به گزارش مسیر اقتصاد طلا، قدیمیترین دارایی مالی جهان، بار دیگر در مرکز توجه نظام پولی بینالمللی قرار گرفته است. پس از سالها بیاعتنایی در دهه ۱۹۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، از اواخر دهه نخست قرن بیستویکم بانکهای مرکزی جهان بهتدریج به بازار طلا بازگشتند. روندی که ابتدا آرام بود، اما از سال ۲۰۰۸ و در پی بحران مالی جهانی، شتابی جدی گرفت و در دو سال گذشته به اوج چند دهه اخیر رسیده است.
عطش بیسابقه بانکهای مرکزی دنیا برای خرید طلا
دادههای رسمی صندوق بینالمللی پول و برآوردهای شورای جهانی طلا نشان میدهد که بانکهای مرکزی تنها در سال ۲۰۲۳ بیش از هزار تُن طلا خریداری کردند؛ رقمی که از دهه ۱۹۶۰ میلادی بیسابقه است. در دوازده ماه منتهی به ژوئن ۲۰۲۵ نیز مجموع خرید رسمی حدود ۲۲۸ تُن گزارش شده، اما تخمینها از میزان «خریدهای اعلامنشده» عددی نزدیک به ۸۰۰ تُن را نشان میدهد. به تعبیر فایننشالتایمز، همین خریدهای پنهان است که روایت «عطش بیسابقه بانکهای مرکزی برای طلا» را شکل داده است.
در گزارش اخیر فایننشال تایمز، با استناد به دادههای بانک مرکزی اروپا آمده است که «در سال ۲۰۲۴ تقاضای بانکهای مرکزی برای طلا بیش از ۲۰ درصد از کل تقاضای جهانی را تشکیل داده، در حالی که در دهه ۲۰۱۰ این سهم تنها حدود یکدهم بود.» این تغییر، نشاندهنده بازگشت کامل طلا به قلب سیاستهای پولی کشورهاست.
بخش مهمی از این اختلاف آماری ناشی از آن است که همه کشورها اطلاعات مربوط به ذخایر طلای خود را به نهادهای بینالمللی اعلام نمیکنند. صندوق بینالمللی پول، مرجع رسمی ثبت این آمار، نظام گزارشدهی داوطلبانه دارد. به عنوان نمونه، بانک مرکزی روسیه از زمان آغاز تحریمها، گزارش رسمی خرید طلا را متوقف کرده، هرچند بهطور گسترده بهعنوان یکی از بزرگترین خریداران شناخته میشود.
چرا طلا دوباره چنین جایگاهی پیدا کرده است؟
نخستین پاسخ را باید در بحران مالی ۲۰۰۸ جستوجو کرد. در آن زمان، سقوط مؤسسات مالی بزرگ و افزایش بیسابقه بدهی دولتها باعث شد بسیاری از کشورها به داراییهای فیزیکی و کمریسکتر روی آورند. از آن زمان تا امروز، طلا بهعنوان «پناهگاه در برابر بیثباتی مالی» بار دیگر وارد ترازنامه بانکهای مرکزی شد.
مرحله دوم این روند اما به تحولات ژئوپلیتیکی اخیر بازمیگردد. پس از جنگ اوکراین و توقیف داراییهای ارزی روسیه در غرب، مفهوم امنیت داراییهای بینالمللی برای بسیاری از کشورها دگرگون شد. برای دولتهایی که ذخایر دلاریشان ممکن است در یک تصمیم سیاسی مسدود شود، طلا به تنها دارایی غیرقابل مصادره تبدیل شد. همین نگرانی سبب شد حتی کشورهایی که روابط سیاسی با غرب دارند، مانند چین، هند، ترکیه و برخی دیگر اقتصادهای آسیا نیز ذخایر طلای خود را افزایش دهند.
در واقع، در سالهای اخیر، طلا از یک دارایی مالی به یک ابزار ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. چین در مسیر بینالمللیسازی یوآن، روسیه در تلاش برای کاهش وابستگی به دلار، و حتی عربستان در چارچوب گفتوگوهای بریکس، همگی خرید طلا را به بخشی از راهبرد ارزی خود تبدیل کردهاند.
پشت پرده خرید گسترده طلا از سوی بانکهای مرکزی جهان
افزایش تقاضای بانکهای مرکزی تأثیر مستقیمی بر قیمت جهانی طلا گذاشته است. از سال ۲۰۲۰ تاکنون، هرگاه تنشهای سیاسی یا تحریمهای مالی شدت گرفته، قیمت جهانی طلا هم جهش کرده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند که توقیف داراییهای روسیه در غرب، نقطه عطفی در ذهنیت بانکهای مرکزی بوده است. از آن زمان، طلا نه فقط بهعنوان دارایی امن، بلکه بهعنوان پناهگاه در برابر سلطه مالی دلار تعریف شده است.
در نگاه کلان، روند کنونی را میتوان نشانهای از گذار تدریجی نظام مالی جهان از دوران «اعتماد به دلار» دانست. افزایش ذخایر طلا در بانکهای مرکزی، همراه با گسترش تجارتهای غیردلاری و پیمانهای ارزی دوجانبه، تصویری تازه از آینده نظم مالی جهانی ترسیم میکند. امروزه کشورها به دنبال استقلال بیشتر از نظام مالی غرب و محافظت از داراییهای خود در برابر تصمیمهای سیاسی واشنگتن هستند.
منبع: فایننشال تایمز
انتهای پیام/ تجارت و دیپلماسی


