مسیر اقتصاد/ احداث پالایشگاه مقیاس کوچک در کشور از جمله طرحها و برنامههای وزارت نفت طی سالیان گذشته بوده است. بر این اساس، نفت خام به نقاط مرزی انتقال و در همانجا توسط این واحدها پالایش میشود. در واقع هدف از ایجاد این واحدهای پالایشی، انتقال نفت به نقاط مرزی و صادرات به کشورهای همسایه در عوض ایجاد خط لوله اعلام شده است. با این حال، در طرح های احداث پالایشگاه مقیاس کوچک به ظرفیتها و استانداردهایی که این واحدها باید رعایت کنند توجه و پرداخته نشده و این مسئله سبب شده تا هر واحد پالایشی با ظرفیت ۲۰۰ تا ۲۰ هزار بشکه در روز و واحدهای اختلاط یا به اصطلاح بلندینگ هم با نام پالایشگاه مقیاس کوچک شناخته شوند.
در کشور پالایشگاههای مقیاس کوچک از سه منظر ظرفیت، نوع واحدها و تجهیزات و همچنین نوع خوراک تقسیمبندی و تعریف میشوند. مهمترین این تقسیمبندیها در ذیل آمده است:
تقسیمبندی و تعاریف فوق هیچ یک جامع نبوده و استاندارد خاصی را نشان نمیدهد و به هریک نقد و ایراداتی وارد است. بهعنوان نمونه در تقسیمبندی از منظر ظرفیت و فرآورده، یک نقد اساسی وارد است. این نقد به دامنه ظرفیت آن یعنی پالایش نفت خام از ۲۰۰ تا ۲۰ هزار بشکه در روز برمیگردد؛ در حالیکه اگر هدف احداث پالایشگاه است، باید دارای واحدهای تقطیری و تبدیلی بهمنظور تکمیل زنجیره اررش نفت خام و تولید یک محصول با ارزشافزوده به مراتب بیشتر از نفت خام باشد و از آنجا که واحدهای تبدیلی معمولاً برای ظرفیتهای ۱۰ هزار بشکه در روز و بالاتر به سبب بحثهای اقتصادی توسعه یافتهاند، این تقسیمبندی و تعریف برای پالایشگاه مقیاس کوچک اشتباه است. همچنین از آنجا که عمده واحدهای توسعه یافته در کشور دارای ظرفیت کمتر از ۱۰ هزار بشکه در روز هستند؛ فاقد واحدهای تبدیلی و حتی تقطیری بوده و به همین جهت فرآورههای تولیدی آنها هم عموماً در دسته محصولات سنگین قرار میگیرد.
هدف پالایشگاه، پالایش نفت خام تا رسیدن به یک فرآورده نهایی و مورد تقاضای بازار است. فرآوردهها و استانداردهای تولیدی آنها با نیاز جوامع، رشد صنعت و فناوریهای مورد استفاده همواره در حال تغییر است و به همین دلیل میتوان گفت پالایشگاه دارای یک تعریف پویا است و فقط به این معنی نیست که نفت خام در نهایت به پنج فرآوردههای اصلی یعنی نفت کوره، نفت سفید، گازوئیل، بنزین و گاز مایع تبدیل شود. در واقع امروزه پالایشگاهها طوری طراحی میشوند که درصد تولید فرآوردههای سنگین و با قیمتهای پایین همچون نفت کوره قابلیت تغییر و بازطراحی داشته باشند یا به عبارت دیگر بتوان ضریب پیچیدگی پالایشگاه را ارتقاء داد تا بتوان علاوه بر تولید الفینها و آروماتیکها به مقادیر کرک اسپرد پالایشگاهها هم افزود.
بنابراین تقسیمبندی و تعاریف از منظر واحد و خوراک برای پالایشگاههای مقیاس کوچک هم با تعریف پالایشگاه فاصله دارند. چراکه در این تقسیمبندیها اصلا نفت خامی بهمنظور ایجاد ارزشافزوده بیشتر و تولید فرآوردههای نفتی و پتروشیمیایی پالایش نشده است و فقط اختلاط، ارتقاء کیفی خوراک یا تولید یک فرآورده سنگین دیگر اتفاق افتاده که همهی این عوامل بهمعنای پایینبودن ضریب پیچیدگی این واحدها است.
منظور از احداث پالایشگاه مقیاس کوچک، توسعه واحدهای اختلاط (واحدهای بلندینگ) و واحدهای کیفیسازی و فقط تقطیری نبوده، بلکه منظور همان پالایشگاههای نفت مرسوم در جهان با قابلیت تولید سوخت و مواد پتروشیمیایی بوده که تنها ظرفیت آنها متناسب با حجم سرمایهگذاری کاهش یافته است. البته باید به این موضوع هم توجه کرد که هر فرآیند تبدیلی و واحد در پالایشگاه، برای ظرفیتهای خاصی دارای توجیه اقتصادی است؛ بدین ترتیب باید از آن دسته فرآیندهای تبدیلی استفاده کرد که با ظرفیت پالایشگاه همخوانی داشته باشد.
همچنین باید این نکته را هم افزود که با توجه به هزینههای پایین سرمایهگذاری در پالایشگاههای میعانات گازی نسبت به نفت خام و بالابودن سود پالایشی این واحدها، عمده طرحهای پالایشی مقیاس کوچک در کشور با خوراک میعانات گازی تعریف شدهاند که این مسئله با توجه به کمبود خوراک میعانات گازی در سالهای آتی، یک تهدید برای این واحدها محسوب شده و میتواند زمینه تعطیلی آنها را فراهم کند. بدین ترتیب با توجه به وجود خوراک پایدار نفت خام در کشور و اهمیت پالایش نفت و توسعه زنجیره ارزش آن، طراحی این واحدها همانند سایر پالایشگاههای مقیاس کوچک در آمریکا، چین و روسیه باید براساس نفت خام باشد.
انتهای پیام/ انرژی