مسیراقتصاد/ تولیدات کشاورزی ترکیه در سال های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است، به طوری که صادرات محصولات کشاورزی غذایی به حدود ۲۰.۷ میلیارد در سال ۲۰۲۰ افزایش یافته است که حدود ۱۰ درصد از صادرات ملی این کشور را تشکیل میدهد. این بخش حدود ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد و حدود ۱۶ درصد از نیروی کار را در خود جای داده است.
در یازدهمین برنامه ملی پنج ساله توسعه ترکیه (۲۰۱۹-۲۰۲۳)، اهداف مختلفی برای دستیابی به توسعه کشاورزی و روستایی تعیین شده است که بررسی این اهداف و تطبیق این سیاستها با برنامه هفتم توسعه ایران درسهای زیادی میتواند داشته باشد.
با وجود رشد تولید و صادرات کشاورزی ترکیه در سالهای گذشته، این رشد عمدتا ناشی از تشدید استفاده از نهادهها بوده و به مراتب، کمتر بهبود بهرهوری با به کارگیری دانش و فناوری در کشاورزی مد نظر قرار گرفته است.
گسترش کشاورزی ترکیه بدون در نظر گرفتن ظرفیت زیستی اراضی و فشار بر منابع طبیعی، کارآمدی این بخش را همچون بسیاری از کشورها با چالش های مهمی مواجه کرده است. از سوی دیگر، بخش کشاورزی ترکیه تحت تاثیر تغییرات اقلیمی گسترده مانند خشکسالی و سیل است.
با توجه به موارد بالا توسعه بخش کشاورزی ترکیه با تمرکز بر بهره وری منابع و انعطاف پذیری تولیدات کشاورزی در مقابل تغییرات آب و هوا، در برنامه های توسعه این کشور مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه دولت ترکیه سیاست ها و راهبردهای مختلفی به کار برده است که با توجه به مسائل و چالش های مشترک و وجود برخی تشابهات موردی بین ایران و ترکیه، بهرهگیری از درس آموختههای سیاستی این کشور میتواند مطلوب باشد.
هدف اصلی برنامه یازدهم توسعه ترکیه ایجاد یک بخش کشاورزی کارآمد است که از نظر محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی پایدار باشد، در این راستا سیاستها و اقدامات مختلفی در دستور کار قرار گرفتهاند:
با توجه به مسائل و چالشهای مشترک و مشابه بین ترکیه و ایران، بهرهگیری از درس آموختههای سیاستی این کشور در حوزه توسعه کشاورزی و روستایی میتواند در تدوین برنامه های کشاورزی علی الخصوص در قانون برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گیرد. کشاورزی خرده مالکی، بالا بودن نرخ مهاجرت روستا به شهر، بالا بودن میزان ضایعات کشاورزی، عدم یکپارچگی مناسب در زنجیره ارزش، تغییرات اقلیمی و خشکسالی از جمله چالش های مشترک دو کشور به شمار میرود.
به عنوان مثال یکی از سیاستهایی که در برنامه توسعه کشاورزی باید مدنظر قرار گیرد، سیاست مدیریت یکپارچه زنجیره تولید بخش کشاورزی با محوریت شرکتهای بزرگ و تشکلهای فراگیر کشاورزان، روستائیان و عشایر است. این سیاست میتواند باعث کاهش هزینههای دولت، کارآمدسازی زنجیرههای ارزش، افزایش بهرهوری و کاهش ضایعات مواد غذایی در طول زنجیره شود.
همچنین کارایی و اثربخشی یارانههای کشاورزی باید با تمرکز بر افزایش بهرهوری تولید و تعادل عرضه و تقاضا در این سیاست مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور شناسایی دقیق کشاورزان فعال در زنجیره ارزش یکپارچه و منوط کردن تدریجی پرداخت حمایتها به کشاورزانی که اطلاعات آنها در پایگاه اطلاعاتی جامع ثبت شده باشد باعث اجرای مناسب برنامه الگوی کشت، گسترش دامنه بیمه کشاورزی و…خواهد شد.
منبع: گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، شاره مسلسل: ۱۹۲۳۳
انتهای پیام/ کشاورزی