سوی دیگر، از طریق درآمدهای مالیاتی بیشتر، دولتها درآمدهای بالاتری را برای پیشبرد توسعه اقتصادی صرف میکنند. اساساً مالیات وسیلهای برای انتقال منابع از بخش خصوصی به دولتی به منظور تحقق توسعه جامعه از نظر اقتصادی و اجتماعی است.
از آنجایی که بیشتر مطالعات قبلی بر روی عوامل اقتصادی متاثر از سطح مالیات و تعداد کمی از آنها بر تأثیر مالیات بر عوامل انسانی متمرکز بودهاند، هدف پژوهش محققان تأکید بر روابط بین درآمدهای مالیاتی و رفاه با تمرکز بر هر دو جنبه اقتصادی و توسعه انسانی است. شاخص توسعه انسانی میانگین موفقیتهای به دست آمده در یک کشور در سه بعد اصلی توسعهٔ انسانی یعنی زندگی طولانی و سالم، دستیابی به دانش و استانداردهای زندگی آبرومندانه را اندازه میگیرد.
رشد و توسعه انسانی دو مؤلفه اساسی توسعه اجتماعی پویا هستند که منعکس کننده سیاستهای اقتصادی و اجتماعی جامعه و تضمین پایداری رفاه است. به منظور بحث در مورد یک سری پیامدهای سیاستی، جزئیات بیشتری در مورد روابط با تجزیه و تحلیل ساختار مالیاتی (انواع مختلف درآمدهای مالیاتی) و تأثیر آن بر رفاه، به دست میآید.
آمیختن مالیات با مفهوم کمّی رشد اقتصادی و مفهوم کیفی توسعه انسانی، تأثیر مالیات را فراتر از اقتصاد، بر رفاه شهروندان و حمایت از ایده دولت رفاه نشان خواهد داد. نتایج بررسی کشورهای اروپایی نشان میدهد که شهروندان مایل به پرداخت مالیاتهای بالاتر برای کیفیت زندگی بهتر هستند، آنها مالیات بیشتری را پرداخت میکنند که با صرف صحیح آن، خدمات عمومی بهتر، رفاه جامعه و رشد پایدار در بلندمدت را تضمین میکند.
منبع: How Taxes Relate to Potential Welfare Gain and Appreciable Economic Growth?, Finance Department, Faculty of Economics and Business Administration, West University of Timisoara, 300115 Timisoara, Romania
انتهای پیام/ مالیات