۳۰ فروردین ۱۴۰۳

رهبر معظّم انقلاب: علاج برون رفت از مشکلات کشور «اقتصاد مقاومتی» است.

شناسه: ۱۰۹۲۸۲ ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۰ دسته: دولت و حکمرانی
۱

در جریان خصوصی سازی در اقتصاد ایران، برخلاف سایر کشورها، «توزیع عادلانه تر منابع و امکانات عمومی بین همه مردم» به مراتب بیشتر از «بهبود کارایی شرکت‌های دولتی» مورد تأکید قرار گرفت. علاوه بر این برخلاف سایر کشورها که روند خصوصی سازی با روی کارآمدن دولت‌های لیبرال آغاز شد، در ایران سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در زمانی ابلاغ شد که برخلاف ۱۶ سال قبل از آن، دولتی بر سر کار آمده بود که چندان به آزادسازی متعهد نبود.

مسیر اقتصاد/ یکی از مهم‌ترین مسائلی که در سال‌های اخیر به شدت مورد توجه دولتمردان و نهادهای تصمیم ساز کشور قرار گرفته، مسئله خصوصی سازی است. در این میان یکی از مواردی که باید به آن پرداخته شود چگونگی شکل گیری زمینه‌های حرکت به سمت خصوصی سازی در اقتصاد ایران و تفاوت های آن با سایر کشورها است.

در ابتدا لازم به ذکر است «خصوصی سازی در اقتصاد» هیچگاه مسئله کشورهای لیبرال غربی نبوده است؛ چراکه اساسا خصوصی سازی اقتصاد زمانی در عرصه سیاسی کشورها معنی پیدا می‌کند که در یک برهه زمانی بلندمدت، دولت نقشی گسترده در اقتصاد برعهده داشته باشد، درحالیکه در کشورهای غربی دست کم در دهه‌های اخیر چنین شرایطی حاکم نبوده است.

ریشه‌های شکل گیری سیاست‌های خصوصی سازی

در طول دهه پایانی قرن بیستم و سال‌های ابتدایی قرن بیست و یکم، درپی پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق، بسیاری از کشورهای اصطلاحا بلوک شرق که پیش از آن در اردوگاه شوروی سابق قرار داشتند، تحت نفوذ تفکرات لیبرالی کشورهای غربی قرار گرفتند و حرکتی پرسرعت به سمت خصوصی سازی در اقتصاد آغاز کردند.

سلطه لیبرالیسم بر اقتصاد جهان در آن زمان به حدی بود که بسیاری از دانشمندان از «پایان تاریخ» و سلطه لیبرال دموکراسی غربی بر جهان سخن به میان آوردند و کشورهای سابقا کومونیست، در حرکت به سمت تحقق رویاهایی که لیبرالیسم برای آن‌ها تصویر کرده بود از یکدیگر سبقت می‌گرفتند.

آغاز روند خصوصی سازی در اقتصاد ایران از سال ۱۳۸۴

در ایران نیز سال‌های بعد از جنگ تحمیلی، مصادف با پایان جنگ سرد و حرکت کشورها به سمت لیبرالیسم بود و از قضا دولت‌های این دوره اعتقادی راسخ به سیاست‌های لیبرالیسم در اقتصاد و به طور خاص حرکت به سمت خصوصی سازی داشتند؛ اما در آن دوران قانون اساسی جمهوری اسلامی مانعی بزرگ برای تحقق اهداف بلندپروازانه خصوصی سازی در اقتصاد ایران به شمار می‌رفت.

از این منظر تفسیر جدید از نقش دولت در اقتصاد ایران در جریان تصویب و ابلاغ سیاست‌های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در سال ۱۳۸۴، نقشی کلیدی در باز شدن مسیر حرکت به سمت خصوصی سازی ایفا کرد. اما در عین حال روی کار آمدن دولتی نه چندان لیبرال در همین سال موجب شد روند خصوصی سازی آنطور که باید با سرعت به پیش نرود و حتی با انحرافاتی همراه گردد.

«توزیع عادلانه ثروت» هدف اصلی خصوصی سازی در اقتصاد ایران

به طور کلی هدف خصوصی سازی در آموزه‌های لیبرالیسم، «کاهش تصدی گری دولت به منظور بهبود کارآمدی شرکت‌ها» عنوان می‌شود. آنچه در کشورهای اروپایی، خصوصا بلوک شرق در دوران پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق به عنوان بزرگترین حامی اقتصاد دولتی رخ داد نیز اساسا فقط همین هدف را دنبال می‌کرد.

اما در جریان خصوصی سازی در اقتصاد ایران، «توزیع عادلانه تر منابع و امکانات عمومی بین همه مردم» به مراتب بیشتر از «بهبود کارایی شرکت‌های دولتی» مورد تأکید قرار گرفت؛ و با همین رویکرد نیز بزرگترین گام برداشته شده از سوی دولت در یک دهه ابتدایی پس از ابلاغ سیاست‌های کلی اصل ۴۴، در راستای خصوصی سازی اقتصاد، «سهام عدالت» نامگذاری شد.

کارشناسان اتفاق نظر دارند که در پروژه سهام عدالت توجه چندانی به بهبود شرایط مدیریتی و عملکرد شرکت‌های دولتی نشد و تنها تلاش شد سهام این شرکت‌ها در یک فرآیند پیچیده از دولت به همه مردم ایران منتقل گردد؛ و در عین حال مدیریت آن‌ها همچنان دولتی باقی بماند. در نتیجه ۵۰ میلیون ایرانی سهامدار شرکت‌های دولتی شدند اما نحوه مدیریت و عملکرد این شرکت‌ها هیچ تغییری نکرد.

تفاوت‌های خصوصی سازی در اقتصاد ایران با سایر کشورها

از این منظر روند خصوصی سازی در اقتصاد ایران با کشورهای دیگری که این روند را در طول دهه‌های اخیر تجربه کرده‌اند، یک تفاوت اساسی دارد. ایران به دنبال توزیع عادلانه منابع رفت و دیگر کشورها بدون توجه به اینکه چه کسانی از خصوصی سازی سود اصلی را میبرند، صرفا به خارج کردن دولت از تصدی گری باهدف افزایش کارایی اهتمام ورزیدند.

نکته دیگر اینکه خصوصی سازی گسترده در اغلب کشورهای جهان که آن را تجربه کرده‌اند، بعد از یک انقلاب و یا تحول اساسی در عرصه سیاسی آغاز شده است. به طور خاص بعد از جنگ سرد و شکست هیمنه کمونیسم شوروی در برابر لیبرالیسم غرب، دولت‌هایی در کشورهای بلوک شرق اروپا بر سر کار آمدند که آشکارا شعارهای اقتصاد لیبرال را تکرار می‌کردند و اجرای سیاست‌هایی همچون خصوصی سازی گسترده را در دستورکار قرار داده بودند.

اما در ایران روند خصوصی سازی دقیقا در زمانی جان گرفت و بر سر زبان ها افتاد که از قضا دولتی بر سر کار آمد که چندان به سیاست‌های اقتصاد لیبرال متعهد نبود. بنابراین از این جهت نیز حرکت ایران به سمت خصوصی سازی با آنچه در دیگر کشورهای جهان رخ داده متفاوت است.

انتهای پیام/ دولت و حاکمیت

  1. خصوصی سازی در تمام کشور ایران = نابودی تمام کارخانه های خصوصی شده در تمام کشور ایران با واگذاری خصوصی شده به افرادی که از طرف سازمان های جاسوسی کشورهای دشمن کشور ایران ماموریت خرید کارخانه های خصوصی سازی شده را برای نابودی کارخانه های خصوصی سازی شده را داشته اند که کاملا هم موفق شده اند. آیا همه مسئولین مربوطه در تمام کشور ایران دزد هستند؟ آیا همه مسئولین مربوطه در تمام کشور ایران خائن هستند؟ آیا همه مسئولین مربوطه در تمام کشور ایران نادان هستند؟ هر سه مورد در مورد همه مسئولین مربوطه در تمام کشور صحیح است؟ درنهایت کارخانه های خصوصی سازی شده را به بهانه واردات بی رویه بعد از اخراج کارکنان اش و نابود کردن تجهیزات و دستگاه ها و … و تخریب ساختمان ها و سوله هایش و تبدیل کارخانه های خصوصی شده به زمین و با تغییر کاربری زمین کارخانه و فروش زمین کارخانه کشورهای خارجی از کشورایران مهاجرت می کنند مسئولین نامربوطه درتمام کشور و رسانه ها و پایگاه های اطلاع رسانی هم با عدم انتشاردیدگاه های مردم عادی درکشور ایران که اینجانب هم احدی از آنان هستم شریک درنابودی کارخانه های خصوصی شده می باشند.

    ۰۰


جهت احترام به مخاطبان فرهیخته، نظرات بدون بازبینی منتشر می شود. لطفا نظرات خود را جهت تعميق و گسترش بحث ارائه نمایید. نظرات حاوی توهين، افترا و تهمت به ديگران پاک می شود.